به نقل ازکتاب راویان ماربین جلد سوم،
راویان:این مطلب با استفاده از تارنمای فتح الله کریمی از مطلعین و فعالان اجتماعی فرهنگی محل معروف به استاد فتح الله تنظیم شده است.1
اشاره: آبادیهای ماربین تقریبا سرنوشت یکسانی دارند آنها از قریه هایی که خوش آب و هوا و خودکفا بودند و در آنها کشاورزی انجام می شد به تدریج فاصله پیدا کرده و در سایه شهرهایی مانند اصفهان و خمینی شهر قرار گرفتند. سیر تحولات در کرتمان شاهدی براین تغییرات است.
نظر قدیمی های محل در ارتباط با قدمت آبادی چیست؟
طبق گفته های اجداد که سینه به سینه نقل شده تا به ما رسیده اين محل قدمت زیاد داشته و چندين بار در اثر عوامل مختلف مانند كم آبي يا تهدید مهاجمان منطقه مسکونی آن جابجا شده است.
دلیلی هم برای گفته ها وجود دارد؟
آثار به جای مانده دلیل ادعاهای ذکر شده می باشد.
آثاری که مردم به آن استناد میکنند را میشود ذکر کنید؟
استناد آنها به آثاری از تعداد شش آرامستان که در مکانهای مختلف آبادی وجود دارد می باشد.
اسامی ومحلهای آن قبرستانها مشخص است؟
بله این قبرستانها عبارتند از: 1- گلزار فعلي محل واقع در شمال كرتمان معروف به صحرا لوركا.
2- قبرستان باغ اربابي در غرب كرتمان.
3- قبرستان بازار گاله واقع در صحرای درب جوی پشت خط.
4- قبرستاني در زمينهای معروف به چادرپا پائيني واقع در غرب
كارتن سازی صلصال.
5- قبرستاني معروف به تپه چهل دختر واقع در صحراي شتای كرتمان.
6- قبرستا نی در صحرا بالای كرتمان به نام قلعه رجب وجود داشت كه ديوارهایش تا دهه 1350 وجود داشته است. آنها معتقدند كرتمان منطقه قدیمی است و قبل از محل فعلي اين قصبه و محل در صحرای فعلی كرتمان معروف به شتا واقع بوده است.
به چه دلیل؟
گذشتگان و از جمله پدرم ميگویند وقتي كه مشغول شخم زدن زمين در این صحرا بودهاند آثار و باقيمانده اتاق، حمام، تنور نانوايي، سنگ آسياب و خانه زيرزمينی و غيره در آنجا مشاهده می کردهاند.
نام محله کرتمان است و یا قرطمان؟
قرطمان نام فعلی و ثبتي آن است و میگویند در زمان حمله مغول تعدادی از لشكر مغول به بيماري خاصی مبتلا میشوند.و نوعي گياه دارويي منحصر به فرد در آبادی وجود داشته كه برای درمان آنها استفاده میشده است. به زبان مغولي اين گياه دارويي را قرط میناميدند که نامش بر آبادی مانده است.
اگر این روایت را هم قبول کنیم لابد پیش از آن آبادی نام دیگری داشته است که استاد مهریار آنرا کرتمان میداند2. از این بحث که بگذریم ساکنین محل همه بومی هستند و یا مهاجرتی هم در کار بوده است؟
كرتمان روستايي بوده كه هميشه مهاجرت درآن وجود داشته عدهای از آن میرفته و عدهای به آن مهاجرت میکردهاند. در صد سال قبل از اين تعدادی بومی وجود داشته و تعدادی نيز از جمله نادی سدهي از سده، رجب باقي از قهدريجان، آسيد احمد از محلههای اطراف به اين محل آمدهاند. مهاجرت جديد به كرتمان در حدود سال 1340 هجری شمشی به بعد شروع شد و اولين كسانی كه به كرتمان آمدند خانواده احمدی بودند.اولين زمين برای خانه سازی به مهاجرین در ابن سالها فروخته شد و این رویه ادامه پيدا كرد به شکلی که اكنون خانوادههای غیر بومی مختلف در محل وجود دارد که يك سوم جمعيت حدود7000 نفری محل را تشکیل میدهند.
مهاجرت به كرتمان معضلاتی هم به وجود آورد؟
بله آمدن مهاجرين از يك طرف با فرهنگ مخصوص خود و وجود اختلاف نظر و سليقه از يك طرف ديگر کنشهایی را درمحل به وجود آورد و حتی شورا را تحت تاثیر خود قرار داد.
