راوی: کرامت الله عمادی
ولادت: 1324
وفات: 19 اسفند 1398
تحصیلات: کارشناسی علوم تربیتی از دانشگاه تهران
شغل: مدیر و آموزگار باز نشسته
محل سکونت: اندآن
تاریخ مصاحبه: اردیبهشت 1397، آبان 1397 و شهریور 1398
مکان مصاحبه: دفتر خانه تاریخ و فرهنگ، خانه مجیر
محورهای گفتگو:گوشههایی از تحرکات احزاب سده، تحولات دو دهه 1330 و1340 سده و همایونشهر، انتخابات مجلس شورای ملی
شما از افرادی بودهاید که از سن 13 سالگی با عضویت در باشگاه 4دال وارد فعالیتهای اجتماعی شدهاید. و در جریان تغییر و تحولات سیاسی، انتخاباتی و اجتماعی حداقل سه دهه 320،1330 و1340 در سده و همایونشهر بودهاید که یا آنها را شنیده و یا خود از نزدیک دیدهاید.این شنیدهها و دیدهها هم برای مردم جذاب است و هم ثبت آنها ضرورت دارد. عناوین آنها را میفرمایید.
بله،. اطلاعاتی در خصوص اقدامات عمرانی در شهر، فعالیتهای احزاب، انتخابات دورههای مختلف و چند موضوع مرتبط با آنها دارم.
ابتدا به تغییر و تحولات عمرانی بپردازیم موافقید؟
مانعی ندارد
آنچه را از کلنگزنی و بهرهبرداری از طرحهای عمرانی و مناسبتها در آن دوران شاهد بودهاید، برایمان نقل میکنید؟
بله در سال 1336 سرلشکر گرزن استاندار استان اصفهان برای کلنگ زنی ورزشگاهی که حالا قدس نامیده میشود به سده آمد. مراسم استقبال درایستگاه (میدان امام فعلی) برگزار شد.به یاد دارم حاج آقاجمال صهری1 دراین مراسم شعری خواند که نام همایونشهر برای اولین بار در آن آمده بود
آن شعر را به یاد دارید؟
بله : ماه فروردین هما افراشته پر پرنیان
شد همایونشهر ما شهر همایون در جهان
در سال 1339 آسفالت خیابان ورنوسفادران از ایستگاه کلثوم2 شروع شد.این آسفالت تا دو راهی آتشگاه ادامه یافت.
در سال 1342 ساختمان بانک ملی در خیابان امام شمالی فعلی توسط ریاضی رییس مجلس افتتاح شد.
درسال 1343 احداث خیابان کهندژ شروع گردید
درهمین سال حسنعلی منصور ترور شد در سراسر کشور مراسمی برای او برپا گردید. درهمایونشهر قرار شد که این مراسم در مسجد جامع فروشان که آنزمان مسجد آقا میگفتند برگزار شود. صبح روز موعود دسته جمعی همراه رحمان مسیبی3 به مسجد مراجعه کردیم، درب مسجد قفل بود علت را پرسیدیم، گفتند حاج آقا مهدی4 گفته کسی حق گرفتن فاتحه تو این مسجد ندارد. بعد از کلی این طرف و آن طرف رفتن فاتحه در مسجدی واقع در خیابان ولیعصر فعلی برگزار شد.
سال 1346 اشرف پهلوی در زمان بخشداری آقای شمس برای افتتاح سازمان زنان به همایونشهر آمد .محل سازمان مقابل بیمارستان ساعی فعلی بود. مسوول سازمان هم خانم معدل5 مامای شهر بود.
برنامه دیگر رونمایی از مجسمه محمدرضا شاه با حضور ریاضی رییس مجلس در میدان مرکزی بود.
در جریان تاریخچه و پیشینه احداث خیابان مدرس اندان هستید؟
بله کم و بیش، در سال 1346 که آقای مهندس پروشانی برای بار دوم داوطلب حضور در مجلس شورای ملی از حوزه ماربین شدند در جریان تبلیغات به مسجد دربحمام اندان(مسجد امام) آمدند. یکی از تقاضاهای مردم احداث خیابان از میدان شهدای فعلی تا هرستان بود.ایشان پیگیری کردند ولی شهرداری به دلیل کمبود بودجه یک خیابان بنبست از میدان شهدا تامیدان امامحسن فعلی کشید. انجمنشهر طی مصوبهای نام آنرا سروش همایونشهری گذاشت که بعد انقلاب به آیتالله مدرس تغییر نام یافت.جدول بندی وآسفالت آن در سال 1351 به همت حسن اوحدی نماینده وقت از محل بودجهای که برای احداث قبرستان مرکزی همایونشهر آمده بود انجام گرفت. بعد از انقلاب این خیابان به بلوار تبدیل شد.
