سرایی برای پاکان
انجمن خیریه حمایت از مددجویان اوتیسم خمینی شهر
راوی: زهرا کشاورز1
پرسشگر: سیمین سعیدی
مکان مصاحبه: مرکز موقت اوتیسم حمینی شهر
محورهای گفتگو: چگونگی شکل گیری مرکز اوتیسم در خمینی شهر،اهداف و تحولات
تاریخچه: انجمن خیریه حمایت از مدد جویان اوتیسم خمینی شهر اولین مرکز جامع ویژه حمایت از بیماران اوتیسم است که در شهرستان احداث گردید. فکر احداث یک مرکز خیریه شبانه روزی به منظور نگهداری از بیماران اوتیسم توسط خانم کشاورز که خود صاحب یک فرزند اوتیسم است، به وجود آمد و پیگیری شد. سختیهای نگهداری از این مدد جویان و نیاز مستمر آنها به آموزش و تخصصی بودن این آموزشها چنین فکری را در این مادر ایجاد کرد.
با شناسایی33 بیمار اوتیسم در شهر لزوم تاسیس چنین مرکزی ملموس تر شد و «سرای پاکان خمینیشهر» پس از سه سال و با پشت سر گذاشتن مشکلات متعدد توسط خیرین در شهریور 1394 با رهن یک خانه توسط خانمها کشاورز و زاهدی در خیابان شریعتی شمالی تشکیل شد.
*چه شد که به فکر بنیانگذاری یک مرکز حمایتی از بیماران اوتیسم افتادید؟
زمانی که فهمیدم فرزند اوتیسم دارم، جرقه ایجاد یک مرکز شبانه روزی نگهداری از بیماران اوتیسم در ذهنم زده شد. پس از آن در رشته روانشناسی تحصیل کردم و با انجمن اوتیسم اصفهان نیز آشنا شدم، از طرفی با خانواده های دارای بچه اوتیسم در ارتباط بودم و میدیدم که آنها با مشکلات زیادی روبرو هستند و نیاز دارند که بعضی مواقع به منظور تجدید قوا و رسیدن به کارهای ضروریشان، بچه اوتیسمی خود را به شخص دیگری بسپارند و اغلب خانوادهها چنین شخصی را ندارند. علاوه بر این هیچ خانوادهای را نمیشناسم که دلش بیاید بچه اوتیسمی را در مراکز غیر تخصصی نگه دارد، بنابر این در ذهن من این فکر به وجود آمد که چرا چنین مرکزی وجود ندارد.
*وقتی به ضرورت وجود چنین مرکزی پی بردید چگونه کار را ادامه دادید؟
در نتیجه تحقیقاتی که کردم متوجه شدم که خمینیشهر حداقل 33 بیمار اوتیسم دارد و بنابراین نیاز به یک مرکز آموزشی در این زمینه هست. تصمیم گرفتم از ظرفیت خیرین خمینیشهر برای تاسیس چنین مرکزی که در کنارش یک مرکز شبانه روزی هم باشد، استفاده کنم تا بچههای اوتیسم مجبور نباشند هزینههای هنگفتی بدهند و به خارج از شهر بروند.
*از فکر شما استقبال شد؟
سه سال برای تاسیس مرکز دوندگی و پیگیری کردم سنگ اندازیهایی هم در راهم به وجود آمد. در این مسیر با خانم زاهدی آشنا شدم که ایشان هم خودش بچه اوتیسم داشت. تصمیم گرفتیم جداگانه خودمان به عنوان هیات موسس مکانی انتخاب کنیم و یک انجمن و خیریه ویژه این معضل راه اندازی کنیم. اواخر تیرماه سال 1394 بود که مکان را انتخاب و از ابتدای شهریور آن را تحویل گرفتیم. در این مدت افراد و مسؤولین خمینیشهر را شناسایی کردیم و با رییس سابق شورای شهر (آقای پورشریعت) مرتبط شدیم. وی مرا به آقای حاجحیدری (شهردار) معرفی کرد و او خیلی با بنده همکاری نمود.
*لابد خیریه شما دارای هیات امنا میباشد، چه کسانی عضو آن هستند؟
بله هیات امنای مرکز با 18 نفر تشکیل شد. شهردار وقت، رییس بهزیستی وقت، رییس اتاق اصناف وقت، مدیر عامل وقت خیریه بقیهاله، مدیر خیریه همیاران بهزیستی، چند نفر از هیئت مدیره حسینیه باولگان از جمله آنها هستند.
