محمدعلی شاهین
پژوهشگر، نویسنده و روزنامه نگار
اشاره: نگاهی به کتاب سرزمین مهر که پژوهشی در مهرورزی، نیکوکاری و موقوفات از آبادیهای ماربین به خمینیشهر است نشان میدهد که حدود 160 خیریه و سازمان مردم نهاد نیکوکاری در این شهرستان به مهرورزی مشغولند. از این تعداد حداقل 30 خیریه از مجموع آنها خدماتشان کل شهرستان و گاه استان را در برمیگیرد. در تاسیس، پیگیری و شکل گیری و ادامه کار این خیریهها علاوه بر بانیان و خیل عظیم خیران اندیشه ها، قدمها و دستهای مهرورزی نقش کلیدی دارند که پیشران تحقق نیات خیرخواهانه میباشند. تک تک این افراد سرمایهای برای جاری ماندن رودخانه عظیم اقدامات خیر در سرزمین مهراست که جامعه بایستی قدردان آنها باشد. متاسفانه حاج نادعلی سعیدی یکی از این عزیزان چهل روز پیش همفکران و مددجویان و شهروندان نیک اندیش را تنها گذاشت و به دیاری باقی شتافت. مطلب پیشرو نگاهی هر چند مختصر به زندگی ایشان است.
تولد و درس و مشق:
نادعلی روز 2 آذر سال 1338، در محله گاردر به دنیا آمد پدرش مرحوم قنبرعلی مردی مومن و کشاورز بود که از طلوع آفتاب تا غروب آن بر روی زمینهای خود به کسب روزی حلال مشغول و غروبها پای ثابت صف نماز جماعت مسجد گلوله بود. مرحوم حاجیه خانم شاهین، مادر نادعلی زنی مومن و مهربان و اهل قرآن و عبادت بود. نادعلی ایام کودکی را در همراهی با پدر و علم آموزی در مدارس و جلسات قرآن مسجد و بازی و فوتبال در زمینهای خاکی محل گذراند. در مدارس مهرگان و شهدا درس خواند. در مبارزات دوران انفلاب در دبیرستان شهدای خمینیشهر، پایگاه دانشآموزان مبارز و مسجد گلوله و جلسه قرآن آن فعال بود. در سال 1359 در همین دبیرستان دیپلمه شد.
دوران سپاهیگری:
انقلاب اسلامی پیروز شده بود و سپاه پاسداران خمینیشهر در شهر شکل گرفت، خیلی زود جنگ بر کشور تحمیل شد. در چنین شرایطی نادعلی به همراه دیگر جوانان به سپاه پیوست. در واحد تبلیغات و بخش انتشارات آن به کارهای فرهنگی مشغول شد و بارها به عنوان رزمنده به جبهه رفت.
معلمی، رویایی که تحقق پیدا کرد:
او عاشق تعلیم و تربیت دانش آموزان و هدایت آنها به صراط مستقیم و کسب علم و دانش بود و تا روز آخر عمر خود همچنان در این راه استوار ماند.
نادعلی سعیدی به دنبال تحقق رویای خود در سال 1361 پس از بازگشایی دانشگاهها در مرکز تربیت معلم قم پدیرفته شد و پس ار پایان تحصیلات به استخدام آموزش و پرورش خمینیشهر درآمد تا در مقام شغل معلمی که به آن عشق میورزید به تعلیم و تربیت دانش آموزان اهتمام ورزد. او سالها در سمت های معلم، مدیر خستگی ناپذیر و معاون آموزشی آموزش و پرورش خمینی شهر در خدمت دانش آموزان و توسعه آموزش و پرورش در شهر بود. پشتکار و توانایی کم نظیر او باعث شد تا هرگاه مدرسهای جدید و ناتمامی را اداره قصد گشایش داشت، حکم مدیریت آنرا برای وی بزنند. تشکیل کلاسهای آموزشهای خانواده برای والدین دانش آموزان از ابتکارات وی بود. او حتی بعد از بازنشستگی تا ظهر روزی که جان به جان آفرین تقدیم کرد، تدریس مینمود. همزمان با تدریس حاج نادعلی سعیدی در تحولات فرهنگی و اجتماعی شهر از جمله برپایی کنگره شعر میلاد آفتاب، جلسات مذهبی و کلاس قرآن در مسجد محل کوشا بود.
