پنج شنبه, 01 آذر 1403 Thursday 21 November 2024 00:00


در نگارش این متن از مجموعه اسناد ساواک از جمله اسناد ذیل استفاده شده است:
سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج2(1 مرداد 1342 ـ 28 مهر 1343)، تهران، 1393ش، ص86 و 87 .178.
قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک(جلد پنجم)،
اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص 136 ـ 138.
اشاره: در دی ۱۳۴۱ پس از انحلال مجلس شورای ملی «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و میهن» توسط محمد رضا شاه اعلام و طی یک همه‌پرسی تصویب شد. این طرح، با مخالفت‌هایی از سوی محافل مذهبی و جبهه ملی روبرو گردید. یکی از مهم‌ترین مخالفان برنامه مذکور آیت‏اله روح‌الله خمینی بود. وی، به انتقاد از لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و نفوذ آمریکا در ایران پرداخت. به دنبال این مخالفت‏ها آیت‏اله روح‌الله خمینی بازداشت و در خرداد ۱۳۴۲ اعتراضاتی در شهرهای بزرگ ایران به وقوع پیوست. این تظاهرات به زد و خورد بین مأموران شهربانی و تظاهرکنندگان انجامید و توسط ارتش سرکوب شد. یکی از خونین‏ترین این سرکوب‏ها در ۱۵ خرداد رخ داد. حوادث خرداد 1342 در منطقه اصفهان و شهرهای همایون‏شهر و نجف‏آباد در بین روحانیون وقت و مردم واکنش‏هایی را موجب شد که براساس اسناد و گفته‏ها به صورت پرسش و پاسخ آورده می‏شود.
*اولین واکنش‏ها در همایون‏شهر به وقایع 15 خرداد به چه شکل بوده است؟
پس از سرکوبی تظاهرات 15 خرداد 1342 توسط رژیم پهلوی آنطور که از گزارش‏های مامورین و گفته‏های مردم بر می‏آید شهر ملتهب و نیروهای نظامی در گوشه و کنار حضور داشته‏اند. براساس گزارش‏های ژاندرمری برخی از روحانیون مانند سیدیحیی مرتضوی مردم را به واکنش در مقابل رژیم دعوت می کرده‏اند.
*به چه شکلی؟
با حضور در مساجد، سخنرانی و نصب اطلاعیه‏های دست نویس، مثلا سیدیحیی مرتضوی بعد از ظهر 17 خرداد در مسجد آقای فروشان سخنرانی کرده و گفته است« ای ملت از این چند ژاندارم شیره‌ای و دو کامیون سرباز نترسید. اینها دستور تیراندازی ندارند. اگر هم تیراندازی کنند فدای امام حسین. از چند روز حبس نترسید. دین از بین رفت! شماها در این محل آسوده گردش کنید و آیت‌الله خمینی در گوشه زندان باشد... چرا نشسته‌اید، از چه می‌ترسید؟ موضوع دین است و گرفتن پیشوا است... بلند شوید و به دین وفادار باشید».
*این سخنرانی‏ها، واکنش از سوی مردم را به دنبال داشته است؟
بله در همین گزارش‏ها آمده است که: «سخنرانی‌های او به عده‌ای از اهالی تأثیر [کرده] که تصمیم به بستن دکاکین را داشته‌اند و... صبح روز [18 خرداد] دکاکین... همایون‌شهر بسته و محل در حال تشنج بوده»
*به غیر از بستن مغازه‏ها مردم چه حرکت دیگری انجام دادند؟
عده‏ای دسته جمعی به نشانه اعتراض و در حمایت از مرجع خود به اصفهان رفتند. تعداد آنها در گزارش 12 دستگاه ماشین سواری زن و مرد و اهل علم ذکر شده که می‏شود گفت از تمام خودروهای شهر استفاده شده است.
*این واکنش‏های روحانیون به خصوص طلاب جوان تا چه زمانی ادامه داشته است؟
تا قبل از آزادی آیت‏اله در فروردین 1343 چند گزارش از ساواک و نیروهای انتظامی در خصوص اقدامات روحانیون همایون‏شهری وجود دارد که به آنها اشاره می شود.
درتیر 1342 سیدیحیی مرتضوی، به وسیله مأمورین ژاندارمری همایون‌شهر به جرم تحریک مردم در مساجد همایون‌شهر و پخش اعلامیه‌ علیه امنیت داخلی به نام روحانیون همایون‌شهردستگیر می شود.
در 10 مهر 1342، سیدمحمد احمدی فروشانی در روضه‌خوانی منزل پدرش، «مردم را به امر و دستور آقای خمینی دعوت ‌نموده است و پس از پایین آمدن از منبر متوجه می‌شود مأمورین [حکومت پهلوی] از اظهارات او مطلع و قصد بردن او را به کلانتری دارند و از دیوار منزل همسایه‌ها متواری می‌گردد. برهمین اساس در 13 مهر به اتهام «دعوت نمودن مردم به اطاعت از دستور آقای خمینی» از سوی شهربانی اصفهان به ساواک اصفهان منتقل می‏گردد.
