نویسنده: محمدعلی شاهین
در سال های دهه ۱۹۸۰، شواهد علمی نشان دادند كه انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعاليت های انسانی خطراتی برای آب و هوای جهان ايجاد می كند این گازها با افزایش دمای زمین سبب خشک تر شدن هوای مناطق خشک، کاهش محصولات کشاورزی، افزایش مهاجرت و بروز بحران های اجتماعی خواهد شد. این تهدیدها سبب شد تا كنوانسيون تغيير آب و هوا زیر نظر سازمان ملل تشکیل شود، هدف نهایي اين كنوانسيون استفاده از ابزار قانونی وعلمی برای دستيابي به تثبيت غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر تا سطحی است كه از تداخل خطرناك فعاليت های بشر با سيستم آب و هوايي جلوگيری نمايد. آخرین اجلاس این کنفرانس چند روز پیش در فرانسه تشکیل شد. دراین اجلاس دولت ها موظف به انجام اقدامات مقتضی برای مقابله با تب زمین شدند، اقداماتی که بدون شک نیاز به دانش وفن آوری دارد. یک دانشمند ومخترع خمینی شهری مقیم امریکا چند سالی است که در این راه قدم برداشته وخوشبختانه حاصل زحمات خود را در اختیار کشور خود قرار داده است. سخن از «پروفسور داریوش اعلایی» است. با وی در اواخر آذر1394 که در ایران به سر می برد گفتگویی تلفنی ترتیب دادیم که می خوانید.
کدام مقاطع تحصیلی را در ایران گذرانده اید؟
متولد سال 1335 هستم. تا سیکل یک یعنی کلاس نهم در آبادان بودم و از آن زمان تا دیپلم را در تهران گذراندم. مدرک لیسانسم را از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم و سال 1978 میلادی راهی آمریکا شدم و آنجا تحصیلاتم را در رشته مکانیک در دانشگاه پرودو تا مقطع دکتری ادامه دادم.
بعد از پایان تحصیلات چه کردید؟
اولش به عنوان استاد دانشگاه استخدام شدم و همزمان به اختراع روی آوردم. یک سری از اختراعاتم مورد توجه صنعت آمریکا قرار گرفت و اولین کمپانی ام را سال 1989میلادی تاسیس کردم و آنقدر سرم شلوغ شد که سال 1994 دانشگاه را رها کردم و کمپانی را رشد دادم.
اولین اختراع شما چه بود؟
دستگاهی در ارتباط با صدا و ارتعاشات
چه چیزی شما را به سمت تحقیق و اختراع کشاند؟
در دانشگاه زیاد تحقیق می کردم صنعت آمریکا یکی از اختراعاتم را درخواست کرد و از همان زمان بود که بیشتر وقتم به طرح و تحقیق و اختراع اختصاص پیدا کرد. کم کم توجه شرکت ها و صنایع دیگر نیز به ما جلب شد به گونه ای که برای رفع مشکلاتی که در تولیداتشان پیش می آمد به ما مراجعه می کردند. خیلی از اوقات پیش می آمد که همین تحقیقاتی که پیرامون رفع مشکلات دیگر شرکت ها انجام می دادیم منجر به اختراعاتی نومی شد، اختراع را در انحصار خودمان می گذاشتیم و مشکلات آنها را نیز رفع می کردیم و از آن پس از یک کمپانی تولیدی به یک کمپانی تبدیل شدیم که اختراع می کرد و به کمپانی های دیگر نیز خدمات ارائه می داد.
تا کنون چند اختراع به ثبت رسانده اید؟
26 اختراع
همه آنها به فن آوری تبدیل شده و وارد بازار شده است؟
پنج تایش وارد بازار شده است.