چراغ هدایتی که روشن نگه داشت:
از دهه 1340 به همت مرحوم حاجعلی شاهین کلاس قرآنی در مسجد گلوله گاردر بنا نهاده شد. در این کلاس مرحوم شاهین و مرحوم استاد ملک و شیخ احمد به کودکان و جوانان و مشتاقان محل قرآن می آموختند. نادعلی هم یکی از این کارآموزان بود. در دهه بعد و تاکنون این چراغ هدایت به همت استاد حاج اسداله عاملی و حاج نادعلی روشن مانده و با نام «کانون فرهنگی قرآنی الهادی» توسعه یافته و روشنگر راه جوانان محل است.
مدیری نمونه برای سازمان حج و زیارت
این مرد خستگی ناپذیر به دلیل مشخصات فردی از سال 1363 ابتدا به عنوان بازرس و سپس مدیر کاروان حج و زیارت برگزیده شد. وی بیش از 35 سفر حج و 16 سفر کربلا را خادم مشتاقان سفرهای زیارتی و حجاج بود. مدیریت قوی حاج آقا سعیدی سبب شد تا کاروانهای سنگین به وی واگذار و به عنوان نماینده مدیران حج استان اصفهان برگزیده شود.
تلاش برای ماندن توپ در زمین فوتبال:
نادعلی سعیدی از دوران نوجوانی همانطور که پیشتر آمد به فوتبال علاقهمند بود و سالها به عنوان دروازهبان تیم پرسپولیس محل بازی میکرد. در یک دوره به دلیل نیاز شهر به یک مدیر برای چرخاندن چرخ فوتبال شهر با توجه به خصلت مسئولیت پذیریش وارد صحنه شد و چند سالی به عنوان رییس هیئت فوتبال به جامعه ورزشی شهر و پیشبرد آن خدمت نمود.
یاوری برای یتیمان و مستمندان:
شخصیت قوی اجتماعی و روحیه انساندوستی و انگیزه بالای حاج نادعلی سعیدی همواره وی را به شدت به ناهنجاری های جامعه از جمله فقر و محرومت حساس میکرد به شکلی که هر ندایی را برای رفع آنها پاسخگو بود. ابتدا جذب کارهای خیر محل با عنوان صندوق قرض الحسنه و خیریه حضرت سجاد(ع) گاردر شد تا بازوی اقدامات خیرخواهانه در محل خود باشد. وی عضو هیئت مدیره و در مقاطعی مدیرعامل خیریه مذکور شد. حاج نادعلی در این خیریه توانست همراه دیگر فعالان در هدایت نذورات به خصوص در ایام محرم به سمت کمک به مستمندان نقش موثری بازی کند. دیری نپایید که خیریه های متعددی از دهه 1370 یکی پس از دیگری در شهر شکل گرفت و مرحوم سعیدی پای ثابت جمع کنشگران و پیشرانان حرکت فزاینده تشکیل خیریه ها شد.
مدیرعاملی در خیریه حضرت سجاد(ع)، عضویت در هیئت مدیره کانون ازدواج و همسریابی الزهرا(ع)، مدیرعاملی خانه گلهای بهشت برین صفا، مدیرعاملی سرای سالمندان فرزانگان و.... نمودهایی از تلاشهای شبانه روزی وی در اداره و پیشبرد اهداف خیرخواهانه است که بیشک پربارترین سالهای زندگیاش را رقم زدند. کارنامه درخشان یکسال اخیر مرحوم سعیدی در سرای سالمندان فرزانگان را نباید از قلم انداخت، آنجا که پس از فوت همسنگرش مرحوم کریم رضایی در سال گذشته، مدیر عاملی خیریه مذکور را پذیرفت و ظرف مدت کوتاهی توانست کارهای برزمین مانده را با کمکهای میلیاردی خیران به سرانجام برساند و سرا را در آستانه شروع به کار قرار دهد اما صد افسوس که اجل به او مهلت نداد تا شاهد راه اندازی مرکز باشد.
