پنج شنبه, 01 آذر 1403 Thursday 21 November 2024 00:00

به نقل ازکتاب راویان ماربین جلد اول، 

 محمدعلی شاهین

قحطی‏ها‏ یکی از نقاط تاریک و غمبار منطقه بوده است که ماجراهای آن آن سینه به سینه برای نسل‏های بعدی تعریف می‏شده است. امروز با گذشت دوران باور آن برای نسل جدید سخت است، در این گفتگو در نظر است ابعاد فاجعه و علل و عوامل آنها روشن شود. به عنوان پرسش نخست مشخص است در طول تاریخ اصفهان‏ چند قحطی رخ داده است؟
اصفهانی‏ در کتاب (نصف جهان فی تعریف الاصفهان‏) از حدود 25 قحطی ازسال 68 قمری تا پایان قرن گذشته یعنی حدود 1300 سال در منطقه اصفهان‏ نام برده است که البته از نظر دلایل و گستردگی یکسان نبود‏ه ‏اند1.
آیا نوشته‏‏ ای‏ ازناظران‏‏ این‏ قحطی‏ها‏ به جا مانده است؟
کم و بیش، مثلا دکتر ویلز پزشک انگلیسی است که در زمان قحطی ناشی از خشکسالی سال 1249 و1250 خورشیدی درا‏‏یران بوده است.وی سفرنامه‏‏ای‏ دارد که به فارسی ترجمه شده است. با مرور سفرنامه دکتر ویلز به ابعادی از‏‏این‏ فاجعه عمیق پی می‏بریم. وی می‏نویسد: «در طول دوران قحطی اتفاقات تکان دهنده زیادی در سر‏تا‏سر خاک‏‏ ا‏‏یران افتاد که من به تعدادی از آنها‏ که در ناحیه اصفهان‏ و شیراز رخ داده‏‏‏ اشاره می‏کنم. دو سال تمام حتی یک قطره باران نبارید، نه کشتی، نه حاصلی، نه خوار‏و‏بار و غله‏‏ای‏، حیوانات به مصرف خوراک گرسنگان میرسید. روز به روز بر تعداد گدایان افزوده شد.2
دست نوشته‏‏ای‏ هم از (نامی3) که در سده می‏زیسته و توصیف‏ها‏یی از منطقه در اواخر قرن گذشته و اوایل قرن جاری دارد انتشار یافته است. وی در مورد مشاهدات خود در سده که می‏بایست مربوط به قحطی مربوط به جنگ جهانی اول باشد چنین می‏نویسد:
« ایستادم بر پل سرپل و نظاره کردم میانجوی و دوشنبه4. غیر چناران در‏هم پیچیده و صدای آبی که در آن می‏پیچید صدایی نبود برخاست ناله پیرمرد از سکوی مسجد که از گرسنگی جان میداد وارد شدم از تکیه گارکیه به بازارچه که باریک بود و تاریک و بوی مرده آزار میداد تا گورستان درسید5 جماعت میدویدند سوی ورنوسفادران6 و فریاد میزدند بوی نان از گاردر7 می‏آید.
و چه دیدم در چهارشنبه گوشه و کنارمرده بود و بوی مرده ازبازار امله کوتی8 تا گاردر دکانی نبود که روی سنگش مرده نباشد. چه بلایی آمد بر سده .
گل‏ها شکفته بود و شکم‏ها‏ گرسنه مرگ ارزان بود و نان گرانتر از جان
صد هزاران گل شکفت و بانک مرغی برنخاست/عندلیبان را چه حال افتاد هزاران راچه شد ».
اصولا چه عواملی سبب قحطی و گرانی می‏شده است ؟
عمده‏‏ این‏ عوامل جنگ، خشکسالی و گاه احتکار و ناامنی و آفات گیاهی بوده است.
جنگ چگونه سبب قحطی می‏شده است؟
جنگ و هجوم دشمن خارجی و محاصره شهر، روند کشت و کار را مختل و ورود مواد غذایی را به شهر غیر ممکن می‏کرده است. از طرف دیگر مهاجمین ذخیره مواد غذایی در روستا‏های اطراف را برای مصرف سربازان خود در اختیار می‏گرفته اند. البته جو روانی هم بر وخامت اوضاع می‏افزوده. اگر بخواهیم مثال‏ها‏ی در‏‏این‏ موارد بزنیم مثلا در حدود سال 1100 که افاغنه اصفهان‏ را محاصره می‏کنند قحطی در منطقه به وجود می‏آید و یا در جنگ جهانی اول و دوم نیرو‏های خارجی ذخیره موادغذایی مردم را تصاحب می‏کنند و گرچه محاصره‏‏ای‏ در کار نیست اما مواد غذایی کمیاب و گران می‏شود. گاه جنگ‏ها‏ی داخلی و فرقه‏‏ای‏ سبب گرانی ارزاق و کمبود آن می‏شده مانند آنچه در سال 530 در اثرجنگ خانگی بین شافعیان و حنفیان روی داد.
در بر شمردن عوامل قحطی به خشکسالی ‏‏‏اشاره کردید، یکی از مهمترین قحطی‏ها‏ به‏‏این‏ علت در چه سالی رخ داده است؟
در فصل بارش سال 1249قطره‏‏ای‏ باران بر زمین نبارید، در نتیجه در سال1250 شمسی خشکسالی در مناطق وسیعی از کشور به ویژه در مناطق اصفهان‏، خراسان، یزد و فارس رخ داد. ذخیره‏ها‏ی مواد غذایی به ویژه در خانه‏ها‏ی مردم عادی رو به اتمام گذاشت. قیمت نان که در اوائل سال منی شش تا هفت شاهی بود، به یک من یک قران رسید. در زمستان سال بعد قیمت نان به یک من پنج قران یعنی پانزده تا شانزده برابر قیمت عادی رسید.‏‏این‏ قحطی به قحطی آدمخواری معروف گردید.
به غیر از خشکسالی، چه عوامل طبیعی دیگری سبب قحطی می‏شده است ؟
