دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403 Monday 6 May 2024 00:00

به نقل ازکتاب راویان ماربین جلد سوم، 

راویان:این مطلب با استفاده از تارنمای فتح ‏الله کریمی‏ از مطلعین و فعالان اجتماعی فرهنگی محل معروف به استاد فتح ‏الله تنظیم شده است.1
اشاره: آبادی‏های ماربین تقریبا سرنوشت یکسانی دارند آنها از قریه‏ هایی که خوش آب و هوا و خودکفا بودند و در آنها کشاورزی انجام می شد به تدریج فاصله پیدا کرده و در سایه شهرهایی مانند اصفهان و خمینی‏ شهر قرار گرفتند. سیر تحولات در کرتمان شاهدی براین تغییرات است.


نظر قدیمی‏ های محل در ارتباط با قدمت آبادی چیست؟
طبق گفته ‏های اجداد که سینه به سینه نقل شده تا به ما رسیده اين محل قدمت زیاد داشته و چندين بار در اثر عوامل مختلف مانند كم آبي يا تهدید مهاجمان منطقه مسکونی آن جابجا شده است.
دلیلی هم برای گفته‏ ها وجود دارد؟
آثار به جای مانده دلیل ادعاهای ذکر ‏شده می باشد.
آثاری که مردم به آن استناد ‏می‏کنند را ‏می‏شود ذکر کنید؟
استناد آنها به آثاری از تعداد شش آرامستان که در مکان‏های مختلف آبادی وجود دارد می باشد.
اسامی ومحل‏های آن قبرستان‏ها مشخص است؟
بله این قبرستان‏ها عبارتند از: 1- گلزار فعلي محل واقع در شمال كرتمان معروف به صحرا لوركا.
2- قبرستان باغ اربابي در غرب كرتمان.
3- قبرستان بازار گاله واقع در صحرای درب جوی پشت خط.
4- قبرستاني در زمين‏های معروف به چادرپا پائيني واقع در غرب
كارتن سازی صلصال.
5- قبرستاني معروف به تپه چهل دختر واقع در صحراي شتای كرتمان.
6- قبرستا نی در صحرا بالای كرتمان به نام قلعه رجب وجود داشت كه ديوارهایش تا دهه 1350 وجود داشته است. آنها معتقدند كرتمان منطقه قدیمی ‏است و قبل از محل فعلي اين قصبه و محل در صحرای فعلی كرتمان معروف به شتا واقع بوده است.
به چه دلیل؟
گذشتگان و از جمله پدرم مي‏گویند وقتي كه مشغول شخم زدن زمين در این صحرا بوده‏اند آثار و باقيمانده اتاق، حمام، تنور نانوايي، سنگ آسياب و خانه زيرزمينی و غيره در آنجا مشاهده می کرده‏اند.
نام محله کرتمان است و یا قرطمان؟
قرطمان نام فعلی و ثبتي آن است و ‏می‏گویند در زمان حمله مغول تعدادی از لشكر مغول به بيماري خاصی مبتلا ‏می‏شوند.و نوعي گياه دارويي منحصر به فرد در آبادی وجود داشته كه برای درمان آنها استفاده ‏می‏شده است. به زبان مغولي اين گياه دارويي را قرط ‏می‏ناميدند که نامش بر آبادی مانده است.
اگر این روایت را هم قبول کنیم لابد پیش از آن آبادی نام دیگری داشته است که استاد مهریار آنرا کرتمان ‏می‏داند2. از این بحث که بگذریم ساکنین محل همه بو‏می‏ هستند و یا مهاجرتی هم در کار بوده است؟
كرتمان روستايي بوده كه هميشه مهاجرت درآن وجود داشته عده‏ای از آن ‏می‏رفته و عده‏ای به آن مهاجرت ‏می‏کرده‏اند. در صد سال قبل از اين تعدادی بو‏می‏‏ وجود داشته و تعدادی نيز از جمله نادی سدهي از سده، رجب باقي از قهدريجان، آسيد احمد از محله‏های اطراف به اين محل آمده‏اند. مهاجرت جديد به كرتمان در حدود سال 1340 هجری شمشی به بعد شروع شد و اولين كسانی كه به كرتمان آمدند خانواده احمدی بودند.اولين زمين برای خانه سازی به مهاجرین در ابن سال‏ها فروخته شد و این رویه ادامه پيدا كرد به شکلی که اكنون خانواده‏های غیر ‏بو‏می ‏مختلف در محل وجود دارد که يك سوم جمعيت حدود7000 نفری محل را تشکیل ‏می‏دهند.
