نقل از کتاب راویان ماربین جلد چهارم
راوی: مهندس مرتضی حاج علیاکبری1
تاریخ مصاحبه: 3 مرداد1397، تلفنی
محورهای گفتگو: حاج حسین ساعی بانی زایشگاه ساعی
اشاره: اطلاعات و شواهد نشان میدهد یکی از معضلات بهداشتی درمانی در همایون شهر نبودن زایشگاه و در نتیجه مرگ و میر مادران و نوزادان بوده است. کنشگران اجتماعی شهر به این مشکل واقف و به ضرورت احداث زایشگاه پی برده و لذا به فکر یافتن راه حل بودند تا پس از چند سال تلاش و سعی در کمک گرفتن از دولت و افراد متمول در نهایت مرحوم ساعی توفیق احداث آنرا به دست آورد. گفتگوی انجام شده گوشههایی از تاریخ این تحول بهداشتی درمانی را مستند میکند.
*شما به عنوان نوه دختری مرحوم ساعی بایستی دیدهها و شنیدههای از او داشته باشید؟
بله چون مدتی را برای تحصیل خارج کشور بودم بیشتر اطلاعاتم از گفتههای مرحوم مادرم میباشد.
*مرحوم ساعی اهل کجا بودند؟
خانواده مرحوم ساعی اهل گاردر و ساکن کوچه پشتحمام بودند و هنوز خانه آنها هست. پدرشان که فوت کرد و حسین یتیم شد او برای کار به کرمانشاه رفت و مادرش تنها ماند او هر چند وقت یکبار توسط کاروانها برای مادرش خرجی میفرستاد جالب اینکه مادرشان از آنها به جای پول گندم میگرفت. نقل است زمانی که قحطی شد او گندم ذخیره داشته است. و نان میپخته و به همسایهها میداده است خود من مکان پنهان سازی گندمها را در خانه پدر بزرگ دیدهام.
*با این حساب ساعی باید درسالهای 1296 و 1297 زمان قحطی در شهر کرمانشاه بوده باشد؟
احتمالا
*مرحوم ساعی در کرمانشاه ماندگار ماند؟
نه، چند سال بعد به تهران رفت و کارخانه آرد ایران را با چند نفر شریکی احداث کرد.آنزمان برق هنوز در تهران همه جا نبوده و او چند ساعتی شبها از محل نزدیک که برق داشته انشعاب میگیرد، تا کارخانه را روشن کند.
*و کار به همین منوال پیش میرود؟
خیر مدتی بعد کارخانه دچار آتش سوزی میشود پس از این حادثه او به کمک آلمانها کارخانه را بازسازی میکند و دو باره شروع به کار میکند. به دلیل تلاش و کوشش زیاد به تدریج کارش رونق میگیرد و شرایط مالیش خوب شد.
*چه شد که ایشان به فکر ساخت زایشگاه افتادند؟
در دهه 1340 زایشگاهی در همایون شهر نبود و زنانی اصطلاحا سرزا میرفتند که این موضوع مردم را ناراحت کرده و کسانی از معتمدین دنبال افراد خیر و متمولی میگشتند تا زایشگاهی در شهر احداث کند. پیشنهاد ساخت زایشگاه را به محمود فرقانی که تاجری سدهی مقیم اهواز میدهند که وی در این کار تعلل میکند . اما وقتی مرحوم پدر بزرگ از موضوع با خبر میشود ساخت زایشگاه را در صورت معرفی زمین و تجهیز توسط دولت قبول می کند. پس از اختصاص زمین وی معماری مشخص و کار ساخت را به او واگذار میکند.
*زایشگاه چه سالی آماده بهره برداری شد؟
ساختمان در اواخر دهه 1340 آماده و با نام زایشگاه شیر و خورشید ساعی افتتاح شد.
*از میزان هزینه مرحوم پدر بزرگتان برای این اقدام خیر اطلاع دارید؟
بله حدود ششصد هزار تومان خرج ساختمان زایشگاه میشود.
*وی به جز ساخت زایشگاه مکان دیگری هم با نیت خیرخواهانه احداث کرده است؟
بله غسالخانه قدیمی قبرستان گارد روی نهری قرار داشت که از زاینده رود آب میگرفت. در کم آبی ها امکان استفاده از آن غسالخانه نبود و مردم محل دچار مشکل میشدند. مرحوم ساعی برای رفع این معضل غسالخانه ای در قبرستان گاردر ساخت.
وی حمام گاردر را تعمیر و خزینه های آنرا بر میدارد و به جای آن دوش نصب میکند.
...............................
1- مهندس مرتضی حاج علی اکبری نوه دختری مرحوم حاج حسین ساعی، کارشناس وزارت صنایع، ساکن تهران.
2- درگفتگوهایی که با شاهدان متعدد از جمله حاج اکبر غفورزاده کارمند وقت بهداری، اکبرحاج هاشمی فرزند نعمت حاجهاشمی، استاد قنبر حاجهاشمی، فعالان گارگاه سنگ تراشی در محل، اکبر شاهین فرزند اقا رضا شاهین و کرامت عمادی انجام شد، روند تشکیل شیر و خورشید و به دنبال آن زایشگاه ساعی چنین نقل گردید:
در اوایل دهه 1340 جمعیت شیر و خورشید به همت معتمدین محلی همچون حاج ابراهیم سرتیپی، قدمعلی زهتاب، نوراله نیکدل، آقا رضا شاهین حاج حسن ناصری و...در شهر تشکیل شد و خانهای در خیابان امام شمالی فعلی روبروی کارخانه برق به طور موقت و مجانی متعلق به حاج کاظم قاسمی در اختیار جمعیت قرارگرفت. همان معتمدین به ویژه آقا رضا شاهین به دنبال ساخت یک زایشگاه در شهر بودند و برای اینکار به افراد که توانایی مالی داشتند مراجعه میکردند تا اینکه مرحوم ساعی این امر خیر را قبول میکند. جستجوها برای انتخاب زمین مناسب شروع میشود و در نهایت به زمینی که اکنون بیمارستان ساعی در آن قرار دارد میرسد. دراین زمین یک کارگاه بزرگ سنگ تراشی متعلق به نعمت حاج هاشمی وجود داشته که تعدادی به سنگتراشی در آن مشغول بودند. معتمدین با نعمت حاج هاشمی(نعمت ابرام) و علی ماهوش و رحیم آردی و قدم حاج هاشمی که زمین در اختیار آنها بود موضوع را مطرح میکنند زمین را تخلیه کنند و مدتی بعد نماینده وقت همایونشهر مهندس پریشانی در مجلس شورای ملی همراه معتمدین محلی در سالن کوچکی تقریبا مقابل مخابرات خیابان امام شمالی فعلی از این افراد تجلیل به عمل میآورد. پس از این مرحله ساختمان شروع و در اواخر دهه 1340 زایشگاه آماده و بهره برداری می شود. این زایشگاه به نام زایشگاه شیر و خورشید ساعی نام می گیرد. 3125 مترمربع ساختمان زایشگاه در زمینی به مساحت 7500 مترمربع ساخته میشود. مرکز مذکور در سالهای بعد در اختیار بهزیستی و شبکه بهداشت قرار گرفته و شکل بیمارستان به خود میگیرد.در دهه 1390خیرین تصمیم میگیرند در این مکان یک بیمارستان پیشرفته در هشت و نیم طبقه بنا کنند.