به نقل ازکتاب راویان ماربین جلد اول،
راوی: محمد پیمانی
تنها نبیره بازمانده علیاکبرخان پیمان
گزیده از کتاب راویان ماربین جلد اول نگارش محمدعلی شاهین و لیلا پیمانی
* پیمان چه کسی بود؟
علی اکبرخان معروف به پیمان شاعری از دوران قاجار و از اهالی فروشان سده بود .
* به جز سروش که به هر حال جایگاهی در دربار قاجار داشته، شاعران دیگری نیز همزمان با سروش و پیمان در آبادیهای ماربین میزیسته اند ولی چندان معروف نیستند، معروفیت پیمان به خاطر چه چیزی است؟
او از حق رعایا در مقابل والیان دفاع و برای عدالتخواهی به دربار میرود.
* بنابراین باید وی دارای ماجرای جذابی باشد، همینطور است؟
بله، از پدرم شنیدم که یک سال ملخ به مزارع بابافضلگاه1 فروشان حمله ور شد طوری که همه کشت و کارشان چه غله و چه صیفی از بین رفت. اگر ملخ به مزرعهای هجوم میبرد همه محصول را نابود میکرد. هنگام برداشت، حاکم اصفهان عمّالش را سر مزارع بابافضلگاه می فرستد تا مالیات بگیرند. کشاورزان بیچاره که آه در بساط نداشتند دست به دامن میرزاعلیاکبر خان پیمان شدند تا حاکم اصفهان را راضی کند آنها را از پرداخت مالیات معاف نماید.
از قرار معلوم، پیمان یا کدخدای محل بوده و یا دست کم از صاحب نفوذان فروشان بوده که خانهاش محل مراجعه مردم و پناهگاه آنها بوده است.
* بعد چه اتفاقی میافتد؟
پیمان راهی اصفهان میشود تا حاکم آنجا را راضی کند دست از سر کشاورزان بابافضلگاه بردارد اما حاکم میگوید رعیت باید مالیاتش را بدهد و همین میشود که پیمان تصمیم میگیرد راه پایتخت در پیش بگیرد و عریضه پیش فتحعلی شاه ببرد.
* پیمان راهی پایتخت میشود؟
بله او این کار را میکند اما راهیابی به دربار کار سادهای نبوده است و پیمان و همراهانش ابتدا اجازه ورود پیدا نمیکنند اما آنقدر میمانند تا بالاخره فرصتی دست میدهد که خودشان را به هر قیمتی به دربار برسانند و پیمان وقتی مجال حرف زدن پیدا میکند، سخن خود را این گونه آغاز مینماید: جهان را جهاندار به گرگی سپرد / که بایست فرمان آن گرگ برد.
فتحعلی شاه گمان میبرد که پیمان او را گرگ نامیده است و در دم فرمان میدهد زبانش را ببرند. حکم اجرا میشود و پیمان پرِ قبایش را زیر خون زبانش میگیرد تا روی زمین نریزد. فتحعلی شاه ازاین کار تعجب میکند و میپرسد: رعیت! چرا چنین کردی؟ و پیمان پاسخ میدهد که خون ناحق ریختن در دربار قبله عالم فتحعلی شاه روا نباشد.
* ماجرا جالب شد، به همین جا که ختم نمیشود؟
نه، همین عکس العمل پیمان موجب پشیمانی فتحعلی شاه میشود و از همراهان پیمان توضیح میخواهد. وقتی شاه متوجه ظلمیکه به رعایای بابافضلگاه شده میگردد و در مییابد که منظور پیمان از گرگ حاکم اصفهان بوده است از حکمی که داده پشیمان شده و نه تنها کشاورزان بابافضلگاه را برای همیشه از دادن مالیات معاف میکند بلکه صلهای نیز تقدیم پیمان مینماید که البته بعضی میگویند صله نبوده بلکه مستمری بوده است که پیمان تا آخر عمرش ماهانه از دربار قاجار دریافت میکرده است.
* از پیمان اثر مکتوبی هم مانده است؟
یکی از دفترهای شعر پیمان را پدرم به شخصی به نام ادیب از خاندان امینی سپرده بود. سال 1342 بود که ادیب دفتر شعر را به پدرم برگرداند بعد از آن محمدآقا راجی آن را به امانت گرفت و بعد از مدتی تحویلمان داد.اینبار من دفتر را از پدرم گرفتم و چند سالی است که پسرم محمد باقر از آن نگهداری میکند. غیر ازاین دفتر شعر کهاشعار پیمان به صورتی مرتب و با خطی خوش در آن نوشته شده دفتر شعر دیگری هم بود که مفقود شد.
* مردم هم با اشعار پیمان آشنا بوده اند؟
بله بسیاری از نوحههای پیمان درایام محرم و صفر در دسته جات عزاداری خمینیشهر خوانده میشود شاید بعضیها بدانند شاعرش پیمان است.
* نام خانوادگی"پیمانی" را در محله فروشان خیلی ها دارند آنها با پیمان نسبتی دارند؟
ملاحیدرعلی3 و دایی حیدر4 از بستگان پیمان بودهاند، ولی انتخاب نام خانوادگی در زمان پدرم اجباری شد و او "پیمانی" را انتخاب کرد و خیلیها هم بدون ارتباط خانوادگیاین نام خانوادگی را انتخاب کرده اند.
* پیمان در چه منطقه ای از فروشان خانه داشته است؟
میرزاعلیاکبرخان از اهالی محله لادره5 بود و خانه پیمان هم در همین محل بود. بالاخانهای بر فراز دالان صدمتریاش ساخته بود که رو به مادی اسفریز6 باز میشد. وقتی خرابش میکردیم توی جای پیها جایگاهی تعبیه شده بود که معلوم بود کاربردش مخفی کردن گنج بوده است. نمیدانم هیچوقت گنجی اینجا مخفی شده بوده یا نه ولی جایگاهش بسیار تمیز بود.
* تاریخ فوت پیمان را میدانید؟
زمان درگذشت پیمان معلوم نیست اما آنچه مشخص است این است که پیمان و پسرش حاجعلی در وادی السلام نجف به خاک سپرده شدهاند.