سوال دیگری که برای من مطرح است پیشینه بهداری و شهرداری ناحیه یک دراین خیابان میباشد شما اطلاعاتی از آنها دارید؟
محل اندان درمانگاه و بهداری نداشت در اواسط دهه 1340 منزل فردی به نام حاجبراتعلی مجیری برایاین منظور اجاره و درمانگاه در آن دایر شد در سال 1353 از طرف سازمان بهداشت جهانی احداث یک درمانگاه و مرکز پزشکی درجه 4 برای نایین در نظر گرفته شد. بنده آنزمان عضو کمیته حزب ایراننوین همایونشهر بودم از نماینده وقت آقای اوحدی درخواست کردم تلاش کند این درمانگاه در شهرمان و محل اندان تاسیس شود. دوستی وی با نماینده نایین آقای مصطفوی امکان این جابجایی را فراهم کرد. در سال 1354در جلسهای که با حضور آقای اوحدی و اعضای انجمن شهر و آقای سامانیان برگزار شد اجرای طرح منوط به اختصاص زمین توسط اهالی گردید. با همفکری اهالی زمینی که برخیابان بود در نظر گرفته شد. مقداری ازاین زمین در وقف حمام شمسآباد خوزان بود. به کمک معتمدین محل رحمان مسیبی و فضلالله کیانی موافقت تولیت زمین مرحوم بحرالعلوم میردامادی اخذ و بقیه زمین با همیاری مردم خریداری گردید. کلنگ ساختمان در آذر 1356 به زمین خورد.بودجه ساختمان 10میلیون و تاسیسات 30 میلیون بود با وقوع انقلاب طرح اولیه کامل نشد و پس از آن بخشی از درمانگاه ابتدا در اختیار راهنمایی و رانندگی و سپس شهرداری ناحیه یک قرار گرفت.
اگر ممکن است به ترتیب زمانی به فعالیت احزاب در سده بپردازیم.
سعی میکنم به درستی و با صداقت آنچه را میدانم بیان کنم.
اول به فعالیت حزب توده و کشاورز میپردازیم، شما ازآن دوران چه چیزهای شنیدهاید؟
در دهه 1320 حزب دمکرات و حزب توده در شهر فعال بودند مقراصلی حزب توده آنزمان در محله شتر گلو واقع در خیابان سده در طبقه دوم یک مغازه بوده است.6
این دوحزب در مدت فعالیت خود با همدیگر درگیری های داشتند.7
خاطرهای از این برخوردها برایتان نقل نکردهاند؟
چرا، یکی از معروفترین درگیریها در مراسم چهلمین روز در گذشت آیتالله مدیسهای8 مرجع تقلید جهان تشیع رخ داده است. به مناسبت مذکور مراسمی در محله ورنوسفادران برگزار میشود. عدهای از مردم خوزان با علم و کتل و دسته سینهزنی به مراسم میروند. غروب هنگام بازگشت در مقابل خانه کدخدای خوزان در حالی که شرکت کنندگان در مراسم وسایل خود را جمع میکردند، یکی از طرفداران حزب توده با کدخدا درگیری لفظی پیدا میکند. دراین میان یکی از اقوام کدخدا که در محل بوده با چاقویی که در دست داشته به جوان طرفدار توده که علی نایب حسن نامیده میشده است، حمله و او را زخمی میکند. وی را با درشکه راهی اصفهان می کنند اما در راه جان میدهد. بعد ازاین ماجرا طرفداران تودهایها درب خانه کدخدا تجمع میکنند، خبر به علیایراننژاد9 رییس حزب دمکرات میرسد. جمعیتی همراه او خود را به محل میرسانند. به دنبال این ماجرا شهر یکی دو روزی بهم ریخته و طرفداران هر دو گروه برای خود دستهای راه انداخته و شعار خود را میدهند.
