چهارشنبه, 12 ارديبهشت 1403 Wednesday 1 May 2024 00:00

تهیه‌ کننده: دکتر حسین صرامی

مقدمه
سده قدیم، همایونشهر دیروز و خمینی‌شهر امروز یکی از قدیمی‌ترین مراکز جمعیتی و فعالیتهای انسانی در منطقه ایران مرکزی است. نام محل سده یا سه دژ (کهن دژ و گاردژ هنوز پابرجا ونام دو محله است)
این شهر از سه قسمت یا محله جدا و معروف با نامهای باستانی: ورنوسفادران، خوزان و فروشان تشکیل شده.که در پهنه‌ی معروف به ماربین مستقر می‌باشد.
اسامی محلات اصلی فوق و زیر محلات و نیز گویش محلی (مخصوصاً ورنوسفادران) معروف به ولاتی با کلمات سَره پارسی، شاهد دیگر از قدمت منطقه می‌باشد. این شهر تا دهه‌های سی و چهل شمسی(بیش از نیم قرن پیش) دارای اقتصادی پویا، خودکفا، همراه با انواعی از فعالیتهای اقتصادی و صنعتی دستی و کارگاهی (ساخت درب و پنجره، اتاق کامیون، ظروف مسی، گیوه دوزی و ظریف دوزیهای پارچه‌ای، تولید کفش و کلاه و توپ دوزی و غیره) بوده که عمدتاً صادر می‌شد.
کشاورزی و باغداری آن (خاصه به عمل آوری میوه انحصاریِ سیبری) فعّال، همچنین خدمات مختلف و گسترده آموزشی بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی، زندگی مردم را سامان داده، عملاً شهری متکی به خود محسوب می‌گردید.
در این جامعه‌ی پویا، سرزنده و امیدوار گذشته، از بیکاری، خستگی، وابستگی خبری نبود که به توضیح آن می‌پردازیم.
این نوشته بیشتر حاصل تجارب و مشاهدات شخصی، مصاحبه و قسمتی به صورت اسنادی تهیه شده عمدتاً به جنبه‌های اقتصادی سده پرداخته، لازم است ابتدا اشاره‌ای به وضعیت جغرافیائی منطقه بشود.
شهرستان خمینی‌شهر، در محدوده باختری شهر اصفهان قرار داشته با 30/175 کیلومتر مربع مساحتی حدود 4 درصد استان اصفهان را شامل می‌شود.
این شهرستان از شرق و شمال شرقی به شهرستان اصفهان از شمال غربی و غرب به شهرستان نجف‌آباد، از شمال به شاهین‌شهر برخوار و میمه و از جنوب و جنوب غربی به شهرستان فلاورجان و زاینده‌رود محدود می‌باشد.
موقعیت جغرافیای ریاضی این شهرستان 51 درجه و 36 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 46 دقیقه عرض شمالی می‌باشد. شمال این شهرستان کوهستانی و جنوب آن دشت و مساعد کشاورزی است.
وضعیت جغرافیایی مرکز شهرستان (خمینی‌شهر یا سده) 51 درجه و 32 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 41 دقیقه عرض شمالی با ارتفاع متوسط 1595 متر ( 18 متر بلندتر از شهر اصفهان)، متوسط بارش آن 135 میلیمتر و معدل درجه حرارت آن 15 درجه است، وسعت شهر حدود 100کیلومتر مربع (یعنی بیشتر از نیمی از پهنه شهرستان) می‌باشد.
شیب مرکز و جنوب آن 1%، منظریه 10% و شمال غرب کوهستانی حدود 50% بود. ارتفاع کوه پیلار(سید محمد) 2437 متر، کوه کوچک در غرب شهرستان 1670 متر و زاینده‌روزد 1580 متر می‌باشد.
جمعیت شهرستان در سال 1400 حدود 350.000 هزار و جمعیت خود شهر نزدیک به 280.000 نفر می‌باشد. که متراکم‌ترین شهر ایران (بعد از تهران) است.
سده (خمینی شهر امروز) به دلایل: موقعیت مطلوب جغرافیائی، دسترسی به آب، داشتن خاک مساعد و حاصلخیز و منابع دیگر مانند معادن (گِل سرخ، گِل رخشتشویی گچ و مخصوصاً سنگ و ...) منجر به تجمع فشرده‌ای از انسانها، از کهن‌ترین زمان، قبل از هخامنشیان و قبل از پیدایش اصفهان، گردیده، چنانکه امروز نیز از متراکم‌ترین شهرهای ایران است.
