از آنجا که شهر و دیار ما نزد یک اصفهان قرار دارد به طور طبیعی اولین شهری که مردم به آن به دلایل مختلف از گذشته در رفت و آمد هستند اصفهان است . این رفت و آمدها با وسایل مختلف و در جاده ها ی متفاوت انجام می گرفته است. از سفرهای با پای پیاده و با استفاده از حیوانات که بگذریم در اوایل قرن جاری چندین درشکه از کاروانسرایی واقع در درب محکمه از جاده موسوم به جاده شهر به اصفهان در رفت و آمد بودند.ا برای اطلاع از جزئیات آن گفتگو با یکی از راویان از کتاب راویان ماربین جلد اول را بخوانید
درشکه های درمحکمه
راوی: حاج حسینعلی گلکار
ولادت: 1315
تاریخ مصاحبه: 31مرداد 1397
محورهای گفتگو: درب محکمه، خط درشکه سده اصفهان
به عنوان سوال اول محدوده درمحکمه کجاست؟
سمت شرقی خیابان امام جنوبی، مقابل دوشنبه بازار فعلی
خیابان بوعلی هم از منطقه درمحکمه حساب میشود ؟
خیر این خیابان بعدا کشیده شده و سمت جنوب آن درمحکمه و شمال آن بیشتر باغات بزرگ و سرسبز بود. مثلا همین ساختمان بیمه تو خیابان بوعلی یک باغ بزرگ بود.این باغات هم مرز زمینهای ورنوسفادران بودند که صحرای دهشنده گفته میشد. درکوچه باغهای این صحرا شومالی1 و بافت چاچب2 انجام میشد. وقتی حفر چاه تو سده رواج پیدا کرد، یک چاه عمیق هم تو صحرا دهشنده زدند که به چاه نایب معروف شد.
درمحکمه به همین شکل فعلی بود
خیر تغییرات زیادی کرده، وسط آن مادی اسفریز بود با آب فراوان و درختان بلند که کارگرهای شهرداری از آب همین مادی اطراف آن را آب پاشی میکردند. خانه حکیمان شهر در آن واقع بود که خانههای بزرگی بود و مرکز درمانی حساب میشد. تعدادی مغازه داشت که جلوی آنایوانهای با ستونهایی پایه سنگی نمای خاصی به منطقه میداد. بیشتر مغازههای این قسمت کلاهمالی بود. چندین مغازه مسگری هم در آن واقع بود. ادارات شهر مثل پست و دارایی و فرهنگ در همین منطقه قرار داشت. حکیمان شهر در همین جا مستقر بودند. این حکیمان بیماران زیادی از سده و کل ماربین داشتند.
اولین دبستان شهر یعنی مدرسه اسلامی در همین منطقه دایر شده است،این مدرسه دقیقا کجای در محکمه واقع شده بود؟
مدرسه اسلامیخانه عماد بود که پشت دکانهای کلاهمالی در همان ابتدای در محکمه از سمت خیابان امام جنوبی واقع شده بود. مدرسه حیاطی بزرگ و با صفا با تعدادی اطاق در دو طرف داشت. یادم هست درب آن چوبی بود.
کاروانسرایی هم دراین منطقه وجود داشته؟
بله یک کاروانسرا بود که درشکه های خط سده اصفهان جلوی آن مسافر سوار و پیاده میکردند.
میشود درمورد خط درشکه سده اصفهان توضیح بیشتری بدهید؟
تا حوالی سال 1335 سفر به اصفهان با درشکه صورت میگرفت . تعداد 5 درشکه این کار را انجام میدادند. هر کدام 5 مسافر سوار میکردند و از کاروانسرای که ذکرش رفت راه میافتادند. از جعفرآباد و رهنان عبور میکردند و به اصفهان میرفتند.
اسامی درشکه داران را به خاطر داری؟
مومنی از ورنوسفادران دو تا درشکه داشت، پدرم رمضانعلی یک درشکه و کریمیان از کوورز یک درشکه داشت که یک اسبه یا دو اسبه بودند.
این جور میگویند که در زمان حکومت رضاشاه تعدادی از کردهای مخالف را توی کاروانسرای درمحکمه ساکن کرده و حتی برای کشیدن خیابان بوعلی از آنها استفاده کرده اند،اینطور است؟
من هم این موضوع را شنیده ام.
