گذری بر زندگی عالم بزرگ آیت اله حاج شیخ محمد حسین نجفی
مروّج دعای کمیل
نویسنده :محمدعلی پیمانی
آیت اله حاج شیخ محمد حسین نجفی از علمای جلیل القدر خمینی شهر و از شاگردان تراز اول آیت اله مدیسه ای در نجف اشرف بود.
وی پس از تحصیل علوم مقدماتی از زادگاه خود راهی نجف شد و پس از بازگشت به خمینی شهر به حاج شیخ محمد حسین نجفی مشهور گشت.
هنگام مراجعت وی به سده مردم به سفارش حاج میرسیدعلی امامی تا کاروانسرای انوشیروان به استقبالش رفتند. مسجدی در محله درب سید برای وی بنا شد که مسجد نو نام گرفت. آیت اله حاج شیخ محمد حسین پس از مدتی مسجد نو را به حاج سید محمدتقی مصطفوی سپرد و خودش به درخواست اهالی محله میانجوی به اقامه نماز در مسجد ملاحیدر مشغول شد. وی پس از ملاحیدر و ملاحسین سومین امام جماعت این مسجد بود. اهالی محل خانه ای در نزدیکی مسجد برایش ساختند و وی برای اولین بار احیای شب جمعه همراه با قرائت دعای کمیل را در مسجد مرسوم کرد و مناجات های پر سوز و گداز وی بسیار مورد استقبال قرار گرفت. برگزاری همزمان نماز ظهر و عصر که تا پیش از آن به طور جداگانه در دو وقت ظهر و عصر اقامه می شد نیز از دیگر اقدامات آیت اله نجفی بود.
آیت اله مدیسه ای: هر چه حاج شیخ محمد حسین بگوید از نظر من صحیح است
ملاحیدرعلی سال ها قبل خانه خود را تبدیل به مسجد کرده بود و حالا با اضافه شدن جمعیت مساحت مسجد ملاحیدر دیگر جوابگوی جمعیت نمازگزار نبود از همین رو آیت اله نجفی بخشی از گورستان همجوار را به مسجد اضافه کرد. این کار وی با مخالفت های بسیاری روبرو شد و عده ای برای آیت اله مدیسه ای در نجف نامه نوشتند که شیخی به مسجد ما آمده که بخشی از گورستان را در مسجد انداخته و از ایشان خواستند تا در تایید یا رد این اقدام حکمی صادر نماید. آیت اله مدیسه ای در پاسخ نامه نوشت که مگر حاج شیخ محمد حسین در سده نیست که از من سوال می پرسید؟ هر چه او بگوید از نظر من صحیح است.
بارش بی امان باران پس از دعای حاج شیخ محمد حسین
مدتی بود در سده باران نباریده بود و همه چاه ها رو به خشکی رفته بود به گونه ای که اهالی سده هر روز غروب برای پر کردن تنگی ها و آفتابه های خود تا قنات خوزان که تنها منبع آب در آن موقعیت بود، می رفتند. عرصه چنان بر مردم تنگ شد که اهالی فروشان نزد آیت اله نجفی رفته و از وی خواستند که از درگاه خداوند طلب باران نماید. چند روز پس از مراجعه مردم به وی چنان بارانی گرفت که خانه ها را آب برد و مردم از شدت ترس شروع به اذان گفتن نمودند. آن زمان آقا سید محمد ابوالبرکات (پدر حاج آقا رضا ابوالبرکات) به عنوان امام جماعت مسجد لادره نیز در مسجد با صدای بلند اذان گفت و باران کم کم قطع شد.
نجف جهت رفع جهل بود و بافندگی جهت تامین معاش
آیت اله حاج شیخ محمد حسین نجفی در کنار اقامه نماز در مسجد ملاحیدر، به بافندگی نیز مشغول شد. کارگاهی در نزدیکی خانه اش راه انداخت و خود در کنار چند کارگر مشغول کار شد. وی در پاسخ کسانی که به این کار وی به جهت مقام علمی اش انتقاد و اعتراض وارد می کردند، می گفت: «نجف جهت رفع جهل بود و بافندگی جهت تامین معاش»
حاج شیخ محمد حسین نجفی در سال های آخر عمرش بیمار و خانه نشین شد و خانه خود را برای برپایی دبستان پسرانه رودابه به اداره فرهنگ اجاره داد.
حاج آقا رحیم ارباب: ان تدنینی من قربک همین است
یک روز که حاج آقا رحیم ارباب برای عیادت از وی به خانه اش آمد، حاج شیخ محمد حسین از بیماری و خانه نشینی خود گلایه کرد و حاج آقا رحیم ارباب در پاسخ وی گفت: «این همان ان تدنینی من قربک است که شب های جمعه در دعای کمیل از خداوند طلب می کردی.»
آیت اله حاج شیخ محمد حسین نجفی اهل شعر نیز بود و نوحه معروفی که نوحه سرایان محله ملاحیدر همچنان بر خواندن آن اصرار دارند از ایشان است:
عباس نَجلِ المرتضی برادر ای بی قرینه/ برخیز و بر آب روان بهر سکینه
آیت اله نجفی در سال 1334 پس از تحمل چند سال بیماری سرطان درگذشت و به وصیت خودش در قطعه لسان الارض تخته فولاد به خاک سپرده شد و مردم جنازه وی را از محله میانجوی سده تا تخته فولاد با پای پیاده مشایعت کردند. اکنون گذری در محله ملاحیدر و همچنین ادامه بلوار باغبان به سمت جنوب به نام ایشان نام گذاری شده است.
گفتنی است در زمان ایشان طرح وزارت معارف برای نظارت بر روحانیت در سال1314 به تصویب هیات وزیران وقت رسید. طبق این طرح طلاب موظف به امتحان مطابق مقررات در موارد مشترک (علوم ادبی و تفسیر و علم الحدیث و اخلاق) و مواد اختصاصی مثل تاریخ ملل و نحل و فیزیک و هیات و... شدند.
پس از تاسیس موسسه وعظ و خطابه در سال 1315، بسیاری از معممین و وعاظ شهر از جمله ایشان از عضویت در آن خودداری کرده که این نوعی مبارزه با دستگاه حاکم بود.