در آذر 1342 حاج آقا جمال صهری سدهی و سیدعلی ابطحی در مسجد میرزا محمدهاشم منبر داشته و حاج آقا جمال برای نجات آیت‌الله خمینی از زندان دعا می‏کند و آقای ابطحی، در پایان منبر به آیت‌الله دعا نموده و نجات او را از زندان از خدا مسئلت می‏کند.
*یکی از پسآمدهای حوادث 1342، تحریم انتخابات مهر 1342 بوده ‏است، این شرایط در انتخابات حوزه ماربین هم اثر داشته است؟
تحریم انتخابات مجلس بیست و یکم شورای ملی توسط علما یکی از اقدامات تأثیرگذار بود که به خاطر آن شمار زیادی از مردم در این انتخابات شرکت نکردند. روحانیون حامی آیتاله خمینی در همایون‏شهر برای تحریم انتخابات آشکار وپنهان تلاش کردند و موضوع را به گوش مردم رساندند، در نتیجه همین تحریم‏ها در انتخابات آن سال بیش‏ از سه هزار نفر پای صندوق‏‏های رای حاضر نشدند.
*واکنش مردم همایون‏شهر پس از آزادی مرجع خود چه بود؟
آزادی آیت‏اله‏ و باز گشت او به قم موجی از شادی و جشن و چراغانی در شهرهای بزرگ و برخی شهرهای کوچک مانند همایون‏شهر به دنبال داشت، به همین منظور جشنی توسط هیأت مهدویه برگزار شد که در آن طبقات مختلف مردم شرکت کردند. از طرف دیگر حوزه قم طى اطلاعیه هاى از «قاطبه مسلمانان قم و سایر شهرستان ها» دعوت کرد در «جشن باشکوهى که در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه 25 ذى القعده 20 فروردین (1343) به مناسبت آزادى و بازگشت مرجع عالیقدر عالم تشیع، حضرت آیت‏اللّه العظمى خمینى منعقد است شرکت فرمایند...».
جشن مدرسۀ فیضیه سه شبانه روز ادامه داشت.
از اصفهان یک گروه به قم رفتند که تعدادی از روحانیون و طلاب سدهی مانند سيد جمال سدهى واعظ، حسن سدهى طلبه، سيد مهدى سدهى طلبه مدرسه جده
شرکت داشتند.
*با وجودی که روحانیون در هر شرایطی به دستگیری و تبعید آیت‏اله خمینی اعتراض می‏کردند آیا ممنوع المنبر نمی شدند؟
چرا در کمیته امنیت استان اصفهان در تاریخ 16/1/1343
فهرستی 23 نفره از وعاظ و روحانیون که در فاصله خرداد 1342 تا پایان همان سال از آیت‏ا‏له نام برده بودند تهیه و ممنوع المنبر اعلام شدند در این فهرست اسامی سيد جمال صهرى سدهى، حاج‏آقا مصطفى ابطحى، سيد يحيى مرتضوى وجود دارد.
*به غیر از اقدامات فردی و سخنرانی‏ها، روحانیون آنروز همایون‏شهر در حرکت‏های سراسری هم همراه دیگر روحانیون شرکت داشته‏اند؟
بله پس از دستگیری آیت‏اله خمینی و تبعید ایشان روحانیون سراسر کشور به اشکال مختلف به این موضوع اعتراض کردند، مهاجرت به تهران، حضور در قم و نامه نگاری از جمله این اقدامات است و اسامی تعدادی از روحانیون منطقه در این حرکت‏ها ثبت شده است.
*و نمونه های از این حرکت های دسته جمعی؟
در حرکتی 122 نفر از طلاب اصفهانی حوزه علمیه قم در 26 اسفند 1343 طی نامه‌ای به امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت حکومت پهلوی، نسبت به تداوم تبعید آیت‏اله خمینی در ترکیه اعتراض کردند، روحانیون همایون‏شهری، سیدتقی ‌درچه، محمدحسین ‌املائی، سیدمحمد احمدی، مرتضی‌ باقری از جمله امضا کنندگان این نامه بودند.