به مادی پر آب اسفریز آشاره کردید اراضی خوزان را هم با این مادی آبیاری میکردند؟
خیر خوزان برای خودش جویآب داشت که از قناتهای که منشاء آنها بالای نجف آباد بود می آمد. زمین های شمال خیابان بوعلی و ابتدای شریعتی شمالی از این جوی آبیاری میشدند..این اراضی همسایه آخر زمینهای ورنوسفادران محسوب میشدند که نسبت به زمینهای خوزان تا یک متر بلندتر بودند. یک جوی دیگر بود که آب قنات اسفریز را به صحراهای اسفریز و خوشاب میبرد.
از جوی گاردر آب نمی گرفتید ؟
نه جوی گاردر برای محمودآباد و دهنو و عاشق آباد آبرسانی میکرد.
در دوران جوانی شما قیمت این زمینها چند بود؟
آنها که اول آب بود مثل ابتدای شریعتی شمال و حوالی چهاراه شریعتی جریبی هزار تا دو هزارتومان و همجوار زمینهای ورنوسفادران جریبی پانصد تومان و کمتر، به خاطر اینکه آخر آب بود. جالب اینکه مشتری نبود و کسی زمین نمیخرید.
از افراد سرشناس آن دوران کسی یادت هست؟
کدخدای خوزان حاجغلامعلی کیانی که خیلی فرد با جذبهای بود، بعد از او فردی به نام محمد حسین و بعد رزمجو کدخدا شدند.
کدخداها چه وظیفهای داشتند؟
به امورات سربازی، آب و نظارت بر معاملات میپرداختند.
تو کتابها از مقبرهای به نام مقبره آقاعبدالله در خوزان نام برده شده که مدفن چند شخصیت روحانی بوده شما این مقبره را دیده بودید؟
بله در محلی در خیابان بوعلی مدرسه ای است که زمانی دبیرستان صائب بود و بعد دانشسرا شد. اینجا قبرستانی بود که بخشی از آن تو خیابان افتاد و بخشی مدرسه شد و مقبره آقا عبدالله سالها وسط مدرسه حفظ شده بود.
از انتخابات و رقابت های انتخاباتی در آن دوران برایمان میگویید؟
نماینده های سده و اصفهان یکی بودند. موقع انتخابات برومندها که اهل گز بودند اینجا میآمدند و تبلیغ میکردند یکی از محلهای رایگیری همین بیمارستان خوزان بود حتی برخی پول میگرفتند و رای میدادند. یک دوره حاج آقاجمال صهری داوطلب شد. او طرفدارهای زیادی تو محلات سده داشت حتی 80 در صد خوزانیها طرفدار او بودند. اما عدهای از سدهیها طرفدار برومندها بودند3. آنسال انتخابات تو ماه روزه بود.عید فطرها حاجآقاجمال تو مسجد زاغآباد نماز عید میخواند. تو محل ورنوسفادران شایع کردند حاجآقا را کشتهاند. بین طرفداران دو گروه درگیری شد. در این درگیریها یک نفر به نام باقر کشته شد و حاج آقاجمال هم کنارهگیری کرد.
حادثه مهمیاز آن دورانها به یاد داری؟
بارش پشت سرهم چهل روزه و سیلی که سنگ تقسیم آب را که مقداری از آب جوی گاردر را به قنات دونه (دهنو) اضافه میکرد کند و سیلاب وارد این مادی شد و گرنه خوزان راسیل میبرد. من آن موقع ده سالی داشتم.
1- شومالی: یکی از کهن پیشه های منطقه که شاغلان آن با موادی نخهای پنبه را شو میزدند تا استحکام لازم را به دست آورد.
2- چاچپ: نوعی چادر زنان که در محل توسط بافنده های سده بافته میشد و انواعی مانند چاچپ فروشانی و هفت رنگ داشت.
3- مروری بر تاریخ سده نشان میدهد که در محلات مختلف به ویژه خوزان و فروشان و ورنوسفادران افرادی تعدادی را دور خود جمع کرده و از طریق درگیریهای محلی و نفوذ در ادارات و جریانات و حوادث اجتماعی نظر خود و یا کسانی را که از جانب آنها اجیر شده بودند اعمال میکردند.این افراد پس از کودتای 28 مرداد نفوذ بیشتری پیدا کرده و سایه آنها بر سرمردم شهر تا پیروزی انقلاب کم و بیش باقی ماند.