این منطقه قدیمی که از یک طرف در دامنه کوه و از طرف دیگر مشرف به زاینده‌رود است عمدتاً از سه محله اصلی که توسط چند دهکده باستانی احاطه شده، و در واقع از سه دژ که دو تای آن بنامهای کهن دژ و گاردژ هنوز به همین نام و تلفظ رسماً شهرت دارد، تشکیل شده که به مرور از سه دژ به سده ماندگار شده، ورنوسفادران، خوزان و فروشان سه قسمت اصلی بدنه‌ی شهر است، وجود همین دژها و نامهای غیرمأنوس محلات و روستاها خودنشان از قدمت، قدرت و اهمیت محل است (چنانکه در واقعه شوم حمله افاغنه به اصفهان سده تسلیم نشده از خود و شهر دفاع افتخار آمیزی در مقابل آن وحشیان داشت)
معبد بلند و موجود آتشگاه نیز پرستشگاه عصر ساسانی وقبل از آن بوده، تونلی از آنجا به آدریان (آذربان) و مرکز شهر می‌رسید.
وجود رودخانه، چشمه‌ها (لادر، منجر، بنی ...) و قنات بسیار قدیمی ( معروف به پیروزشاهی ودیمتریان)، حاصلخیزی خاک، مطلوبیت هوا، هوشمندی و پرکاری معروف مردم، منجر به شکوفائی اجتماعی، اقتصادی، جذب و جلب و رشد جمعیت شده است.
دلایل قدمت این شهر متعدد که به چند مورد آن اشاره می‌نمائیم:
1-وجود محلات سه گانه قدیمی با نامهای کهن و غیرمعمول ورنوسفادران از اقوام ورنوس، خوزان از اقوام خوز (که تیره‌ای از آنان در خوزستان به همین نام می‌باشد) و فروشان (یا پری وشان یا محل بازار و خرید و فروش ...)
2-وجود قبرستان باستانی شمال سده، با حدود 100 سنگ قبر بلند وایستاده مخطوط( به حالت عمودی و افقی) که در جائی دیگر ایران دیده نشده.
اسامی زیر محله‌های سده نیز مهم و جای تأمل دارد که همچنان به همان نامهای کهن و پارسی سره (که امروز برای مردم معنی خاصی نمی‌دهد) هنوز بکار می‌رود، لادره، گارسله، گارکیه، کوشکباج، کاردژ، باولکان، کهن دژ ...
3- منارجنبان (که معروفیت جهانی دارد)
4- معبد ظاهراً زرتشی بالای کوه آتشگاه و نیز این اواخر خانه سرتیپ سدهی در فروشان و خانه مجیری‌ها در خوزان و مسجد جامع فروشان و خوزان، مسجد زنجیری ورنوسفادران.
5- نام‌های خاص روستاهای اطراف نیز قدیمی و قابل بررسی است: از جمله هرستان، کوشک، کوجان، اسفریز (شاید اسب ریز) اندوان، آدریان (شایدآذربان)، رهنان و وازیچه، ولدان، مارچین، بابوکان، کوورز، کلیچه، دینان، تیران چی، امله کوتی ...
6-اسم عام منطقه و دهستانها به نام ماربین (سفلی ، علیا، وسطی) که بعضی حرکت مارپیچی زاینده رود (چند ملیون ساله) در آن محدوده را با مادیها و آب گذرهای منشعب از آن باعث این تسمیه تاریخی می‌دانند.
7- گویش و لهجه ویژه و کهن بعضی محلات، مخصوصاً ورنوسفادران که نوعی فارسی سَره و بازمانده و ماندگار روزگاران کهن و محتملاً هخامنشی است که امروزه نیز همچنان کارآیی داشته، بیشتر سالمندان و افراد عادی و عامی یا کم سواد (که کمتر با متون فارسی و رسمی امروزی سر و کار دارند)بکار می‌برند که به چند نمونه‌ی آن اشاره می‌شود.
پور (به جای پسر) اسپه (به جای سفید) کیه (به جای خانه یا کوی) بَبُ (شدن) قِ (گفته) قوایون (جمع ق به معنی گفته‌های آنان) اِتّا (دادند) اِسّا (سدّه) بُم (باشم) نوا (نِگو) ژن (زن)چزو(چرا) بِبُ(شد) دِوار (دیوار) ست (نردبان) رز (باغ) بِشِه (برو) بوره (بیا) بموات (گفتم) بت و اتّا (گفتی) مِره (مرد) دُت (دختر) دُتی (دختربچه)...