*در نامه مذکور به چه نکاتی اشاره شده است؟
آنها در این نامه که رونوشتی از آن هم برای دیوان عالی کشور فرستادند، نوشتند: «دیر زمانی است که هیئت حاکمه ایران در این مملکت مذهبی دست به عملیاتی زده که مخالف قوانین مقدسه اسلام می‌باشد و روز‌ به روز ملت را نسبت به هیئت حاکمه خشمگین‌تر و فاصله عمیقی بین ملت و دولت ایجاد نموده است ...... در این مدت علماء اعلام و مراجع و آیات عظام به‌ خصوص مرجع تقلید شیعه حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای‌خمینی مدظله‌العالی آنچه لازمه خیرخواهی و نصیحت بود تذکر دادند متاسفانه دولت به جای اینکه رویه ‌خشونت‌آمیز خود را تغییر دهد حضرت معظم را که یکی از مراجع مسلم تقلید است و مصونیت قانونی دارند به جرم دفاع از حریم قرآن و اسلام و حمایت از استقلال کشور و اعتراض به مصونیت مستشاران نظامی آمریکا به خارج از کشور تبعید کرد و بسیاری از علما و مبلغین اسلام و اساتید دانشگاه و دانشجویان و تجار و اصناف مختلفه از متدینین را به جرم پشتیبانی از علماء اعلام و دفاع از حریم مقدس قرآن به سیه‌چال‌های زندان انداخت... «در دنیای امروز که حتی ملل نیم‌وحشی بندهای استعمار را پاره می‌کنند و از هر گوشه دنیا نغمه و ترانه‌های آزادی به گوش می‌رسد با زجر و فشار نمی‌شود مملکت را اداره کرد انتظار می‌رود دولت جنابعالی به احساسات پاک و گرم مردم توجه کرده و به اصول آزادی و قوانین مسلمه اسلام، احترام و با الغاء تصویب‌نامه‌های ضددینی و ارجاع زعیم عالیقدر حضرت‌آیت‌الله‌العظمی آقای‌ خمینی و آزاد کردن سایر زندانیان بی‌گناه نواقص دولت‌های گذشته را جبران نموده و علاقه خود را نسبت به قانون اساسی و احکام مقدسه اسلام و استقلال کشور اظهار دارد».
*ظاهرا محمدحسین ‌املائی، طلبه جوان همایون‏شهری یکی از امضاء کنندگان این نامه بوده است؟
بله همینطور است وی یکی از طرفداران شاخص آیت‏اله بود. محمد‏حسین، فرزند آیت‏الله رمضانعلی املایی
متولد 1326 پس‏از مدتی شاگردی پیش پدر در 13 سالگی به قم رفت. در 16 سالگی در جریان تبعید امام به ترکیه و عراق دستگیر شد، او در سال 1345 به ‌صورت قاچاقی، از طریق آبادان، از ایران خارج شد و به وی پیوست و 12 بهمن 1357 همراه آیت‏اله به کشور برگشت. و 4 ماه پس از بازگشتش به وطن در 15 اردیبهشت 1358 بر اثر تصادف در جاده تهران قم در گذشت.
*واکنش روحانیون برجسته آنزمان همایون‏شهر نظیر آیت‌الله عطاء‌الله اشرفی و آِیت‏اله حاج شیخ عبدالجواد جبل‏عاملی به نهضت به چه شکل بود؟
آیت‌الله اشرفی در دهه 1330 با حکم آیت‏اله بروجردی برای تبلیغ دین به کرمانشاه مهاجرت نمودند. وی پس از حادثه 15 خرداد 1342 و دستگیری امام، در همان منطقه برضد این اقدام فعال شدند. در جریان حضور سراسری مراجع و روحانیون در تهران وی همراه شخصیت برجسته دیگر روحانی همایونشهری آِیت‏اله حاج شیخ عبدالجواد جبل‏عاملی برای آزادی امام در تهران حاظر شدند. با آزادی امام از زندان، آیت‌الله اشرفی به همراه چند تن از علما به قم رفت و با کسب اجازه از امام نماینده تام‌الاختیار ایشان در استان کرمانشاهان شد. وی برای تثبیت مرجعیت امام خمینی در استان سالها فعال بود. ساواک نیز در واکنش به اقدامات وی، وعاظ و مبلغین مدعو توسط وی را دستگیر و بازداشت کرده یا با سخنرانی و منبر رفتن آنها مخالفت می‌نمود تا فعالیت‌های آیت‌الله اشرفی را کنترل کند. ساواک در گزارش خود در خرداد 1342 می نویسد:«حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی شب یازدهم محرم در مسجد بروجردی به منبر رفته ضمن سخنان خود اظهار داشته علما را مرتجع معرفی می‌کنند. اگر علما مرتجع باشند، پس خدا و پیغمبر و ائمه اطهار مرتجع هستند».ساواک در گزارش دیگری در آبان 1343 می نویسد:« شیخ عبدالجلیل جلیلی و حاج عطاءالله اشرفی اصفهانی بنا به تصمیم قبلی در مورد روز دوشنبه 3 /8 /43 که مصادف با 4 آبان و ولادت اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه می‌باشد مدرسه را تعطیل نکرده و حتی در منزل هم برای عید طبق معمول جلوس نکرده‌اند و روز یکشنبه حاج عطاءالله در جلسه درس که فقط (سیدمصطفی جزایری) در آن حضور داشته اظهار می‌دارد که فردا بدطوری مصادف شده، مردم اگر جشن بگیرند اینها به حساب خودشان می‌گذارند و اگر جشن نگیرند نسبت به فاطمه زهرا(س) ادای احترام نشده، ما هم که فردا را نه تعطیل می‌کنیم نه جلوس و مسلماً علمای قم هم این عمل را کرده‌اند و جلوس هم نخواهند کرد.».

نوشتن دیدگاه