مهاجرت به كرتمان معضلاتی هم به وجود آورد؟
بله آمدن مهاجرين از يك طرف با فرهنگ مخصوص خود و وجود اختلاف نظر و سليقه از يك طرف ديگر کنش‏هایی را درمحل به وجود آورد و حتی شورا را تحت تاثیر خود قرار داد.
اختلاف مهاجرین و بومی‏ ها بیشتر در چه مسایلی بود؟
مهاجرین به كرتمان آداب و رسوم خاص خود در خصوص خاكسپاری اموات، عروسی و عزاداری و دیگر مراسم داشتند که مانع از وحدت محل شده و البته به تدریج حساسیت‏ها کم شد.از سوی دیگر همین مهاجرت‏ها سبب افزایش جمعیت وساخن مدارس و مساجد و حسینیه شد.
تمام نام‏های خانوادگی اهالی بو‏می‏‏ محل كریمی ‏‏است به غير از يك خانواده چرا؟
پس از اجباری شدن انتخاب شهرت و تصميم به صدور شناسنامه مامور ثبت احوال به آبادی ‏می‏آید و پيش بزرگتر آبادی يعنی كدخدا عزيزاله رفته و از آنجا کار را شروع می‏كند. مردم هم به خانه كدخدا ‏می‏روند. مامور اول از خود كدخدا ‏می‏خواهد شهرتی انتخاب کند که در جواب نام پدرش را که کریم بوده اعلام ‏می‏کند و نام خانوادگی کدخدا کریمی ‏می‏شود و بقیه اهالی هم همین شهرت را انتخاب ‏می‏کنند. ولی درآن زمان یکی از اهالی به نام آسيد جلال با خانواده‏اش و دامادش به نام كريم فرزند علی آخوند عازم كربلا بودند و سر مرز برای رفتن به عراق نیاز به سجلد داشته‏اند که لازمه صدور آن انتخاب نام خانوادگی بوده است و او هم همانجا نام پدرش احمد را بر ‏می‏گزیند و شهرت آنها احمدی ‏می‏شود.
کرتمان کدخدا هم داشته است ؟
بله تا زمان انقلاب کدخدا در روستا بوده و زماني كه ارباب و رعيتي بوده، شخص كدخدا را ارباب انتخاب مي‏كرده ویا در انتخاب‏ آن نفوذ داشته است و مردم هم ‏می‏‏بايست از كد‏خدا فرمان ببرند و به عنوان بزرگتر برای كارهايشان به او رجوع كنند. كدخدا من باقر ( محمد باقر)، كدخدا عزيزالله و كدخدا براتعلي سه نفر از آخرین کدخداهای محل بودند.
کدخداها چه اقداماتی انجام ‏می‏دادند؟
لا‏روبي مادی‏ها و جوی‏ها با همياری مردم، انتخاب آبمال، دلاك و سلماني، حمامي، دشتبان (نگهبان صحرا) و در تقسیم اراضي نيز به عنوان نماينده زارع و مالك با دو نفر ديگر كار تقسيم زمین را پيگيری كردند.
به غیر از کدخداها چه کسانی در اداره آبادی و کارهای عمراني و خدماتي آبادی تا پیش از انقلاب نقش داشتند؟
سپاه دانش و سپاه ترويج کم و بیش در روستا حضور داشتند. زمانی هم اردوهای عمران ملي در منطقه تشکیل شد. انجمن‏های روستايی و شهری و خانه انصاف نیز در روستا شکل ‏می‏گرفت. در آن دوران قوانينی وضع كرده بودند كه براساس آن مبلغی به عنوان صدی دو از در آمد مردم را انجمن روستا از افراد محل ‏می‏‏گرفت تا در عمران آن خرج كند.