8- وجود معبد قدیمی بالای کوه آتشگاه، و نیز معماری خاص بسیاری اماکن و خانه‌های قدیمی از جمله معماری گوتیک مسجد زاع‌آباد ( که احتمالاً روی معبد خاصی بنا شده بود و متأسفانه چند سال پیش آنرا تخریب کردند). طاق بلند دامنة کوه سید محمد (پیلار) که مشابه طاق کسری و طاق بستان ساسانی (معروف به ایوان گزی) ...
9- نوع لباس، کفش مخصوص قدیمی مردم چنانکه کفش و گیوه مخصوص آقایان و خانمها و نیز چادر ویژه که خاص هر محله بوده.
10- وجود بازارهای طاق چشمه‌ای و سرپوشیده قدیمی بازارچه محله زاغ آباد به طرف گارسله، بازار نخودچی ریزها در باولگان ورنوسفادران، راسته بازار معروف میانجوی فروشان، بازار مسکرهای خوزان (که فقط قسمتهای کمی از آن‌ها باقی مانده است)
11- زمینه‌های مساعد کشاورزی، دامداری، باغداری و باغهای معروف منطقه (با میوه‌های خوب از جمله میوه استثنائی و بسیار خوشمزه سیبری) و نیز وجود انواع خدمات در پاسخگوئی به نیازهای متنوع و جمعیت متراکم، همچنین خصلت کار و تلاش‌ اهالی، دانش دوستی، ایمان مردم که منجر به بروز استعدادها، خلاقیهای فراوانی در راستای صنعت، تجارت، زراعت، حتی، پزشکی، ادبیات، شعر، فقه و فلسفه گردید (فرهنگ معین شغل اهالی را بیشتر دکان‌داری، صنایع دستی محلی پارچه وکرباس بافی و زراعت بر شمرده، (فرهنگ معین 1363 ص 741).
12- از ویژگی دیگر اهالی خاصه ورنوسفادران، تخصص در طراحی و اجرای حفر قنات بوده، مواردی کارشناسان آن (معروف به مقنی باشی از جمله حاج علی زاغ آبادی) به تهرام مهاجرت می کرده در ری، دماوند، ورامین و... مشغول به کار می شدند.
13- گستردگی و ابتکارات صنعتی که از مهمترین و ممتازترین فعالیتهای سده بوده و به دو صورت سنتی و کارگاهی در سراسر محلات وجود داشته محور اصلی شغل و درآمد اهالی بوده، بیشتر محصولات آن به ویژه فرآورده‌های چوبی در و پنجره، چرمی، فلزی، پارچه‌ای انبوه که جنبه تجاری داشته صادر می‌گردید (در صفحات آتی به توضیح بیشتر آن می‌پردازیم).
• چرم: صنعت چرم و فرآورده‌های آن در سده معروف بوده، جمع آوری و فرآوری اولیه در ورنوسفادران و سپس در فروشان ورزیده و آماده، که به مصرف صنایع کفش، کیف، کمربند، توپ، خیک و غیره می‌رسید. وجود چندین کارگاه و کارخانه سنتی تبدیل پوست به چرم (در محله فروشان آدریان، عمو فلکا، بابافضل آسیاب و... نشانی از آن فعالیتهای است.
فامیلهای فراوان دباغی، صرام (چرم ساز) صرامّی (برگرفته از چرم و برش چرم) پوستی سراجی ... نیز مؤید قضیه است.
• طراحی و تولید کفش‌های چرمی: زنانه ویژه محل (در سر چهار راه اول خوزان و میانجوی فروشان ) نیز دوخت و تولید کفش‌های مردانه، نوعی گیوه با ترکیب چرم و نخ بافت، پارچه‌ای به نام سُر (در محله فروشان) که ضمن مقاومت، بسیار نرم، راحت و سبک بود چنانکه نوع مرغوب‌تر آن گیوه‌ی دست چین (شبیه ملکی) که همه اجزای آن (تخت، پاشنه و رویه همگی تولید محل (عموماً در محله ورنوسفادران) که آن هم بسیار راحت، محکم و شیک و خنک بوده و به سراسر کشور و نیز خارج کشور صادر می‌شد، شغل گیوه چینی عموماً توسط زنان انجام می‌شد ولی سُر دوزی را مردان انجام می‌دادند وجود فامیلهای تخت کش، گیوه‌ای، گیوه چین، گیوه‌چی، گیوه‌چیان، گیوه فروشان زهتاب، تخت کش... موید این مورد است.
