محمدعلی شاهین
روزنامه نگار، پژوهشگرتاریخ محلی و نویسنده
این روزها باشیوع بیماری کرونا مردم سر وکله زدن با یک بیماری منتشر شونده و فراگیر و در اصطلاح قدیم ساریه را تجربه میکند. خیلیها فکر میکنند این اتفاق و تمامیحاشیههای آن خاص این دوران از تاریخ است و برای اولین بار درکشور جهان اتفاق میافتند. واقعیت آن است که نسل آدم و حوا از زمان پا گذاشتن برروی کره خاکی با انواع بلایا مبارزه میکرده است که یک دسته از آنها بیماریهای واگیردار است. روزگاری انواع بیماریهای عفونی مانند وبا، حصبه، کچلی، سیاه زخم، تراخم، آبله سل، تبمالت، مالاریا و طاعون گاه و بیگاه همهگیر میشدند و منطقهای راتهدید و جان بسیاری را میگرفتند. با افزایش دانش نوع بشر و کشف واکسن و آنتی بیوتیک و بالارفتن سطح بهداشت همگان این بیماریها محدود و بسیاری ریشه کن شدند ولی در عوض بیماریهای غیر واگیر همچون انواع سرطانها، بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت و بیماریهای متابولیکی و نوپدید میلیونها انسان را درگیر خودکرده و در صدر قاتلان انسان محسوب میشوند. به این قاتلان باید بیماریهای ناشی از سبک غلط زندگی مانند استعمال سیگار و قلیان، پرخوری و کم تحرکی، مصرف بی رویه نمک وچربی و شکر را افزود و نباید مرگ و میرهای ناشی از تصادفات و مواد اعتیادآور را فراموش کرد. این بیماریها تلفاتی به مراتب بیشتر از یک بیماری واگیردار موقت دارند. مطلب پیشرو برآن است که مروری براسناد و اخبار همه گیری بیماریهای مسری در نیمه اول قرن جاری در منطقه داشته باشد و همچنین دوتن از اهالی این دیار را که جانانه با اینگونه بیماریها جنگیدند معرفی کند.
یکی از قدیمیترین اسنادی که نشان دهنده درگیر بودن اهالی با بیماریهای واگیردار میباشد مربوط به سال 1311 میباشد. در مهر این سال اهالی سده برای دایر کردن پست آبله کوبی از صحیه کل مملکت درخواستی تنظیم میکنند که با آن موافقت میشود و یک پست آبله کوبی با اعتبار ماهیانه ده تومان دوا برای فقرا در سده برقرار میشود1 البته با تاسیس بلدیه سده درسالهای بعد تزریق واکسن را بلدیه انجام میدهد.
سندی ۱۵ برگی از سال ۱۳۱۴ حاکی ازآن است که امراض مسری در روستاهای سده بدلیل آلودگی حمامها و تغسیل اموات در اماکن عمومیشیوع پیدا میکند 2
سند دیگری باعنوان شیوع امراض مسری در اردستان، لنجان و سده و اقدامات صحیه مربوط به همین سال وجود دارد 3
اسناد نشان میدهد پس از شیوع بیماریهای واگیر دار در سال ۱۳۱۴ خطاب به کدخدایان سده درخصوص جلوگیری از ورود بیماران امراض مسری به حمامهای دستوراتی صادر میشود.
بر اساس خبری که در جراید آن زمان انتشار مییابد در شهریور 1315 مرض اسهال دموی در سده بروز پیدا کرده
و پای رئیس صحیه را به سده برای کنترل اوضاع میکشاند. این بیماری همان اسهال خونی است که امروزه به ندرت افراد را مبتلا میکند ولی آنروزها خطرناک و مسری بوده است.