در کرتمان هم این رویه عمل شد؟
بله در محل ما يك دوره انجمن به وجود آمد و از درآمد مردم كه اكثرا گندمكار بودند در مدت چند سال مقداری جمع‏آوری كرده و چند كار عمراني شامل احداث پل، ساخت راه و ساخت حمام انجام گرفت.
اسا‏می‏ اعضاي انجمن محل كرتمان را به خاطر دارید؟
بله آقایان سيد احمد امامي، حاج علی كریمی ‏‏فرزند عباس و كدخدا براتعلي كریمی.‏‏
چه اقدامات عمرانی این انجمن انجام داد؟
يك پل بر روی مادی هرستان ساخت و راهی از ايستگاه كرتمان(سه راه معلم)احداث کرد كه يك طرف آن به جاده امیرکبیر و يك طرف آن به بلوار الغدیر فعلی متصل گردید. در اين رابطه معلم آن زمان آقای منصوری كمك زيادی كرد. اقدام دیگر ساختن حما‏می‏‏ جديد و دوشی و كندن چند چاه عميق برای توسعه كشاورزی شامل چاه شوتك در (دورده) كرتمان، چاه صحرابالا و چاه درب حمام بود.
از اقدامات سپاهیان دانش به جز تدریس چه چیزی در ذهن اهالی مانده است؟
یکی حفرچاه آب و دیگری پیگیری ورود برق به آبادی.
جریان حفر چاه به چه شکلی بود؟
یكي از سپاهیان دانش به نام آقای امين چاهی جنب حمام كرتمان با هزینه مردم حفر کرد و به بهره برداری رساند كه به چاه درب حمام معروف شد و به این طریق دور‏ده كرتمان از بی‌آبی نجات يافت.
سپاهی دانش كرتمان در برق‏دار شدن آبادی چه نقشی داشت.؟
قبل از انقلاب عده کمی ‏‏از اهالي كرتمان برای درخواست انشعاب برق به اداره برق همایون‏شهر مراجعه کردند ولی چون تعداد آنها کم بود اداره تقاضای آنها را قبول نکرده بود و گفته بودند بايد تعداد بيشتری متقاصی باشند. در آن زمان مردم از مزایای برق به غير از روشنايی چيز ديگری را نمی‏شناختند و به همین دلیل ضرورتی برای دادن درخواست انشعاب حس نمی‏کردند. بعضی ‏می‏گفتند برق خطر‏آفرين است و مردم را ‏می‏‏گيرد و ‏می‏‏كشد و از برق وحشت داشتند. اینجا بود که معلم سپاه دانش آبادی وارد عمل شد.
چگونه؟
وی با بزرگترهای محل به سراغ اهالی ‏می‏رفتند و پول انشعاب را که در سال اول صد تومان بود ‏می‏‏گرفتند و در سال بعد هم که انشعاب صد و پنجاه تومان بود کار را ادامه دادند. حدود دو سالي طول كشيد تا از مردم ثبت نام به عمل آمد و اداره برق سيم‏كشي را شروع كرد و مردم برقدار شدند.
تا پیروزی انقلاب اسلا‏می ‏‏كدخداها و یک دور انجمن، اداره امور روستا را به عهده داشتند، بعد از پیروزی انقلاب هم روند به همین شکل بود؟
خیر شوراي اسلا‏می ‏‏روستايی تشكيل شد كه البته به دست جهاد سازندگي و بعضی افراد با نفوذ محلی اعضا انتخاب می شدند.این شرایط تا تا شروع شورای رسمي كشوری ادامه و سبب بی‏نظمي در محل و کندی و پيشرفت می‏شد.
مردم کرتمان از قدیم تا کنون چه شغلی داشته ‏اند.
مردم كرتمان قبل از تقسيم اراضي سال 1342 به كشاورزي به صورت ارباب و رعيتي مشغول به كار بوده‏اند بدين طريق كه آب و بزر و ملك با مالك بوده و رعيت كار كاشت و داشت و برداشت را بر عهده داشته است و پس از برداشت محصول دو قسمت مالك و يك قسمت رعيت سهم ‏می‏برد. بعضي سال‏ها هم عده‏ای نماينده ‏می‏‏شدند و زمين را از مالك اجاره ‏می‏‏كردند كه در هر دو صورت اكثر كشاورزان ناراضي بودند.