• برش، دوخت و تولید انبوه توپ (برای ورزش) بیشتر در محله فروشان انجام و به شهرستانها خاصه تهران و حتی خارج کشور صادر می‌شد.
آماده سازی چرم، روده تراشی، زهتابی، تیماج و تهیه دلو چاه، کفش وکمربند، لوازم تعزیه، گهواره کودکان، تهیه و تولید پوستین، مشک آب، خیگ (برای ماست، پنیر و شیره)، طبل، تنبک، زین اسب ... در این رابطه است.
• پشم و پارچه: فعالیتهای تبدیل پشم و پنبه (تولید محل) به چوله و نخ برای تهیه پارچه، شال و کلاه، لنگ، قدک، کرباس و غیره فراوان بوده کارگاه‌های پنبه پاک کنی در سراسر محلات گسترده بوده وجود صدها کارگاه دستی و پائی، ریسندگی و بافندگی با کارگران متعدد (از جمله کارگاه هزار دستگاه پیمانی‌ها در فروشان) بسیار معروف همگان بود.
بافندگیها از نخ و ریسمانی که در محله ورنوسفادران تهیه می‌شد، در محله فروشان در بسیاری خانه‌ها تبدیل به پارچه می‌گردید .
فعالیتهای نخ ریسی، تهیه کلاف، پنبه پاک کنی، رناسی و رنگرزی چاپ پارچه، سفره، شومالی، ریسمان تابی، کش بافی، طناب بافی، پالان دوزی، شال بافی (برای کمر و گردن)، لحاف دوزی، بند تنبان، دستکش، جوراب پشمی و نخی در همه محلات و نیز کارگاه‌های دستی و پائی مخصوصاً فراوانی کش بافی بیشتر در محله‌های فروشان و خوزان رایج بود.
از جمله بافتنیهای مهم محل، تولید چادر زنان (چاچپ) بود که هر محله رنگ و طرح ویژه خود را داشت (چادر ویژه زنان ورنوسفادران با گلها و خطوط پهن و درشت‌تر و زمینه قهوه‌ای فروشان با زمینه تیره با خطوط ریزتر)
علاوه بر آن، مواردی با پارچه‌های تولید محل و چلوار وارداتی در خانه‌ها، انواع لباس، پرده سفره غذا، سفره قند، سفره تیمم، جانمازی، روبالشی، دستمال، بقچه حمام، روکرسی، روظرفی، لباس و کلاه بچه، قنداق ... تهیه می‌شد . فامیل‌های فراوان پنبه‌چی، پنبه‌ای، لحاف دوز، پنبه چینی و... در این رابطه است.
• صنعت قلاب دوزی: این صنعت ضمن درآمد، خود نوعی هنر روی پارچه‌ بود که روی چلوار سفید با مداد طراحی و حاشیه‌سازی و گل و بوته نویسی و بعضاً شعارها( صبح به خیر، سلام، خوش آمدید، بسم الله الرحمن الرحیم یا اهلاً و سهلاً ، خوب بخواب...) روی آنها نقش می‌گردید، سپس این نقش‌ها و مدادکشیها توسط خانمها با انواع کرک، کاموا نخهای رنگی، به صورت برجسته، روی پارچه قلاب‌دوزی می‌گردید که کاری بسیار زیبا به عمل می‌آمد و در بازار شهر و شهرهای اطراف عرضه می‌گردید.
• تهیه طناب، خرجین، پالان، بند تنبان، گهواره بچه، رونکی ... بیشتر در محله لادره فروشان و ورنوسفادران بود، نمدمالی نیز از مشاغل رایج سده بود صنعت کلاه مالی و آن بود.
• کلاه مالی: صنعت کلاه مالی و کلاه دوزی نیز از مشاغل تخصصی و مهم سده بود که بیشتر در محله سرپل فروشان و درب محکمه خوزان وجود داشت، فامیلهای فراوان نساجی و نساجیان، سراجیان سراجی، کمندی، کسائیان، کرباسی، کلاهدوزان، کلاهگر، کلاهی، جولائی، نمد مال، حلاج، ریسمان چی، زری باف، خیام، زهتاب، زهتابچی، زهتابان، زهتابچه... شاهد مهمی بر فراوانی این فعالیتها بوده است.