در گذشته ذخیره مواد غذایی شهر‏ها به ویژه گندم محدود و معمولا منحصر به برداشت از خود منطقه بوده است و هر عاملی که سبب کمبود آن می‏شده موجب گرانی آن و قحطی در سطح یک روستا و محل و منطقه می‏گردیده است. سن و ملخ و سیل و بارش باران بی موقع از‏‏این‏ عوامل هستند که تاریخ نمونه‏ها‏ی از آنها را ثبت کرده است. مثلا در سال 1183 خورشیدی ملخ به گندم زار‏ها هجوم آورده و محصولی حاصل نشد که همین عامل به قحطی منجر می‏شود. در بیان خاطرات سالمندان منطقه سده و ماربین به نمونه ‏ها‏ی ازکمبود‏ها در محل خاص ‏‏‏آشاره شده است. مثلا درمزارع گندم سده به دلیل هجوم سن در یک سال گندمی‏ حاصل نمی‏شود و ا‏هالی مجبور می‏شوند هر چه قابل فروش داشته‏اند را عرضه و به سختی از فریدن گندم بخرند و با الاغ به محل منتقل کنند. باید توجه کرد در آن زمان نقدینگی بسیار اندک و مردم ذخیره پولی نداشته و تنها محصولات کشاورزی و دامی خود را برای معامله پایاپا ارایه می‏کرده‏اند. در یک اتفاق دیگر جاری شدن سیل در فصل خرمن در سده سبب می‏شود تا حاصل کار یک ساله را سیل ببرد و یا بارش همه روزه باران در یک سال درفصل درو سبب جوانه زدن گندمها‏ و غیر قابل ذخیره کردن آنها می‏شود.
به غیر از کمبود نان و مواد غذایی و گرانی و فقر قحطی‏ها‏ چه آثار اجتماعی داشته ‏اند؟
البته به جز گرانی، قحطی‏ها‏ سبب افزایش مرگ و میر، شیوع بیماری‏ها، سست شدن روابط اجتماعی، مهاجرت‏ها‏ی اجباری و گسست خانوادگی، بروز خصلت‏ها‏ی منافع طلبی و در مقابل انسان دوستانه شده‏اند.
در تحقیقات خود به نمونه‏ ها‏ی از مهاجرت ساکنین سده به مناطق دیگر در قحطی‏ها‏ رسیده‏‏ اید؟
بله مثال‏ها‏یی میزنم. در قحطی ناشی از جنگ جهانی اول سید‏علی میرعنایت که حدود 15 سال داشته و بعد‏ها اولین رئیس انجمن شهر سده می‏شود، وطن را ترک می‏کند و به کاروانی تجاری در حوالی کاشان میپیوندد و سال‏ها دور از زادگاه خود می‏ماند. مثال دیگر برادرانی از خانواده‏‏ای‏ که بعدا نام خانوادگی شاهین انتخاب می‏کنند به کرمانشاه مهاجرت کرده و همانجا می‏مانند و نام خانوادگی رحمانی بر می‏گزینند. خانواده دیگری از محله گاردر به سرپل ذ‏هاب می‏روند و یا افرادی از خاندان عشقی‏ها‏ به فریدن مهاجرت می‏کنند و یا از اسفریز عده‏‏ای‏ به آسیای میانه می‏روند.
در آن شرایط هر کس به فکر خود بوده و یا رفتار‏های انسان دوستانه همچنان سو‏سو می‏زده است.؟
گذشته از اکثریت مردم که با مرگ دست و پنجه نرم می‏کرده اند و عده‏‏ای‏ که به مال و منال خود می‏افزوده‏اند افرادی هم چراغ انسانیت را روشن نگه میداشته‏اند. دکتر ویلز در سفرنامه خود به گروهی به نام جمعیت نجات و حمایت از مستمندان‏‏‏ اشاره می‏کند که در شرایط سخت قحطی آدمخواری، کودکان و نوجوانان ر‏ها شده را تحت حمایت خود می‏گیرند و علاوه بر رفع نیاز مادی به تعلیم سواد و آموزش آنها نیز می‏پردازند.
در همین دوران در تهران، میرزا‏حسین‏خان مشیرالدوله صدر اعظم ناصرالدین‏شاه انبار‏های غله شخصی خود را به روی مردم گشود و تمام تلاشش را معطوف متقاعد نمودن مقامات حکومت برای تنزل قیمت‏ها از طریق پرداخت یارانه به نان نمود. وی فقرای تهران و نواحی اطراف که از گرسنگی به تهران مهاجرت کرده بودند را در قلعه نصرت آباد اسکان داد و برای‏‏ایشان قوت روزانه معین کرد و عده زیادی را از مرگ حتمی ‏نجات داد. آقا‏محمد قمشه‏ای تمام آن چه را که به ارث برده بود فروخت و صرف نیاز‏های مردم بویژه طلاب نمود.
برخورد حاکمان و ملاکان در این قحطی‏ها‏ چگونه بوده است؟
نمونه ‏ها‏یی از‏‏این‏ رفتار‏ها را تاریخ در سینه خود حفظ کرده است از باب مثال در قحطی سال 1250 شاه قاجار و حاکمان او بی توجه به اوضاع جاری کشور، در سفر عتبات عالیات به سر می‏بردند و از همین رو مردم شعار میدادند: شاه کجکلاه/ رفته کربلا/ گشته بیبلا/نان شده گران/ یکمن یکقران، یکمن یکقران و یا حاکمان بلاد به جای تلاش برای رفع مشکلات با همدستی متمولین به احتکار مایحتاج مردم می‏پرداختند. بهر تقدیر اراده و برنامه مدونی برای بهبود اوضاع نبوده و اگر حرکتی هم می‏شده فردی بوده است. محتکرین ما یحتاج مردم را چنان گران میداده‏اند که مردم بی چاره باید مایملک خود را در مقابل مقدار اندکی مواد غذایی از دست بدهند.‏‏این‏ ابیات باقی مانده در اذ‏هان مردم نشانگر شرایط اجتماعی در دوران قحطی ‏ها‏ می‏باشد:
کاسه و کوزه و گلاب پاش/ دادم به پنجاه خشخاش
ای سال بر نگردی/ صد سال بر نگردی
مرد‏ها را اخته کردی/ زنها را شلخته کردی