بیش از یک دهه خانه گلهای بهشت:
در 4 تیر 1398 گفتگویی در خصوص خانه گلهای بهشت برین صفا با حاج نادعلی سعیدی انجام شده که در کتاب سرزمین مهر چاپ شده است، البته این کتاب هم به پیشنهاد ایشان درخصوص سابقه کارهای خیر خمینی شهری ها نگارش یافت. او در پاسخ به چند سوال از سابقه و مراحل تاسیس خانه گلها و ساختمان آن میگوید:
در سال 1386 دکتر محمود سعیدی از اهالی محل گاردر با بنده تماس گرفت و گفت فکری دارم که میخواهم اجرا کنم و آن اینکه مرکزی برای نگهداری کودکان بیسرپرست تا 6 سال راه اندازی کنیم و از من خواست تا به او کمک کنم. پس از آن دنبال مراحل قانونی کار رفتیم که دو سال طول کشید.
در تیرماه 1389 به مناسبت ولادت امام علی علیهالسلام مجلس جشنی با شرکت اهالی محل و علاقه مندان برپا شد و موضوع مطرح گردید. خروجی این جلسه انتخاب 30 نفر به عنوان هیات موسس خیریه بود. از بین آنها 12 نفر به عنوان اعضای هیات مدیره انتخاب شدند و بنده هم از ابتدا تاکنون به عنوان مدیر عامل خدمت میکنم. لازم به ذکر است که هیچ فردی از اعضای هیات موسس و هیات مدیره ریالی بابت فعالیتهای خود دریافت نمیکنند.
در سال 1393 یکی از اهالی محل، مرحوم مختاری زمین 1100 متری خود را به خیریه واگذار کرد و ساخت و ساز روی آن با هزینه خیرین شروع شد و ظرف مدت دو سال در دو طبقه و 7 واحد با زیر بنای حدود 2000 متر مربع و هزینه حدودی 2 میلیارد تومان ساختمان آماده و در اردیبهشت 1395 در سالروز میلاد با سعادت امام اول شیعیان با حضور خیرین، مردم و مسوولین کشوری و استانی و کشوری افتتاح گردید.
عاقبت وی در غروب روز یکشنبه 18 مهر 1400 در حالی که راهی سرای سالمندان بود در تصادفی که در آن مقصر نبود جان به جان آفرین تقدیم کرد.
خاطره هایی از مرد خاطره ها:
هرکس یک بار با مرحوم روانشاد حاج نادعلی سعیدی برخورد داشته از او خاطرهای دارد حتی اگر لبخند و شوخی باشد. نقل چند خاطره از او بیانگر تفکرات و منش او میباشد:
روزی از فعالان خیریهها در جایی دعوت شده بود. قرار شد حضار خود و خیریه محل فعالیت را معرفی کنند. نوبت که به حاج نادعلی رسید به او گفتیم برای اینکه وقت گرفته نشود نمیخواهد بگویید در کدام خیریهها هستی، اسم خیریهها که نیستی را بگو.
عبدالعلی حاجیان از پیشرانان خیریهها
...
در مراسم تشییع جنازه مرحوم سعیدی فردی مرتب جملاتی در خصوص او میگفت با او همکلام شدم گفت خدا رحمتش کند، دستش خیر بود برای هرکس میتوانست کاری انجام بدهد، انجام میداد. به منهم کمک کرد. گفتم چه کمکی، گفت پسرم مدتی بود دختری را عقد کرده بود جایی برای سکونت نداشت اجاره هم نمیتوانست بکند وکار داشت به جدایی میکشید، زندگی ما جهنم شده بود. کسی حاجی را معرفی کرد پیشش رفتم و مشکل را گفتم، دست به تلفن شد و مکانی برای پسرم پیدا کرد تا سر زندگی خود برود.
یکی از شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه
...
چند سفر به عنوان مداح عضو کاروان حاج نادعلی بودم. آخر شبها وقتی کارهای کاروان تمام میشد و سرمان خلوت بود حاجی از من میخواست بعضی دعاها از جمله دعای کمیل را نجوا کنم، او هم حالش منقلب میشد و اشک میریخت. ناگفته نماند که مرحوم سعیدی به زبان عربی مسلط بود.
یکی از مداحان
...
سال گذشته در اوج کرونا روزی به گوشی حاج نادعلی سعیدی زنگ زدم، صدای یک پسر بچه را شنیدم گفتم با حاجی کار دارم، گفت گوشی او دست منه چون من گوشی ندارم و برای استفاده از کلاس حاجی گوشیاش را به من داده بعدا زنگ بزنید.
در تهیه این متن آقایان حاج محمدعلی حاجحیدری، حاج اسداله عاملی، حاج مصطفی نجارپور و احمد زرگر همکاری نمودند که ازآنها تشکر میشود.