کدام یک از نظر خودتان جالب تر است؟
همین اینولاکس را از همه بیشتر دوست دارم چراکه در عین اینکه از همه ساده تر است اما بیش از بقیه به مردم خدمت می کند. اینولاکس برق بادی را به نقاطی می برد که ساکنانش از نبود برق رنج می برند. بقیه اختراعاتم اگرچه از نظر علمی در سطح بالاتری هستند اما خدمتی که به بشریت ارائه می دهند در این حد نیست و در واقع اینولاکس از همه مردمی تر است.
انحصار اینولاکس در ایران در اختیار شرکت وات است که توسط مهندس مسعود سدهی مدیریت می شود، چه شد که تولید انحصاری این تکنولوژی را در اختیار ایران گذاشتید؟
پول درآوردن سخت نیست خصوصا در آمریکا اما گاهی همین پول درآوردن در نقطه مقابل خدمت به مردم قرار می گیرد. یک روش این است که تولید را به کمپانی های بزرگ بسپارید و خودتان بزرگ شوید بعد به کشورهای دیگر برسانید. یک روش هم این است که آن را پیش از هر چیز به دست مردم برسانید. ما روش دوم را انتخاب کردیم یعنی سعی کردیم در کشورهای متقاضی این فناوری چند نفر از نیروهای محلی را انتخاب کرده و تولید را به آنها واگذار نماییم. اینولاکس ایران را خودم پیگیری می کنم چون به کشورم حس تعلق دارم اما بقیه کشورهای متقاضی را دیگر همکاران در شرکت شیرویند دنبال می کنند البته معتقدم که باید به همه آدم ها در هر نقطه از دنیا کمک و خدمت کرد.
طرح اختراع بعدی که در ذهن دارید چیست؟
ذهن من پر از طرح است اما بیشتر ترجیح می دهم همین اینولاکس را که یک طرح مردمی است تکمیل کنم. این نسل از توربین ها هر دو یا سه سال یکبار عوض می شود مثلا مدلی که چند روز پیش در منجیل افتتاح شد با مدل اصلی اش که سال 2009 ساخته شد خیلی تفاوت دارد.
استقبال مسوولان صنعت برق در ایران از این اختراع شما چگونه بود؟
با توجه به اینکه تا کنون دو بار در همین رابطه به ایران دعوت شده ام به نظر می آید استقبال خوب باشد البته نوع ارتباطات ایران و آمریکا دست ما را بسته و همین مانع از این است که بتوان در ایران به شدت کار کرد.
نحوه برخورد مسوولان در آمریکا با مخترعان چگونه است؟
اگرچه آمریکا خیلی از کارهایش نادرست است اما در اینباره بسیار خوب عمل کرده و سرمایه گذاری زیادی می کند به گونه ای که سالانه بودجه کلانی را به مخترعان اختصاص می دهد. در حال حاضر هر مخترع در سال اول 200 هزار دلار از دولت دریافت می کند و در سال بعد یک میلیون دلار و مجبور نیست خانه اش را بفروشد. اگرچه ممکن است از هر صد اختراع فقط دو تا به نتیجه برسد اما همین دو اختراع، همه پول هزینه شده را به دولت برمی گرداند. حتی در کشورهای اروپایی هم دولت ها برای مخترعان اینقدر سرمایه گذاری نمی کنند.
اختراعی دارید که در ایران به ثبت رسانده باشید؟
خیر. من تا تحصیلات دانشگاهی ام تمام نشد سراغ اختراع نرفتم.
یکی از معضلات ما این است که در خمینی شهر جوانان زیادی داریم که طرح های بسیار در ذهن دارند و اختراعاتی به ثبت رسانده اند اما شرایط برای طی مراحل بعدی تا رسیدن به تولید انبوه و ورود به بازار برایشان فراهم نیست، چه توصیه ای برایشان دارید؟
از آنجا که ساده ترین مرحله یک اختراع، همان اختراع است حتی در همین آمریکا هم بسیاری از مخترعان موفق به تولید انبوه اختراعشان نمی شوند و شاید از هزار مخترع تنها دو نفر موفق بشوند اما آنچه مسلم است این است که اگر هدف از اختراع پولدار شدن باشد قطعا مخترع به نتیجه نمی رسد اما اگر هدف خدمت به بشریت باشد در سخت ترین شرایط هم مخترع راه موفقیت را پیدا می کند و فرقی هم ندارد که در آمریکا باشد یا ایران یا آفریقا که این جایگزینی امکان پذیر گردد.