در آن دوران چه چیزهایی کشت ‏می‏شد؟
گندم و جو و در مواقع آب سالي كشت‏هایی مانند خربزه، نخود، پياز و...‏می‏‏كاشتند، ولی كشت اصلی مردم گندم بود.
محصول گندم را ‏می‏فروختند؟
رعیت از سهم خود که یک سوم کل محصول بود بدهی‏های خود را به دیگران ‏می‏داد. بنابراین سالانه مقداری از گندم را ‏می‏‏بايست به آبمال(كسي كه زمين را آبياري ‏می‏‏كرد )، به سلماني يا دلاك (همان آرايشگر) و به حما‏می‏‏و غیره ‏می‏داد و باقی مانده را اگر ‏می‏ماند برای خودش به خانه ‏می‏‏آورد.
به این ترتیب زندگی سخت بوده است، پس امورات را چگونه ‏می‏گذراندند؟
اكثر خانه‏ ها چند تایی مرغ و بز و ميش و تعداد کمی ‏ گاو داشتند و با محصولات آنها مانند تخم مرغ و شیر با سختي زندگي خود را اداره ‏می‏کردند. معمولا الاغی هم برای کارهای کشاورزی داشتند.
تقسیم اراضی چه تاثیری در منطقه گذاشت؟
با تقسيم اراضی بنا بود زمين‏ها به نسبت مساوی بین رعیت و مالک تقسيم شود و نصف ديگر زمين‏هاي مالك هم به صورت اقساط و با وام دولتي توسط رعایا خريداري شود ولی اكثرا مردم شخصا با مالك توافق کرده و رضايت او را جلب کردند.
در عمل تغییر شرایط چه تاثیری برای کشاورزان داشت؟
بعد از تقسيم اراضی چون مردم مالك زمين شدند فعاليت‏شان بيشتر شد و كم‏كم به كشت‏هايی ديگر دست زدند و درختكاری و صيفی‏كاري رونق یافت. چندين چاه عميق حفر شد که اوايل پر آب بودند. كشاورزي همچنان ادامه داشت تا كم‏كم آب چاه‏ها كم شد و همچنين نسل كشاورزان بعد از تقسيم اراضي هم فوت كردند و زمين‏ها بين فرزندان كه تعدادشان در هر خانواده بيش از دو سه نفر بودند تقسيم شد و به این ترتیب زمین‏ها ديگر قابل كشاورزی نبود. جمعیت به تدریج افزایش یافت و از سال 1386 هم خشكسالی بر مشکلات افزود.
در گذشته وسعت زمین‏های کرتمان چقدر بود و صحراهای آن چه نامیده ‏می‏شدند؟
يك زماني مساحت كرتمان در حدود 6000 جريب و يا به عبارتي600 هكتار بوده است و از پشت روستای زازران تا هرستان و آدريان و تيرانچی و مادی هرستان و قنات صحرا درچه وسعت داشته است كه در اثر مرور زمان بخش‏هایی از اين زمين‏ها به محدوده محله‏ها و روستاهای اطراف پیوست شده است و بدين ترتيب زمين‏های مردم بو‏می‏‏ محل خيلی كم شد و به حدود 200 هكتار رسید. صحرا لوركا، صحرای درب جوی، پشت خط، چادرپائينی، صحرای شتا و صحرا بالا كرتمان به نام قلعه رجب از اسا‏می‏صحراهای آن است.