• چوب: وجود صدها کارگاه کوچک و بزرگ نجاری، ساخت و پرداخت چوب و تولید انواع درب اتاق و خانه، پنجره، فلکه، شبکه های شیشه خور، گنجه، کمد، دولاب، میز، صندلی، کرسی، نیمکت، تختخواب، چهارپایه، کلید و کلون چوبی، کتک چوب (برای رختشوئی) دوک، پاروی برف روبی، انواع قاشق، شانه سر، عصا، چماق، کلوخ کوب، دسته بیل، دسته هاون، گوشت کوب، کمان حلاجی، اسباب بازی کودک، فرفره، روروک، گاری اسبی، گاری دستی و تا این اواخر اتاق بار کامیون ...
در این میان در و پنجره‌های ساخته شده به صورت انبوه به شهرهای مختلف بارگیری و صادر می‌شد، بیشتر تولیدات چوبی مخصوصاً در و پنجره و اتاق کامیون در ورنوسفادران (محله‌های زاغ آباد کوشکباج... ) انجام می‌شد.
• خراطی و رنگ و صیقلی چوب به صورت مدور (درودگری) در سده مکمل نجاری بوده در محلات مختلف خاصه خوزان رواج داشت. چوب خام نجاری‌ها از درختهای چنار، کبوده، بید، صنوبر، به صورت محدود از خود سده و نیز لنجانات و چهارمحال و بیشتر از گیلان و مازندران وارد می‌شد.
فاملیهای فراوان: نجاری، نجاری پور، نجارزاده، نجاریان، گاریچی، درودگر، تخته‌گر، چناران ... مبَیّن همین مسأله است.
• صنعت سنگ: فعالیتهای سنگ تراشی، سنگ بری، (حجاری) از دیگر مشاغل معروف سده بوده (که اکنون نیز به صورت ماشینی و کارخانه‌ای رواج دارد) فرآورده‌های سنگی: سنگ ساختمان ، نما، کف، پله، هزاره، ستون، سنگ حوض، هاون (یانه)، گلدان، فواره، سنگ وزنه، سنگ قبر، سنگ فرسخ( نصب کنار جاده‌ها، نمودار فاصله شهرها) سنگ تابلو، درب باغ، درب چاه، سنگ ماله، سنگ آسیاب (دو سنگ ضخیم و زبر و دایره‌ای که در آسیاب روی هم می‌چرخید و بدین وسیله گندم‌ها خرد و تبدیل به آرد می‌شد) صنعت سنتی و کارخانه‌ای سنگبری، بیشتر در محله بزرگ ورنوسفادران (با سرمایه گذاریهای کلان شکل گرفته) که در دامنه کوه پیلار (سید محمد) و چاله سیاه و اکنون شهر سنگ محمود آباد قرار گرفته مستقر می‌باشد.
فامیلهای حجاری، حجاریان، حجاران، حجارزاده، سنگتراشها، سنگتراشان، کاشی، کوهی ... موید این موضوع است.
• خاک و گچ: استخراج خاک گچ، پختن، آسیاب کردن و تهیه و فرآوری انواع گچ مرغوب و متوسط عمدتاً برای امور ساختمانی، سفیدکردن سقف و دیوار، تزئینات، گچ بری، دکور نما، مجسمه، ساخت بخاری دیواری (جهت گرمایش زمستان، گرم کردن غذا و خروج بو و دود و نیز زیبائی (نوعی شومینه امروزی) و غیره بود. این فعالیت بیشتر در ورنوسفادران (محله‌های زاغ آباد و باولگان ...) انجام می‌شد.
• از خاک نیز استفاده‌های خاصی می‌شد پرداخت و ورزیدن گل رس، جهت ساختن: قدح، بلونی، تنور نانوائی، تاپو (ظرف ذخیره گندم و حبوبات) تا پوچی (جهت نگهداری بچه)، گلدان و ظروف سفالی و...
فراوانی فاملیهای گچی، گچ کار، گچیان، گچی‌ها، بنائی، سفیدگر، فخاری (کوره پز)، خشتی، کاشی، آجری ... ناشی از گستردگی اینگونه مشاغل خاصه در محله ورنوسفادران است.