پاورقی ها

1- محمد‏مهدی اصفهانی: وزیر انطباعات ناصرالدین شاه، از محققین و نویسندگان شهر‏های مهم خواست تا به جمع آوری اطلاعات در مورد شهر خویش بپردازند. محمد‏مهدی بن محمد‏رضا اصفهانی از عالمان و اهل قلم اصفهان‏ مامور‏‏این‏ کار برای اصفهان‏ شد وی با گرد آوری اطلاعات، کتاب خویش را با نام نصف جهان فی تعریف الاصفهان‏ در۱۲۶۹خورشیدی (1308 ه.ق) به پایان رساند.
2- سفرنامه دکترویلز، ترجمه غلامحسین قراگوزلو، تهران، اقبال، 1368.
3- نامی(1267-1370 (از ا‏هالی سده دانش آموخته دارلفنون تهران و شاگرد مکتب اصفهان‏ و تحصیلکرده کربلا است وی مشاهدات خود را که اکثر آنها از منطقه سده است یادداشت کرده است بخشی از آنها در نشریات محلی خمینی‏شهر‏‏ توسط علی‏اصغر عرب تحت عنوان(نامه نامی) چاپ شده است.
4-دوشنبه‏بازار فعلی و منطقه‏‏ای‏ از آن به سمت بلوار توحید حوالی مسجد ابوالبرکات یا سرپل.
5-گورستان درسید: در حد فاصل خیابان امام شمالی و بلوار شهید منتظری فعلی واقع است.‏‏این‏ گورستان در محله درب‏سید قرار دارد که نام خود را از سيد‏زين‏الدين‏علی ملقب به آقا‏علی‏سيد عالم و دانشمند دوران صفوی ساکن در‏‏این‏ منطقه گرفته است.
-6ورنوسفادران: یکی از محلات سه‏‏‏گانه سده که خود چندین محل دارد.
7- گاردر: یکی از محلات ورنوسفادران
8- امله‏کوتی: منطقه‏‏ای‏ ما‏بین عصارخانه ورنوسفادران و مسجد حجت فعلی در خیابان امام شمالی، روبروی کوچه فرهنگ بوده که یکی از بخش‏ها‏ی بازار ورنوسفادران محسوب می‏شده است.‏‏این‏ منطقه با احداث خیابان مرکزی تخریب شده است.

نوشتن دیدگاه