‏می‏شود حدث زد مالکین برحی سال‏ها زمین خود را به بومیان محل برای کشت نمی‏داده‏اند و این اقدام آنها واکنش‏هایی را از سوی اهالی موجب ‏می‏شده ‏است همینطور است؟
بله در زمان ارباب و رعيتي در دهه 1320 ارباب‏ها زمین‏ها را به كدرگونی‏ها (قهدريجان فعلی)اجاره دادند و دست اهالی را از صحراها کوتاه کردند به طوری که نمی‏‏گذاشتند حتي يك بته علف هم از صحرا خارج کنند. در نهایت مردم تصميم ‏گرفتند كه آنها را از محل بيرون كنند و به همین انگیزه دسته جمعي به آنها يورش ‏بردند. ‏می‏‏گويند يكي از آنها هم كشته می‏شود و در نتیجه چندين سال كسي از افراد بيرونی جرعت اجاره کردن زمین‏های كرتمان را پیدا نمی‏کند. تا اينكه مدت‏ها بعد از طرف مردم درچه برای خريد (كرد) زمين به كرتمان ‏می‏‏آيند واینبار هم مردم در مقابل آنها مقاومت ‏می‏کنند ولی با این وجود (کرد) زمين‏های خوب محل به نام صحرا شتا به آنها فروخته مي‏شود اما مردم برای جلو‏گيری از عوامل بيرونی پلی را كه روی مادی هرستان بسته بودند خراب ‏می‏کنند. مدتی بعد پل مجددا ساخته و رویه قبلی ادامه ‏می‏یابد.
درباره جلال ‏آباد چه اطلاعاتی دارید؟
مقداری از زمین‏های غرب صحرای كرتمان را فردی مهاجر به نام جلال در اختیار گرفت و کم‏کم در آن خانه‏سازی کرد و اسم آنرا جلال آباد نهاد. مادی محل از وسط جلال‏آباد ‏می‏‏گذشت و از دو طرف اين مادی آب برداشت ‏می‏کردند و به این ترتیب مردم کرتمان دچار مشکل شدند تا اینکه در دهه 1370 اهالی مسیر عبور مادی آب را از جلال آباد تغيير دادند.
مردم فعلی کرتمان به چه کارهایی مشغول هستند؟
اين محل هم اكنون كانون پرورش گل و گياه است و در گلخانه‏های آن گیاهان دارويي و زينتي پرورش داده ‏می‏شود بنابراین شغل فعلي و اصلي مردم محل پرورش گل و گیاه است. در این گلخانه‏ها انواع گل منجمله گل شب‏بو، اطلسي، داوودی، رز و غيره کشت ‏می‏شود. اصلی‏ترین گلی که پرورش داده ‏می‏شود گل شب‌بو ‏می‏باشد که شهرت خاصی دارد. البته کشت گندم، جو، سیب زمینی و پیاز هم وجود دارد و باغ‏های گیلاس، آلبالو، زردآلو و آلوچه، هم در منطقه وجود دارد. علاوه بر کشاورزی تعدادی به كارهای ديگری از قبيل تراشكاری، سری تراشی، قالب‏سازی، صندوق سازی چوبی و پلاستيكی و شغل‏های متفرقه ديگری مشغول هستند.
سابقه تاسیس بهداری در محل به چه زمانی بر ‏می‏گردد؟
در كرتمان طی پی‏گيری‏هاي شوراها از همان اوايل انقلاب يك بهداری در یک مكان اجاره‏ای تاسيس شد و نیاز های اوليه از قبيل
واكسن اطفال را انجام می‏داد. در سال‏های بعد با پيگيری شورا فرد خيری به نام آقای حاج قدمعلی كريمی فرزند خداداد زمينی خريداری و تحويل شبكه بهداری خمينی‏ شهر داد و بهداری محل در آن ساخته شد.
کرتمان در چه سالی به شهر خمینی‏شهر ملحق شد؟
در سال 1388 پس از انحلال شورای روستای قرطمان محل تا بلوار الغدیر به شهر خمینی ‏شهر الحاق و در عین حال بخشی از زمین‏ها به شهرداری درچه، و مقداری از صحرا به روستای تیرانچی اضافه گردید. به این ترتیب کرتمان یکی از محلات جنوبی خمینی‏شهر و در حوزه ناحیه 2 شهری قرار گرفت.
.......................
http://fatolakarimy.blogfa.com/post -1 /
2-کرتمان: جهت اطلاع از پیشینه و ریشه نام کرتمان به کتاب دیگر نویسنده با عنوان نام‏ها و نشاته ها صفحه 296 مراحعه شود.

نوشتن دیدگاه