بیماری دیگر شایع آنزمان کچلی بوده است که آثار نامطلوب اجتماعی واقتصادی در برداشته است.ریشه این نوع بیماریها خزانهای بودن حمامها و انتقال بیماریها ازطریق آب خزانه که گاه ماهها عوض نمیشده بودهاست .براساس اسناد و اخبار و گفتههای راویان بارها برای دوشی کردن حمامها اقدام شده ولی تا عملی شدن آن سالها طول کشیدهاست.4
طبق خبری درج شده در نشریههای آن زمان در بهمن 1312 به صاحبان حمامها اخطار داده میشود که تا اول سال آتی دوش در حمام خود بگذارند.5
در دی 1315 در سفر صور حکمران اصفهان و دبیر سیاقی معاون وی به سده تصمیم به دوش دار شدن سه حمام در منطقه گرفته میشود که البته عملی نمیشود. در همین سفر تصمیماتی برای درمان کچلی سر محصلین اتخاذ میشود.6
همین موضوع را سندی با عنوان رسیدگی به مسئله کچلی مسری بین دانشآموزان در سده از سال 1315 نشان میدهد.7
طبق سندی از سال 1316 دانشآموزان بی بضاعت مبتلا به کچلی در سده با داروی مجانی معالجه میشوند.8
حصبه یکی دیگر از بیماریهای واگیر دار بودهاست که گاه و بیگاه در منطقه جولان میداده است. سندی از سال ۱۳۱۷ بروز مرض حصبه در اصغرآباد سده را ثبت کرده است.9
از جمله بیماریهای دیگر که در سده سابقه شیوع داشته است تیفوس بوده و برای مقابله با آن دستور تعویض آب خزینههای حمامهای سده در سال 1322 صادر میشود.
در بررسی سابقه شیوع بیماریها و شیوع آنها در محلات سده در سال ۱۳۲۹ به بیماری سیاه زخم بدلیل گوشت آلوده بر میخوریم.10
اسناد دهه 1330 بخشداری ماربین نشان می دهد که در این دهه مردم با بیماریهای واگیردار از جمله مالاریا دست و پنجه نرم میکرده و حفظ بهداشت و ساخت حمامهای بهداشتی همچنان مسئله روز بوده است.
در تابستان 1344 شبه و با درهمایونشهر شایع شده و بیمارستان شهر با هجوم یکباره بیمارها و چندین برابری ظرفیت رو برو میشود. مسولین وقت تقاضای 200 پتو از اصفهان کرده و آنها را در راهروها پهن و بیمارها رابستری و سرمها را از میخ آویزان میکردند. همه پزشکهای شهر برای معالجه بیماران در بیمارستان مستقر میشوند و هر سه درمانگاه موجود آنزمان مجهز و دو مامور ژاندارمری درمیدان مرکزی استقرار و افراد عبوری را برای تزریق واکسن هدایت میکردند.11
آنچه برشمرده شد بخشی از روزهای سخت در منطقه را بازگوکرد که یکبار دیگر در اسفند 98 تصور تکرار آن بسیاری از اهالی را نگران کرده است. اما همانطورکه شاهد هستیم دراین آزمونها عدهای سربلند بیرون آمده و چه بسا جاودانه میشوند و تعداد کمی نیز به بیراهه میروند و عذاب دنیا و آخرت را برای خود میخرند. از زاویه تاریخ جا دارد از دکتر سید حامد حسین سیادت و پروفسور حسن میردامادی آزمون دادههای سربلند شهرمان در شرایط سخت که اکنون سالهاست به دیار ابدی شتافته اند یادی بکنیم.
دکتر سید حامد حسدکتر سید حامد حسین سیادتین سیادت
دکتر میرحامدحسین سیادت(137-1287) دکترای پزشکی با درجه ممتاز از دانشگاه پاریس و ژنو، دارای دانشنامه فدرال از دانشگاه ژنو، گواهینامه اداره بهداری و میکروبشناسی ژنو، گواهینامه تخصص در طب پیشگیری و روشهای مقابله با بیماریهای واگیر و مدارک تخصصی متعدد از سازمان بهداشت جهانی و نفر اول کنکور اعزام به خارج در سال1309. میباشد. عدهای وی را پدر طب عفونی ایران نامیدهاند. دکتر سیادت از سال 1319 هجری شمسی تا سال 1370 به مدت 51 سال مشغول کار و فعالیت و تلاش بی وقفه و شبانه روزی از سادهترین امور پزشکی تا تشخیص و درمان بیماریها و مسوولیتهای اجرایی و مأموریتها و تدریس و تحقیق بود.