حزب توده تا چه تاریخی در منطقه فعالیت داشت؟
اوایل دهه 1330 فعالیت رسمی حزب توده دیگر ممنوع شده بود اما طرفدارانشان در شهربودند. دراین زمان دبیرستان عماد در محلی استیجاری در ابتدای خیابان امام جنوبی فعلی جایی که اکنون چاپخانه است، واقع بود. بیدرام رییس وقت فرهنگ سده و رییس دبیرستان بود. او از طرف ساواک ماموریت داشت طرفداران احتمالی تودهایها را شناسایی کند و به همین دلیل چند نفر از معلمین عماد را به کوشک و بوکان ماربین تبعید میکند. افراد با نفوذ محله خوزان و ورنوسفادران با این کار وی مخالفت کرده و خواستار بازگشت آنها میشوند .بیدرام جلسهای با حمایت ژاندارمری تشکیل میدهد و میگوید: گفتهاند مرا میزنند تو سده کسی را مرد نمیبینم که جرات چنین کاری داشته باشد. همانجا یکی ازحاضرین به او حمله میکند که مامورین مانع میشوند. چند روز بعد طرفداران افراد با نفوذ او را در محل کارخانه برق سده گیر آورده و کتک مفصلی به او میدهند.
بعد از افول این دو حزب فعالیت حزبی در سده متوقف میشود؟
خیر هرگاه در کشور حزب بزرگی تاسیس میشد شعبهای هم در سده برپا میکردند، از جمله در سال 1336 حزب ملیون توسط حاجآقاحسام دولتآبادی10 در منزل دکتر صرام که متخصص زنان و زایمان بود در محل خیابان امام جنوبی فعلی افتتاح شد. همزمان حزب مردم هم در همین خیابان در محل شتر گلو در طبقه دوم ساختمانی حوالی آتشنشانی فعلی دایر گردید.11
ماجرای شرکت حاج آقاجمال صهری در انتخابات چه بود؟
در یک دوره مرحوم حاجآقاجمال صهری داوطلب نمایندگی مجلس شورای ملی شد. آن زمان ماربین و سده نماینده مستقل نداشت. حوزه ماربین با اصفهان یکی بود.شمس صدری، حیدرقلیخان برومند، حاج حسام دولت آبادی و مصباح فاطمی داوطلبان دیگر بودند. در سده توده مردم طرفدار حاج آقاجمال بودند و از طرفی عدهای با نفوذ طرفدار مصباح فاطمیبودند. تعداد کمی از ورنوسفادرانیها که با گز و برخوار معامله میکردند، حامیبرومند بودند. به یاد دارم روی دیوارها نوشته بودند: برومند برو تنگی و لولنگ بساز.در آن سال و در جریان انتخابات بین مردم ورنوسفادران به خصوص باولگان و زاغآباد چنین شایع کردند که افرادی حاجآقا را سر دو راهی آتشگاه کشتهاند جمعیت با چوب و چماق راهی محل شدند و وقتی دیدند خبری نیست برگشتند، ولی هنگام برگشت آنها درگیری شد و یک نفر کشته و نفر دیگری( ابوالقاسم مسیبی) چند روز بعد در اثر جراحات فوت کرد. شکایت این ماجرا تا دیوان رفت و تا انقلاب در جریان بود. صهری کنار رفت و مصباح فاطمیهم رای نیاورد.
شاهد درگیری دیگری در این حد در جریان انتخابات بودهاید؟
بله در سال 1340 در جریان انتخابات انجمنشهر دو نفر از داوطلبان همراه طرفدارانشان در ایستگاه تجمع کردند. در جریان این تجمع یک درگیری به وجود آمد و در نتیجه برادر یکی از داوطلبان کشته شد. افرادی دستگیر شدند و یک نفر قتل را به عهده گرفت. چنین شایع بود که فرد دستگیر شده که اعتراف به قتل کرده است قاتل واقعی نیست و کس دیگری قتل را مرتکب شده است.
بعداز بر شمردن گوشهای از فعالیت احزاب در منطقه به سراغ انتخابات به طور خاص از زمان استقلال حوزه ماربین برویم، شما شاهد و فعال ماجراها و رقابتهای انتخاباتی در همایونشهر بودهاید، بفرمایید بخشداری ماربین به مرکزیت همایونشهر از چه سالی نماینده مستقل به مجلس فرستاد؟
تا قبل از سال 1339 حوزه ماربین با اصفهان مشترک بود و نماینده مستقلی نداشت. در سال 1338 دکتر اقبال به سده سفر کرد در جریان همین سفر یکی از در خواستها داشتن نماینده مستقل بود که پذیرفته شد البته پیوستن اندان به شهر نیز جمعیت را افزایش داده بود
اولین انتخابات مستقل حوزه ماربین چه سالی برگزار شد و داوطلبان نمایندگی چه کسانی بودند؟
در تابستان سال 1339 انجام شد و در اولین دوره انتخابات مستقل منطقه ماربین، حسن اوحدی12 و سیدمحمدعلی سدهی (ابطحی) نامزد شدند.