اختلاف مهاجرین و بومی ها بیشتر در چه مسایلی بود؟
مهاجرین به كرتمان آداب و رسوم خاص خود در خصوص خاكسپاری اموات، عروسی و عزاداری و دیگر مراسم داشتند که مانع از وحدت محل شده و البته به تدریج حساسیتها کم شد.از سوی دیگر همین مهاجرتها سبب افزایش جمعیت وساخن مدارس و مساجد و حسینیه شد.
تمام نامهای خانوادگی اهالی بومی محل كریمی است به غير از يك خانواده چرا؟
پس از اجباری شدن انتخاب شهرت و تصميم به صدور شناسنامه مامور ثبت احوال به آبادی میآید و پيش بزرگتر آبادی يعنی كدخدا عزيزاله رفته و از آنجا کار را شروع میكند. مردم هم به خانه كدخدا میروند. مامور اول از خود كدخدا میخواهد شهرتی انتخاب کند که در جواب نام پدرش را که کریم بوده اعلام میکند و نام خانوادگی کدخدا کریمی میشود و بقیه اهالی هم همین شهرت را انتخاب میکنند. ولی درآن زمان یکی از اهالی به نام آسيد جلال با خانوادهاش و دامادش به نام كريم فرزند علی آخوند عازم كربلا بودند و سر مرز برای رفتن به عراق نیاز به سجلد داشتهاند که لازمه صدور آن انتخاب نام خانوادگی بوده است و او هم همانجا نام پدرش احمد را بر میگزیند و شهرت آنها احمدی میشود.
کرتمان کدخدا هم داشته است ؟
بله تا زمان انقلاب کدخدا در روستا بوده و زماني كه ارباب و رعيتي بوده، شخص كدخدا را ارباب انتخاب ميكرده ویا در انتخاب آن نفوذ داشته است و مردم هم میبايست از كدخدا فرمان ببرند و به عنوان بزرگتر برای كارهايشان به او رجوع كنند. كدخدا من باقر ( محمد باقر)، كدخدا عزيزالله و كدخدا براتعلي سه نفر از آخرین کدخداهای محل بودند.
کدخداها چه اقداماتی انجام میدادند؟
لاروبي مادیها و جویها با همياری مردم، انتخاب آبمال، دلاك و سلماني، حمامي، دشتبان (نگهبان صحرا) و در تقسیم اراضي نيز به عنوان نماينده زارع و مالك با دو نفر ديگر كار تقسيم زمین را پيگيری كردند.
به غیر از کدخداها چه کسانی در اداره آبادی و کارهای عمراني و خدماتي آبادی تا پیش از انقلاب نقش داشتند؟
سپاه دانش و سپاه ترويج کم و بیش در روستا حضور داشتند. زمانی هم اردوهای عمران ملي در منطقه تشکیل شد. انجمنهای روستايی و شهری و خانه انصاف نیز در روستا شکل میگرفت. در آن دوران قوانينی وضع كرده بودند كه براساس آن مبلغی به عنوان صدی دو از در آمد مردم را انجمن روستا از افراد محل میگرفت تا در عمران آن خرج كند.
در کرتمان هم این رویه عمل شد؟
بله در محل ما يك دوره انجمن به وجود آمد و از درآمد مردم كه اكثرا گندمكار بودند در مدت چند سال مقداری جمعآوری كرده و چند كار عمراني شامل احداث پل، ساخت راه و ساخت حمام انجام گرفت.
اسامی اعضاي انجمن محل كرتمان را به خاطر دارید؟
بله آقایان سيد احمد امامي، حاج علی كریمی فرزند عباس و كدخدا براتعلي كریمی.
چه اقدامات عمرانی این انجمن انجام داد؟
يك پل بر روی مادی هرستان ساخت و راهی از ايستگاه كرتمان(سه راه معلم)احداث کرد كه يك طرف آن به جاده امیرکبیر و يك طرف آن به بلوار الغدیر فعلی متصل گردید. در اين رابطه معلم آن زمان آقای منصوری كمك زيادی كرد. اقدام دیگر ساختن حمامی جديد و دوشی و كندن چند چاه عميق برای توسعه كشاورزی شامل چاه شوتك در (دورده) كرتمان، چاه صحرابالا و چاه درب حمام بود.
از اقدامات سپاهیان دانش به جز تدریس چه چیزی در ذهن اهالی مانده است؟
یکی حفرچاه آب و دیگری پیگیری ورود برق به آبادی.
جریان حفر چاه به چه شکلی بود؟
یكي از سپاهیان دانش به نام آقای امين چاهی جنب حمام كرتمان با هزینه مردم حفر کرد و به بهره برداری رساند كه به چاه درب حمام معروف شد و به این طریق دورده كرتمان از بیآبی نجات يافت.