*در بدو کار، هیات امنا چه گام عملی برای خیریه برداشت؟
آنها با شناختی که داشتند خیرین را دعوت به همکاری کردند و توانستند در آن زمان 43 میلیون تومان دریافت کنند.
*با این پول چه اقدامی کردید؟
خوب باید اول مرکز را تجهیز میکردیم و همین کار را هم کردیم. همزمان پس از طی مراحل اداری، خیریه را نیز به ثبت رساندیم. سپس به شناسایی خانوادهها و برگزاری جلسات برای آنها پرداختیم.
*حالا مرکز ثبت شده بود و مکان موقتی داشت همه چیز ردیف بود و یا بایستی گامهای دیگری بر میداشتید؟
خیر تا رسیدن به شرایط تقریبا مطلوب فاصله داشتیم و باید خیریه شناسانده و حمایتهای مردمی جلب میشد. جشنهای لادر و گلریزان گزینههای مناسبی برای این منظور بودند. در تیر 1395 به مناسبت میلاد با سعادت دومین امام شیعیان جشن با شکوهی در منطقه چشمه لادر برگزار شدکه در جشن مذکور کمکهای مردم برای کودکان اوتیسمی جمعآوری شد.
*سرجمع کمک های مردمی در این جشن چه میزانی بود؟
مردم خیراندیش خمینیشهر در جشن ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) مبلغ 78 میلیون تومان به صورت نقدی و تعهدی به مرکز نگهداری از کودکان اوتیسم خمینیشهر کمک کردند. اهدای یک قطعه زمین جهت ساخت مرکزی برای نگهداری این افراد و همچنین 29 قطعه طلا از دیگر کرامتهای خمینیشهریها به این قشر از جامعه بود.
*این حرکت شما یعنی استفاده از فضای جشن های لادر در سالهای بعد هم ادامه داشت؟
بله در سالهای بعد خیریه در جشن ولادت امام حسن مجتبی (ع) با تعدادی از بچههای اوتیسمی حاضر میشد که هم مرکز را به مردم معرفی میکرد و هم صحنههای غرورآفرینی از احساسات پاک مردم جلوهگر میشد که حاصلش کمک به خیریه بود
*میشود نمونههای از این مهرورزیهای مردم را در برنامه های مذکور بیان کنید؟
در این سالها شهروندانی که در جشن حاظر بودند پس از آشنایی با موضوع، هر کس به فراخور توانایی و داراییاش دست به جیب میشد و از حلقه ازدواج تا النگو و پلاک طلا و اسکناس هدیه میکردند.
*به غیر از جمع آوری کمکها در جشنهای لادر برنامه جمعآوری عمومی کمکهای مردمی هم داشته اید؟
بله در دی 1396 در سرای پاکان جشن گلریزان با حضور خیرین و مسوولین شهری برگزار شد.
*در جشن مذکور چه مبلغی توانستید جمع آوری کنید؟
در این گردهمآیی حدود 500 میلیون تومان مشارکت نقدی و غیر نقدی جهت حمایت از بیماران اوتیسم جمع آوری شد.
*کار خودتان را در خانه اجارهای شروع کردید، هنوز هم خانه به دوش هستید؟
خیر پس از جشن گلریزان که ذکر شد خانهای به مبلغ یک میلیارد تومان واقع در خیابان شریعتی شمالی، برای بچه های اوتیسم خریداری شد که مبلغ جمعآوری شده در گلریزان صرف پرداخت بخشی از هزینه خرید شد. البته درآن زمان به حدود 500 میلیون تومان برای تامین تجهیزات نیاز داشتیم.
*سوال دیگری که مطرح میشود این است که در ابتدای کار چیزی حدود 30 کودک اوتیسمی در شهر شناسایی کردید، این تعداد در سالهای بعد افزایش یافت؟
تعداد ثبت نام شدگان مرتب افزایش یافت به طوری که در اردیبهشت 1396 به 75 نفر و در پایان همان سال به 105 نفر رسید. در پایان سال 1399تعداد افراد تحت پوشش بیش از 120 نفر است که از این تعداد حدود 70 نفر خدمات مختلف دریافت و ده نفر آنها شبانه روزی از کل استان از مرکز استفاده میکنند، چون این مرکز تنها مرکز شبانه روزی استان است.
پی نوشت
1- زهرا کشاورز، پیشران تاسیس خیریه و مدیر عامل وقت.