اطلاعاتی از سیدمحمدعلی سدهی دارید؟
بله سدهی از سادات ابطحی فروشان و تاجر فرش بود وی ساکن تهران و در چهار راه گلوبندک نمایشگاه فرش داشت.وقتی وی داوطلب نمایندگی مجلس شد، رحمان مسیبی که طرفدار وی بود به او پیشنهاد داد راه خوزان به دستگرد از میدان کاج تا سه راهی دستگرد با هزینه وی تسطیع و مرمت شود و او با صرف 10 هزار تومان اینکار را کرد.
انتخابات صورت گرفت
بله
نتیجه آن چه بود؟
حسن اوحدی به عنوان نماینده ماربین انتخاب شد ولی به دلیل اختلاف احزاب و سیاسیون چند ماهی بعد مجلس به دستور محمد رضا شاه منحل و دستور انتخابات جدید داده شد13.
بهاین ترتیب حسن اوحدی را میتوان اولین نماینده مجلس از حوزه ماربین نامید؟
بله همینطور است.
در دور جدید انتخابات چه کسانی داوطلب شده بودند؟ انتخابات در زمستان انجام شد و حسن اوحدی، نادعلی کریمی14، دکترسید محمدباقرصفوی15 و مهندس حسن سدهی داوطلبان بودند.
مهندس حسن سدهی همان مهندس پروشانی است؟
خیر ولی باهم نسبت داشتد مهندس حسن سدهی رییس سازمان برنامه بود و مدتی نیز رییس کارخانه رب گوجه ایدای اصفهان شد در جلد یک راویان ماربین اینجور استنباط میشود که این دو یک نفر هستند.
در انتخابات جدید چه کسی رای آورد ؟
بازهم حسن اوحدی منتخب مردم شد و به مجلس رفت.
سرنوشت مجلس جدید چه شد؟
مدتی بعد با پیش آمدن مسائلی از جمله رفراندوم شاه و ملت و انقلاب سفید مجددا توسط شاه مجلس منحل شد.16
میزان حضور مردم در دو انتخابات مذکور در چه حدی بود نقش قدرتهای محلی در انتخابات چه بود و چه مناطقی به مرحوم اوحدی رای دادند، زنان هم دراین انتخابات شرکت داشتند؟
در این دو انتخابات چه احزابی فعال بودند؟
بیشتر احزاب ملیون و مردم فعالیت میکردند و نماینده منتخب حوزه ماربین دراین دو انتخابات از حزب ملیون
بود.
انتخابات بعدی یعنی دور 21 مجلس شورای ملی در چه سالی برگزار شد؟
در سال 1342 انتخابات با حضور دو حزب ایراننوین و پانایرانیسم برگزار شد. حسن اوحدی و مهندس پروشانی نامزد شدند اما از آنجا که هر دو از حزب ایراننوین بودند به آقای اوحدی توصیه شد کنار برود و به این ترتیب مهندس پروشانی به عنوان نماینده ماربین به مجلس شورای ملی راه پیدا کرد.
شرایط انتخابات و میزان شراکت دراین دوره به چه شکل بود، بیشتر کدام محل در انتخابات فعال بودند؟
15 خرداد
در دور بعد یعنی سال 1346 شرایط به چه شکل بود؟
در این سال احزاب مردم و ایران نوین در شهر فعال و طرفداران خود را داشتند. مهندس پروشانی و حسن اوحدی و حیدرآقا اشرفی ثبت نام کردند.
اطلاعاتی در خصوص حیدرآقا اشرفی دارید؟
حیدرآقا معلم با سوادی بود و دیپلم از دارالفنون داشت و به خاطر پدرش که مدعیالعموم اصفهان و فارس بود در ادارات اصفهان خیلیها از او حساب میبردند، با اصغرمیرزا هم ارتباط داشت. چند بارهم شهردار سده و جاهای دیگر شد.