آیا پیش آمده که اختراعتان را بفروشید؟
بله
اجلاسی با موضوع تغییر اقلیم زمین اخیرا در پاریس تشکیل شد که می گفت تولید گازهای گلخانه ای دمای زمین را بالا برده است، این اختراع شما می تواند در اینباره چاره ساز باشد؟
بله خیلی زیاد. یکی از راه هایی که می تواند به کاهش گازهای گلخانه ای کمک کند این است که برق از نیروی خورشید و باد تولید بشود. البته دستگاه های تولید برق از این دو منبع هنوز به گونه ای نیست که بتواند جایگزین دستگاه های نفتی بشود بلکه باید این دستگاه ها آنقدر ارزان بشود.
از حدود 40-30 سال پیش که در آمریکا سکونت دارید تغییراتی در آب و هوای ایران احساس کرده اید؟
البته قضاوت کردن در اینباره برای کسانی مثل من که یک هفته می آیند ایران و برمی گردند آسان نیست ولی احساس می کنم که تهران آلوده تر شده است.
چند وقت یکبار به ایران می آیید؟
سال 1978 که رفتم سال 1990 به ایران آمدم و از آن به بعد هر دو سه سال یکبار می آیم البته امسال دو سه بار آمده ام.
آخرین باری که به خمینی شهر آمدید کی بود؟
شش ماه پیش البته صبح آمدم و بعدازظهر برگشتم چون خانواده مان درتهران و اصفهان و خمینی شهر خیلی گسترده است و باید فرصت بکنم به همه سر بزنم.
خمینی شهر برایتان چه جاذبه ای دارد؟
من افتخار می کنم که خمینی شهری ام. هر بار به ایران می آیم احساس خیلی خوبی دارم و هر وقت به خمینی شهر می آیم انگار در خانه خودم پا گذاشته ام.
علت موفقیت تان را چه می دانید؟
از بچگی دوست داشتم یک چیزی درست کنم. وقتی از اولین اختراعم استقبال شد انگیزه پیدا کردم. مقصودم اصلا پول درآوردن نیست البته این به آن معنا نیست که پول را دوست ندارم بلکه می خواهم بگویم پول درآوردن سخت نیست وهدف من بیشتر خدمت است.
از عموی مرحومتان حاج حیدر که جزو اولین کسانی بود که به عرصه برق وارد شد و برق را به خانه ها وارد کرد، یادی بکنیم، خاطره ای از ایشان در ذهن دارید؟
اگر قرار باشد در خانواده یک نفر را انتخاب کنم آن یک نفر عموی مرحومم است. من از نظر اعمال و رفتار بیشتر شبیه ایشان هستم.
فرزندتان هم در زمینه کار و تحصیل راه شما را دنبال می کنند؟
پسرم که از 19 سالگی وارد کار شد و البته در طول کار فوق لیسانسش را هم گرفت و در کار خودش هم اختراع دارد و موفق است. دخترم هم دکترایش را گرفته و با یک شرکت همکاری
می کند.
ممکن است یک زمانی برای سکونت به ایران برگردید؟
در این صورت باید فرزندان و نوه هایم را هم با خودم بیاورم که امکانش نیست. از خانواده هم
نمی توانم دور باشم.
از اینکه علیرغم برنامه فشرده کاری در این گفتگو شرکت کردید، سپاسگزاریم.
با تشکر از مهندس مسعود سه دهی، حسن اعلایی و فروغ رستگارمهر که ما را در انجام این گفتگو یاری کردند.