سپاهی دانش كرتمان در برقدار شدن آبادی چه نقشی داشت.؟
قبل از انقلاب عده کمی از اهالي كرتمان برای درخواست انشعاب برق به اداره برق همایونشهر مراجعه کردند ولی چون تعداد آنها کم بود اداره تقاضای آنها را قبول نکرده بود و گفته بودند بايد تعداد بيشتری متقاصی باشند. در آن زمان مردم از مزایای برق به غير از روشنايی چيز ديگری را نمیشناختند و به همین دلیل ضرورتی برای دادن درخواست انشعاب حس نمیکردند. بعضی میگفتند برق خطرآفرين است و مردم را میگيرد و میكشد و از برق وحشت داشتند. اینجا بود که معلم سپاه دانش آبادی وارد عمل شد.
چگونه؟
وی با بزرگترهای محل به سراغ اهالی میرفتند و پول انشعاب را که در سال اول صد تومان بود میگرفتند و در سال بعد هم که انشعاب صد و پنجاه تومان بود کار را ادامه دادند. حدود دو سالي طول كشيد تا از مردم ثبت نام به عمل آمد و اداره برق سيمكشي را شروع كرد و مردم برقدار شدند.
تا پیروزی انقلاب اسلامی كدخداها و یک دور انجمن، اداره امور روستا را به عهده داشتند، بعد از پیروزی انقلاب هم روند به همین شکل بود؟
خیر شوراي اسلامی روستايی تشكيل شد كه البته به دست جهاد سازندگي و بعضی افراد با نفوذ محلی اعضا انتخاب می شدند.این شرایط تا تا شروع شورای رسمي كشوری ادامه و سبب بینظمي در محل و کندی و پيشرفت میشد.
مردم کرتمان از قدیم تا کنون چه شغلی داشته اند.
مردم كرتمان قبل از تقسيم اراضي سال 1342 به كشاورزي به صورت ارباب و رعيتي مشغول به كار بودهاند بدين طريق كه آب و بزر و ملك با مالك بوده و رعيت كار كاشت و داشت و برداشت را بر عهده داشته است و پس از برداشت محصول دو قسمت مالك و يك قسمت رعيت سهم میبرد. بعضي سالها هم عدهای نماينده میشدند و زمين را از مالك اجاره میكردند كه در هر دو صورت اكثر كشاورزان ناراضي بودند.
در آن دوران چه چیزهایی کشت میشد؟
گندم و جو و در مواقع آب سالي كشتهایی مانند خربزه، نخود، پياز و...میكاشتند، ولی كشت اصلی مردم گندم بود.
محصول گندم را میفروختند؟
رعیت از سهم خود که یک سوم کل محصول بود بدهیهای خود را به دیگران میداد. بنابراین سالانه مقداری از گندم را میبايست به آبمال(كسي كه زمين را آبياري میكرد )، به سلماني يا دلاك (همان آرايشگر) و به حمامیو غیره میداد و باقی مانده را اگر میماند برای خودش به خانه میآورد.
به این ترتیب زندگی سخت بوده است، پس امورات را چگونه میگذراندند؟
اكثر خانه ها چند تایی مرغ و بز و ميش و تعداد کمی گاو داشتند و با محصولات آنها مانند تخم مرغ و شیر با سختي زندگي خود را اداره میکردند. معمولا الاغی هم برای کارهای کشاورزی داشتند.
تقسیم اراضی چه تاثیری در منطقه گذاشت؟
با تقسيم اراضی بنا بود زمينها به نسبت مساوی بین رعیت و مالک تقسيم شود و نصف ديگر زمينهاي مالك هم به صورت اقساط و با وام دولتي توسط رعایا خريداري شود ولی اكثرا مردم شخصا با مالك توافق کرده و رضايت او را جلب کردند.
در عمل تغییر شرایط چه تاثیری برای کشاورزان داشت؟
بعد از تقسيم اراضی چون مردم مالك زمين شدند فعاليتشان بيشتر شد و كمكم به كشتهايی ديگر دست زدند و درختكاری و صيفیكاري رونق یافت. چندين چاه عميق حفر شد که اوايل پر آب بودند. كشاورزي همچنان ادامه داشت تا كمكم آب چاهها كم شد و همچنين نسل كشاورزان بعد از تقسيم اراضي هم فوت كردند و زمينها بين فرزندان كه تعدادشان در هر خانواده بيش از دو سه نفر بودند تقسيم شد و به این ترتیب زمینها ديگر قابل كشاورزی نبود. جمعیت به تدریج افزایش یافت و از سال 1386 هم خشكسالی بر مشکلات افزود.