• فلزات: کارگاههای فراوان آهنگری ساخت و شکل دهی به آهن، به صورت تیشه، داس، تبر، چکش، سیخ، میخ، بیل، تابه، چاقو، کارد، قمه، اره، اره دوسر، میخ ساده و سرپهن تزئینی روی درب خانه‌ها، نعل اسب، حلقه، زنجیر طولی و زنجیر رشته‌ای (جهت مراسم محرم) انبر، منقل، قند شکن، وزنه، قفل، کلید، ماله کفه ترازو، سینی، چون (وسیله‌ فلزی و چوبی جدا کردن دانه از گیاه) اُراغی، پاشت کنی... این مشاغل بیشتر در محله فروشان وجود داشت.
همچنین کارکردن روی فلز نقره و مخصوصاً طلا، ساخت و تعمیر انواع زینت آلات زرین و سیمین دگمه سردست..
این مشاغل بیشتر در ورنوسفادران و فروشان معمول بوده چنانکه فامیلهای جوهری، زرگر، زرگریان، جوهریان، طلایی، طلاکوب، طلاکار، آتشگران، آذری، پولادی، فولادی، حداد، حدادی، حدادیان، حدادان، ذهبی، صانعی، صنایع پور زرین، فشنگ چی، قپانی، قپاندار، نعبلندیان... حاکی از فراوانی آن مشاغل است.
• مس: وارد کردن انبوه شمشهای مس، برش، ساخت، پرداخت، چکش کاری، شکل دهی و سفید کاری ... از مشاغل معروف و مهم سده (مخصوصاً در محله خوزان که راسته بازار بزرگی را به همین نام در اختیار داشت)، تولید ظروف کوچک و بزرگ مسی انواع دیگ، پاتیل، کماجدان (نوعی قابلمه دست ساز) بشقاب، لگن، تشت، طاس، کفگیر، آفتابه، سینی های کوچک و بزرگ، قاشق بریان ، مجمعه (سینی بزرگ نقش دار برای روی کرسی و جابجائی غذا در مهمانیها) گلاب‌پاش، شمع دان، سماق پالان (نوعی آبکش) ... ظرف اندازه گیری تقسیم آب (تایمر حق آبه کشاورزی ...) بیشتر این فرآورده‌های مسی به شهرهای دیگر صادر می‌شد.
فراوانی نام خانوادگی صفاری، صفاران، صفاری نژاد، صفاریان، مسگر، سفیدگر، مخصوصاً در محله خوزان موید همین مشاغل است.
• غذایی:
• نان: نان محلی و سنتی سده هنوز معروفیت خاص و مشتریانی از اصفهان و اطراف دارد. این نانها با آرد مرغوب و خمیر ورآمده در تنورهای هیزمی عموماً خانگی و به صورت مغز پخت و ضخیم، در انواع ساده، پیازی، کنجدی، خشکه و غیره دایره یا بیضی شکل به عمل می‌آمد که هنوز نیز وجود دارد.
• لبنیات: فرآوری شیر جهت تهیه، انواع ماست عادی، مایه‌دار، کره، پنیر، کشک، خامه، سرشیر، فرنی، شیربرنج، بستنی محلی و روغن مرغوب حیوانی هنوز نیز، رونق‌ دارد. فامیلهای پنیری، چربی، شیری، شیرخور، شیربچه ... یادآور آن است.
• شیرینی: تهیه و تولید قند، نبات (در چندین کارگاه قندریزی)، شیرینی‌های مختلف تر و خشک، انواع پولک‌ چای قنادی، نقلها، نان شکری، نان قندی، نان گلی، راحت الحلقوم، مسقطی، گز، سوهان، انواع حلوا (ارده، چُوِه، شلی ...) مرباهای گوناگون، شربتها و روغنهای: کرچک، کنجد، بید انجیل، آفتابگردان کدو .. در عصارخانه‌های موجود (در محله ورنوسفادران و فروشان) به صورت عمده به عمل می‌آمد، خانواده‌های حلوایی، شکرچیان، روغنی، قناد، قنادی، قندی، قنادیان، سرکه‌ای ... در این رابطه است.
• خشکبار: فعالیت روی بادام محلی و پسته وارداتی و فرآوری آن (مغز کردن، بودادن، جدا کردن و صادرات بیشتر آن (خاصه در محله فروشان بازار میانجوی) همچنین بازار نخودریزی ورنوسفادران (بین گاردر و زاغ آباد) معروف و بقایای این بازار مسقف و زیبا هنوز وجود داشته، فعال است، که انواع نخودچی‌های یک آتشه و دو آتشه، انواع مغز خام و بوداده، بلبلی، گندم برشته کشمش، انجیر آلوپر، هلو (حاصل باغات محل و ...) آماده و عرضه می‌شود. وجود فاملیهای بادامی، بادامچی، نخودریز، نخودچی، عصاری، قناد، عطار، عطاریان، یخی، حلوایی، آبگوشتی، بلالی، شلتوکی ... ناشی از آن است.