مهمترین و اصلیترین کار برای پزشک درد آشنای دیار ما، درمان بیماران دردمند و به وجود آوردن شرایط درمان و کاستن از درد و آلام مردم بود. اصلیترین تهدید در آن سالها بیماریهای واگیر و عفونی بود که از اتفاق رشته و تخصص ایشان نیز به حساب میآمد. بیماریهایی چون مالاریا، تب مالت، تب راجعه، وبا، حصبه، سل، جذام و غیره که آن زمان به بیماریهای ساریه معروف بودند و در سراسر کشور بیداد میکردند و قربانی میگرفتند. در چنین شرایطی یک پزشک مسؤول و وظیفه شناس هدف خود را تشخیص و درمان و نیز مبارزه با آنها و تحقیق در مورد آنها و از بین بردن شرایط انتقال و توسعه آنها میداند کاری که البته به دلیل بی توجهی مسولین و فقر اقتصادی و فرهنگی مردم و نبودن متخصص و امکانات بس طاقت فرسا بود. اما این پزشک فرزانه نشان داد که در علم و عمل قادر به انجام آن است. دکتر سیادت از سال 1319 تا 1352 که در استخدام وزارت بهداری آن زمان بود پرونده درخشانی از خود به جای گذاشت. وی در تمامینقاط کشور به تشخیص بیماریهای واگیر و درمان آنها و مبارزه با زمینهها و عوامل انتقال پرداخت.
کار در تهران، زاهدان، بنادر جنوب، اصفهان، زندانهای کشور، ورامین، شهریار، گرگان، خرمشهر، آبادان، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، همدان، کرمان، بندرعباس، فریدن، چهارمحال و بختیاری و دهها شهر و منطقه دیگر در پرونده ایشان ثبت است.
وی در تمامیاین مناطق تشخیص و درمان بیماریهای ساریه را علیرغم کمبودها با موفقیت انجام میداد.
دکتر سیادت مدت 17 سال در بیمارستان فیروزآبادی تهران با حداقل امکانات به شناسایی و تشخیص و درمان بیماریها پرداخت. باید توجه کرد در آن زمان آزمایشگاههای تشخیص طبی به شکل فعلی نبود و روشهای آزمایش و مواد لازم برای آنها هم در دسترس همگان قرار نداشت و وی ابداعاتی در زمینه روشهای تشخیص داشت که جوایزی به آنها تعلق گرفت.
دکتر سیادت از هیچ بیماری، ریالی حق ویزیت دریافت نمیکرد و حتی دریافت آن را در حالی که حقوق بگیر است، حرام میدانست و به همان حقوق رسمیکه آن هم در بسیاری موارد خرج بیماران میکرد قانع بود و پزشکی را در خدمت مردم میدانست نه وسیله ای برای جمع آوری مال و ثروت.12
پروفسورسیدحسن میردامادی (1368-1280)
متخصص در رشته میکروب شناسی و سرم شناسی، دارای دانشنامه پزشکی بیماریهای گرمسیری و دانشنامه مالاریا از موسسه مالاریاشناسی رم، پدرعلم سرم شناسی،استاد دانشگاه تهران، مدیرگروه میکروب شناسی و ایمنی شناسی، بنیانگذار رشته ایمونولوژی در کشور، بنیانگذاری گروه میکروبیولوژی دانشگاه تهران. وی تاآخر عمر در راه توسعه علم ایمنی شناسی و تولید واکسن تربیت دانشجویان علوم پزشکی و ترویج دانش میکروب شناسی و سرم شناسی و نوآوری و پیاده کردن روشهای علم میکروب شناسی و سرم شناسی برای تشخیص بیماریها فعال بود و همکاری خود را با انستیتو پاستور قطع نکرد. بی شک پیشرفتهای امروزی در این علوم و امکانات موجود مدیون پیشکسوتانی همچون پروفسور حسن میردامادی میباشد.13
منابع:
1 و 4 و 5 و 6 - روزنامه اخگر شماره های،788 ،1170،923 و 1205.
3. -آرشيو ملي ايران شناسه سند ۲۹۱/۳۶۲۸
7 و 8 و 9 و 10 -مرکز اسناد اصفهان
11- گفتگو با اکبر غفورزاده متولد 1317 کارمند وقت بهداری.همایونشهر.
12-. دکتر قریبِ غریب خمینی شهر http://daneshnam.ir/khf
13. شاهین، محمدعلی، هزارسال خمینی شهر، اصفهان، گفتمان اندیشه، 1396، ص 253.