در گذشته وسعت زمینهای کرتمان چقدر بود و صحراهای آن چه نامیده میشدند؟
يك زماني مساحت كرتمان در حدود 6000 جريب و يا به عبارتي600 هكتار بوده است و از پشت روستای زازران تا هرستان و آدريان و تيرانچی و مادی هرستان و قنات صحرا درچه وسعت داشته است كه در اثر مرور زمان بخشهایی از اين زمينها به محدوده محلهها و روستاهای اطراف پیوست شده است و بدين ترتيب زمينهای مردم بومی محل خيلی كم شد و به حدود 200 هكتار رسید. صحرا لوركا، صحرای درب جوی، پشت خط، چادرپائينی، صحرای شتا و صحرا بالا كرتمان به نام قلعه رجب از اسامیصحراهای آن است.
میشود حدث زد مالکین برحی سالها زمین خود را به بومیان محل برای کشت نمیدادهاند و این اقدام آنها واکنشهایی را از سوی اهالی موجب میشده است همینطور است؟
بله در زمان ارباب و رعيتي در دهه 1320 اربابها زمینها را به كدرگونیها (قهدريجان فعلی)اجاره دادند و دست اهالی را از صحراها کوتاه کردند به طوری که نمیگذاشتند حتي يك بته علف هم از صحرا خارج کنند. در نهایت مردم تصميم گرفتند كه آنها را از محل بيرون كنند و به همین انگیزه دسته جمعي به آنها يورش بردند. میگويند يكي از آنها هم كشته میشود و در نتیجه چندين سال كسي از افراد بيرونی جرعت اجاره کردن زمینهای كرتمان را پیدا نمیکند. تا اينكه مدتها بعد از طرف مردم درچه برای خريد (كرد) زمين به كرتمان میآيند واینبار هم مردم در مقابل آنها مقاومت میکنند ولی با این وجود (کرد) زمينهای خوب محل به نام صحرا شتا به آنها فروخته ميشود اما مردم برای جلوگيری از عوامل بيرونی پلی را كه روی مادی هرستان بسته بودند خراب میکنند. مدتی بعد پل مجددا ساخته و رویه قبلی ادامه مییابد.
درباره جلال آباد چه اطلاعاتی دارید؟
مقداری از زمینهای غرب صحرای كرتمان را فردی مهاجر به نام جلال در اختیار گرفت و کمکم در آن خانهسازی کرد و اسم آنرا جلال آباد نهاد. مادی محل از وسط جلالآباد میگذشت و از دو طرف اين مادی آب برداشت میکردند و به این ترتیب مردم کرتمان دچار مشکل شدند تا اینکه در دهه 1370 اهالی مسیر عبور مادی آب را از جلال آباد تغيير دادند.
مردم فعلی کرتمان به چه کارهایی مشغول هستند؟
اين محل هم اكنون كانون پرورش گل و گياه است و در گلخانههای آن گیاهان دارويي و زينتي پرورش داده میشود بنابراین شغل فعلي و اصلي مردم محل پرورش گل و گیاه است. در این گلخانهها انواع گل منجمله گل شببو، اطلسي، داوودی، رز و غيره کشت میشود. اصلیترین گلی که پرورش داده میشود گل شببو میباشد که شهرت خاصی دارد. البته کشت گندم، جو، سیب زمینی و پیاز هم وجود دارد و باغهای گیلاس، آلبالو، زردآلو و آلوچه، هم در منطقه وجود دارد. علاوه بر کشاورزی تعدادی به كارهای ديگری از قبيل تراشكاری، سری تراشی، قالبسازی، صندوق سازی چوبی و پلاستيكی و شغلهای متفرقه ديگری مشغول هستند.
سابقه تاسیس بهداری در محل به چه زمانی بر میگردد؟
در كرتمان طی پیگيریهاي شوراها از همان اوايل انقلاب يك بهداری در یک مكان اجارهای تاسيس شد و نیاز های اوليه از قبيل
واكسن اطفال را انجام میداد. در سالهای بعد با پيگيری شورا فرد خيری به نام آقای حاج قدمعلی كريمی فرزند خداداد زمينی خريداری و تحويل شبكه بهداری خمينی شهر داد و بهداری محل در آن ساخته شد.
کرتمان در چه سالی به شهر خمینیشهر ملحق شد؟
در سال 1388 پس از انحلال شورای روستای قرطمان محل تا بلوار الغدیر به شهر خمینی شهر الحاق و در عین حال بخشی از زمینها به شهرداری درچه، و مقداری از صحرا به روستای تیرانچی اضافه گردید. به این ترتیب کرتمان یکی از محلات جنوبی خمینیشهر و در حوزه ناحیه 2 شهری قرار گرفت.
.......................
http://fatolakarimy.blogfa.com/post -1 /
2-کرتمان: جهت اطلاع از پیشینه و ریشه نام کرتمان به کتاب دیگر نویسنده با عنوان نامها و نشاته ها صفحه 296 مراحعه شود.