• زراعی باغی: زراعت و باغداری و باغبانی و صدور انواع میوه مرغوب در سده معروفیت همگانی دارد.
تولید میوه کم یاب، خوشمره و ترد و آبدار سیبری و نیز گلابی، شاه میوه، گنجونی، سیب، به، زردآلو، شکرپاره، آلو،آلوچه، آلبالو، هلو، توت، سنجد، بادام، تا حدی انار و انگور و نیز خربزه معروف محله گرگاب، گرمک، طالبی، سمسوری، خیار، خیار چنبر ... پیاز (خاصه درچه که معروفیت و مرغوبیت منطقه‌ای و ملی دارد)، بادنجان، عدس، باقالا، نخود، آفتابگردان، پنبه، ذرت، تریاک مخصوصاً تنباکو جهت صادرات (که چند کارگاه تنباکو خشک کنی و بسته‌بندی آن هنوز در محله فروشان موجود و از فعالیتهای رایج منطقه بوده است).
• منطقه در کشت انواع محصولات زراعی مخصوصاً سبزیجات مانند کاهو، کلم، شلغم، هویج، ترب، تربچه، ریحان، جعفری، نعناع تره، تلخونی، پیازچه، شوید (و اخیراً انواعی از گل و گوجه و سیب زمینی) همچنین یونجه، شبدر، پرفعال می‌باشد.
فراوانی فامیلهای دهقان، دهقانی، زارع، زارعی، شلتوکی و نارنج کار، گلابی، گلزاری، طالبی، آلویی، باغبان، بلالی، پنبه‌ای، تاکی، تنباکوئی، کندری، گلزاری، کشاورز، دهقانیان، دشتبانی، گله داری، شبانی، چوپانی، بزی ... شاهد این گونه فعالیت‌ها است.
• خدمات: در سده انواع خدمات اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و بهداشتی لازم در همه محلات وزیر محلات وجود داشت. هر محله بزرگ و کوچک دارای: حمام، مسجد، مکتب خانه (پسرانه و دخترانه) مدرسه حوزوی و این اواخر مدرسه جدید، کارگاه، درمانگاه، دواخانه، عطاری، کتابفروشی، صحافی، حکیم‌باشی محلی، محکمه (برای رفع دعاوی) و مغازه‌های مختلف جهت عرضه کالا و رفع نیازها بود.
بازراچه‌های محلات مشتمل بر همه خدمات، مشاغل و تعمیرات بود: آهنگری، مسگری، نجاری، بزازی، حلاجی، لحاف دوزی، خیاطی، پنبه پاک‌کنی، کلوابندی، فروش ابزار و یراق (عموماً تولید محل)، کبابی، بریانی، کله پزی، قنادی، همچنین کارگاههای: عصاری، قنادی، صابون پزی، ریسندگی، بافندگی دستی و پائی، آسیابانی (و فعالیتهای تولیدی هنری زنان و دوخت و دوز و قلاب کاری در خانه) و نیز خدمات بهداشتی درمانی، حکیم باشی، شکسته بندی، کشیدن دندان، عطاری، بیطاری (درمان حیوانات) نعلبندی، مامائی، سلمانی، دلاک و حمامی (جهت انجام خدمات عمومی)... در حد نیاز وجود داشت.
مجموعه¬ی این فعالیت ها و تلاش های گسترده اقصادی، خدماتی کلیه نیازهای اهالی را مرتفع و اضافه تولید را صادر کرده شهر و منطقه را خودکفا، بی نیاز از بیرون می نمود. به عبارت دیگر، منطقه برخلاف امروز عمدتاً تولیدی و کارساز بود.
• هنر تعزیه و مراسم گسترده و هنرمندانه عزاداری (از زمان صفویه تاکنون) سده را کانونی‌ترین مرکز این مراسم در ایران شناخته (که در ایام مربوطه انبوهی جمعیت از سراسر ایران به این شهر جذب می‌شوند که می‌توان با برنامه ریزی و اصلاح بعضی مراسم فراهم آوری زمینه‌های اسکان و ... به عنوان گردشگری ازآن بهره برد.)
