سابقه مبارزات برای ردن نفت به مجلس ملی دوره شانزده و پیش از آن میرسد ولی دوره تاریخی ملیشدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن نفت به اوج خود رسید. اصطلاح نهضت ملیشدن نفت در اوجگیری مبارزات مردم به رهبری دکتر مصدق و آیت الله کاشانی به کار میرفت. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ طرفداران این نهضت سرکوب شدند، اما همچنان حامیان آنها تحت عناوین مختلف مثل جبهه ملی و نهضت آزادی به حیات سیاسی خود ادامه دادند.
اسنادی از دوره تاریخی مذکور از شرایط سده در دست میباشد که نشان میدهد هواداران این نهضت در سده فعال بوده و اقداماتی در حمایت از دولت دکتر مصدق انجام دادند.
بر پایه دو سند از دو شخصیت وقت سده ارسال تلگرافهای اعلام حمایت از شخصیتهای نهضت و تدارک شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی از جمله این اقدامات بوده است. یکی از این اسناد نامه امام جمعه سده آیت الله حاج سیّد نورالله امامی سدهی(1264-1357) فرزند آیت الله حاج میرسیّد علی به آیت الله کاشانی است در این نامه وی گزارشی از حمایت مردم سده از آیت اله و نهضت ملی و جلوگیری از اهداف نامشروع مخالفان میدهد. امام جمعه در اطلاعیه ای با عنوان مژده به عموم برادران دینی گزارش این اقدام خود را به مردم سده داده و از آنها میخواهد با حمایت خود نگذارند زحمات چندین ساله در راه اصلاح مُلک و ملت که مردم را از شکنجه و آزار اجنبیان رهایی نموده از بین برود و مجددا گرفتار بدبختی و بیچارگی شوند. همچنین از مردم میخواهد در انتخابات شرکت و با انتخاب افراد متدین و صالح این اهداف را محقق کنند.
اسناد دیگر نشان می دهد، دو تلگراف از آیتالله کاشانی و دکتر مصدق خطاب به رضا ابوالبرکات در جواب اعلام حمایت آنها از نهضت در ضمیمه روزنامه ندای دین چاپ شده است که نشان از حمایت شخصیت ها و روحانیون از نهضت و دکتر مصدق دارد. دکتر سیدرضا ابوالبرکات دیباجی(1365- 1309) از طلاب جوان و فعال سدهی بوده که آنزمان در چهار چوب اتحادیه طلاب به فعالیت های سیاسی اجتماعی میپرداخت. اتحادیه طلاب اصفهان در تلگراف اعلام حمایت خود از مبارزات دکتر مصدق و آیت الله کاشانی به ضد استعماری بودن مبارزات آنها اشاره کرده و مینویسند، اجازه نخواهیم داد مشتی مزدور مردم را تحت اسارت و بردگی استعمارگران در بیاورند.
همزمان با آغاز انتخابات هفدهمین دوره مجلس شورای ملی، که بر خلاف سایر دورهها به صورتی آزادتر برگزار گردید، علما، روحانیون و مردم برای همراهی با آیتالله کاشانی و دکتر مصدق وارد عرصه انتخابات شدند و از حوزه انتخابیه اصفهان و ماربین سید جمال الدین صهری، داوطلب شد.
حضور او با استقبال وسیع گروههای مختلف همراه گردید و روحانیون، اصناف و مردم مناطق مختلف در اصفهان و سده در بیانیه های مختلف از او حمایت نمودند. از آنجا که حاج آقا جمال همراه و همگام با کاشانی و مصدق بود داوطلبی او را چند نفر از صاحب نفوذان بر نمیتابند و سعی نمودند با روشهای مختلف مانع ورود سید جمال به مجلس شورای ملی شوند. بنابراین دو سه نفر در ورنوسفادران و خوزان در مقابلش ایستادند. این جریان به درگیری محلی منجر شده و یکی دو نفر کشته شدند و چند بار هم حاج آقا تهدید شد. سرانجام با بالا گرفتن حوادث، ایشان در بحبوحه انتخابات انصراف دادند.
چند سند در دسترس نشان میدهد که پس از کودتا طرفداران رژیم شاه در برخی محلات جشن بر پا کرده و دار و دسته راه انداخته و تعدادی از طرفداران نهضت تحت تعقیب قرار گرفتند.
صورتجلسات شورای بخش ماربین در سالهای 1332و 1333 نشان میدهد که در این سالها به دستور کار این شورا که در حالت عادی به مسایل بهداشتی٬ عمرانی٬ و نیازمندیهای بخش میپرداخت، مسائل امنیتی هم افزوده شد که مربوط به حوادث این سالها میباشد.
در کتاب راویان ماربین جلد سوم در مطلبی با عنوان مصدقی های سده به این موضوع بیشتر پرداخته شده است.