کار انتخابات به کجا کشید؟
در جریان انتخابات اوحدی انصراف داد چون به او گفته شده بود که کنار برود و این امر سبب دلخوری بین اوحدی و اشرفی شد. بهر حال انتخابات برگزار شد و مهندس پروشانی برای بار دوم به عنوان نماینده مردم ماربین بر کرسی نمایندگی نشست.
چهار سال بعد یعنی برای سال 1350 چه کسانی وارد میدان انتخابات شدند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و چه کسی رای آورد؟
این بار پیروز انتخابات حسن اوحدی بود و به مجلس رفت.
آخرین دور انتخابات مجلس شورای ملی در همایونشهر چگونه برگزار شد؟
درسال 1353حزب رستاخیز تاسیس شد و برای انتخابات سال 1354 حسن اوحدی، غلامرضا آقاجانی17 و خانم بتول ایران نژاد18 به میدان آمدند. طرفداران سنتی اوحدی از جمله از محله گاردر برای او فعالیت میکردند عدهای هم طرفدار خانم ایران نژاد بودند ولی بیشتر مردم موافق نماینده زن نبودند.در نهایت اوحدی اینبار هم به مجلس رفت.به نظرم این دور از انتخابات آزادتر و سالمتر بود.
به نظر شما برجستهترین کارهای مهندس پروشانی و حسن اوحدی چه بود؟
پروشانی احداث جاده کهندژ و لوله کشی آب آشامیدنی و اوحدی، بنای پل درچه، ساخت مدارس لاله خوزان، تجدید ساختمان بیمارستان و ساختمان حزب.
ازآدمهای سرشناس شهر با چه کسانی برخورد داشته و چه خاطراتی از آنها دارید؟
با فراد مختلف ازجمله حاج محمد حسین ساعی که ازتجار و بازرگانان همایونشهری در تهران و کرمانشاه بود.
حال که نام ایشان را بردید از وی خاطرهای دارید؟
بله به خاطر دارم مراسم هفت مرحوم فرقانی یکی از بازرگانان شهرمان ساکن اهواز در محله گاردر بود. مرحوم ساعی هم در مراسم حضور داشت. در حاشیه مراسم مرحوم رضا شاهین با وی در خصوص نداشتن زایشگاه و مرگ و میر مادران و نوزادان صحبت میکرد آقای ساعی اظهار داشت زمین تهیه کنید و از فردا برای ساختمان زایشگاه با هزینه من اقدام کنید خود آقارضا از معتمدین و مورد وثوق مردم بود و در سازندگی و کارهای عمرانی فعالیت چشمگیری داشت از جمله در ساختمان دبیرستان عماد، بانک ملی و زایشگاه که با پیگیریها و راهنمایی ایشان و همراهی خیرین صورت میگرفت.ازجمله کسان دیگری که میتوانم نام ببرم دایی حیدر پیمانی است وی از پهلوانان و میانداران ورزش باستانی در همایونشهر و اصفهان بود. حاج یداله یاوری از معتمدین فروشان و برپا کننده عزای امام حسین(ع) و پروفسور دیباجی فرزند حاج عباس دیباجی که کدخدای فروشان بود. حاج سید علیمیرعنایت از سیاسیون و معتمدین سده که در زمان ایشان جاده ماشینروی سده به اصفهان احداث و با راهنمایی و پیگیریش ادارات شهرداری، دارایی، ثبت اسناد و...در سده دایر شد از دیگر نامداران شهر بودند.
.................................
1- حاجآقاجمال صهری: آیتالله سیدجمالالدین صهری (1347 - 1282) واعظ شهیر، کنشگر اجتماعی و سیاسی
2-ایستگاه کلثوم: میدان انتهای محله ورنوسفادران کهبه دلیل اینکه خانه زنی به نام کلثوم درآن قرار داشت به این نام معروف شد نام رسمی آن میدان میرداماد وسپس آزادی شد.
3- رحمان مسیبی: وفات:27 آبان 1368
فعال سیاسی دوران پهلوی عضو انجمنشهر همایونشهر از افراد با نفوذ محله خوزان
4-مهدی امامی: حاج سید مهدی حسینی امامی فروشانی در سال 1309 شمسی در محله فروشان سده به دنیا آمد. وی فرزند آیتالله حاج سیدنورالله حسینی امامی فروشانی امام جمعه سده و نوه آیتاللهالعظمی حاجآقا میرسید علی حسینی سدهی میباشد. تحصیل خود را در سده و حوزههای علمیه اصفهان، قم و مشهد مقدس انجام داد. در سن 84 سالگی وفات یافته و در مسجد جامع فروشان به خاک سپرده شد.