در یک جمع‌بندی مشاغل غالب سده مخصوصاً در گذشته به ترتیب اهمیت و فراوانی به ترتیب زیر است کشاورزی، باغبانی و باغداری، نجاری، سنگ تراشی، گیوه چینی، سُردوزی، کلاه مالی، و کلاه دوزی، ریسندگی و بافندگی، گله داری و شترداری (جهت حمل کالاهای صادراتی وارداتی)، مغازه‌داری، فعالیت‌های مربوط به خشکبار، کفاشی، توپ‌دوزی، ساخت گاری و گاری‌چی(جهت حمل بار به اصفهان و غیره)، درشکه چی (جهت حمل مسافر)، نعلبندی، تهیه نان (خانگی)، ... و فعالیتهای آموزشی قدیم و جدید و مکتب‌داری ... و چنانکه فاملیهای قپانی و قپاندار (که حاکی از توزین و تجارت محل می‌باشد) مکتبی، گلی، باغبان، کشاورز، صفاری، صرامی، فخاری، نجاری، گیوه‌چی، کلاهی... (که در جای خود، مهمترین آنها مذکور افتاد) یادآور اینگونه خدمات و فعالیتها است.
• دانشوران: این بحث انسانی و برجستگی های علمی- هنری چون با محتوای اقتصادی مقاله همخوانی ندارد به کوتاهی تمام فقط اشاره¬ای به آن می‌نمایم.
خِطه سده دانشمندان، پزشکان، هنرمندان، شعرا و محدثان و سرداران بزرگی داشته و دارد که به نام مواردی از آنها اکتفا می‌کنیم.
• شعرا: سروش سدهی (شمس الشعرا)، ملاعشرتی سدهی، طلائی، قیام( برادران غفورزاده) خلیل بلدی فروشانی(باغبان)، اصغر حاج حیدری ( خاسته شاعر مردمی) قدمعلی سرامی، نعیم سدهی، خرم فروشانی، راجی سدهی، امامی سدهی، صادقی، بیابانکی، سید علی طاهری، مولانا عبدالحق ورنوسفادرانی، زین العابدین (فاضل) ...
• پزشکان (اطباء و پزشکان معروف قدیم سده): دکتر عمادالشریعه سیادت، پرفسور محمد میردامادی، پرفسور حسن میردامادی (پدر سرم شناسی ایران)، سید مرتضی حکیم باشی، دکتر میر حامد حسین سیادت (بنیان گذار طب عفونی ایران)، محمد صادق پزشک حکیم میرزاحسین میردامادی، ... خانواده‌های لقمانی...
• محققین: ابن مردویه ، ابوبکر احمد( محدث و مولف چندین کتاب)، نجم الثانی، امیر یار احمد خوزانی (نویسنده)، محمد هادی معرفت، عزیزاله سروانی (هنرمند تعزیه)، حسن بن محمد ورنوسفادرانی (مفسر قرآن)، علی نقی حسینی دیباجی فیض الاسلام (شارح نهج البلاغه)،امام سدهی(فقیه) محمد باقر ورنوسفادرانی، (ادیب)، میرزا ابراهیم امین الواعظین، رضا ابوالبرکات (فیلسوف و نویسنده) جمال‌الدین صهری(عارف و واعظ معروف)، رمضانعلی املایی(محقق حوزوی)، غلامحسین ابراهیمی دینانی (فیلسوف)، احمد ملکوتی (معمار)، پرفسور حبیب سدهی، داوود طغرایی (محقق)، محسن رنانی (محقق) اصغر فرهادی (کارگردان فیلم). ف صلواتی (نویسنده)...
• سرداران: سرداران و سیاستمداران گذشته سده: آذر شاپور (عصر ساسانی)، علی خان سدهی (زمان افشاریه)، محمد حسین خان سرتیپ سدهی (عصر قاجاریه)، عبدالخالق سدهی (مشروطه خواه)، میر سید علی امامی (مشروطه خواه)، میرزا محمود ورنوسفادرانی، محمد قوچانی، رضا موذنی ... ضمناً محمد رحیم خان (خیر و بانی مسجد رحیم خان مسجد اصفهان) و کریم شنگول (طنز پرداز) ...
• جا دارد، اشاره شود محمد سدهی اولین ایرانی است که بیش از صد سال پیش به عنوان تجارت به آمریکا رفته است.

موارد بیشتر