5- ناهید معدل: مراجعه به تاریخچه مامایی در سده در همین کتاب
6-حزب توده و دمکرات در محلات مختلف شعبه داشتهاند از جمله در میانجوی فروشان، حوالی بازار ورنوسفادران، کاروانسرای گاردر وکوچه شت حمام گاردر.
7- از درگیریهای دوحزب توده و کشاورز اسنادی از جمله سندی با عنوان گزارش رئیس پاسگاه سده در مورد درگیری اعضای حزب توده و حزب کشاورزی و گزارش درخصوص نزاع حزب توده و حزب کشاورزان در قریه سده اصفهان درآرشيو ملی ايران و نیز شکایت متعدد مردم از حزب توده وجود دارد.
8- سید ابوالحسن موسوی مدیسهای اصفهانی (۱۲۸۴–۱۳۶۵ ق) 1325 – 1246 خورشیدی از مراجع تقلید بزرگ شیعه امامیه بود . وی بعد از درگذشت عبدالکریم حائری یزدی، مرجعیت عامه شیعه را بر عهده داشت و شاگردان زیادی پرورش داد. در زمان وفایت وی حزب توده در سده در اوج فعالیت بود.
9-علی ایران نژاد: به کتاب راوین ماربین جلد اول صفحه 89 مراجعه شود.
10- سید حسام الدین دولتآبادی (۱۲۸۲–۱۳۶۴) فرزند حاج میرزا مهدی دولتآبادی، دولتمرد ایرانی بود. نمایندگی اصفهان در ادوار چهاردهم و هیجدهم مجلس شورای ملی، شهرداری تهران از ۱۳۲۶ الی 1328 از سمتهای او بود. در سال ۱۳۲۶ به معاونت نخست وزیر منصوب شد. او از اعضای هیئت مؤسس و کمیتهٔ مرکزی حزب ملیون بود.
10- در دهه 1330 به جز شعبه زدن احزاب کشوری در سده بر طبق اسناد عدهای در سده درخواست تشکیل حزبی به نام حزب شاهنشاهی داده و گروهی با غنوانجمعیت شاهپرست جاویدان در اصفهان٬ نجفآباد وسده در سال ۱۳۳۳ تشکیل شد.
12-حسن اوحدی: حسن اوحدی(1380-1304) فرزند ابوالحسن، کنشگر سیاسی و حزبی وی علاوه بردوره های ناتمام ذکر شده نماینده مردم ماربین و همایونشهر در مجلس شورای ملی در دوره های 23 و24 و رییس شرکت سهامی فرش ایران بود.
13- انتخابات اول دوره بیستم مجلس شورای ملی در در مرداد ماه سال ۱۳۳۹ برگزار شد. نتیجه این انتخابات خبر از پیروزی عظیم برای نخست وزیر اقبال و حزب ملّیون به دلیل تقلب گسترده و ناشیانه میداد و این موضوع باعث ایجاد فشار بر شاه، هجوم مطبوعات و ناراحتی و کینه افکار عمومی گشت. در پی این رویدادها محمدرضاپهلوی انتخابات را باطل اعلام کرد و در زمستان تجدید شد. حزب ملیون به رهبری دکتر اقبال نخست وزیر وقت، حزب مردم به رهبری علم و حزب منفردان به رهبری چند نفر از جمله دکتر علی امینی در این انتخابات شرکت داشتند.
14- کریمی
15- دکترسید محمد باقرصفوی(امامی) متوفی 21 فروردین 1376 فرزند حاج آقا نورالله امام جمعه همایونشهر، دکترای حقوق مدنی از فرانسه، خدمت در وزارت دادگستری تا سال 1353 به مدت 35 سال، رییس دادگستری در شهرهای اهواز، مشهد، رشت و.. رییس دیوان عدالت اداری، معاون وزیر دادگستری که دادستان کشور و رییس قوه قضاییه محسوب می شد.
16- پس از ابطال،دور اول انتخابات دوباره در اواخر آذر 1339 برگزار شد. مجلس در ۲ اسفند ۱۳۳۹ شروع به کار کرد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ شاه آنرا منحل کرد.
17-غلامرضا آقاجانی: دبیر سرشناش زیست شناسی در همایونشهر و اصفهان که در این انتخابات نفردوم شد.
18 بتول ایران نژاد
..................