راوی: محمدعلی شریفیان
ولادت: 1326
شغل: معلم بازنشسته
تاریخ مصاحبه: خرداد 1395
پرسشگر: محمدعلی شاهین
محور گفتگو: اولین نامه رسان سده
از آنجا که شما در دوران نوجوانی خود مدتی به پستچی سده کمک میکردهاید باید خاطراتی از حال و هوای پست و نامه رسانی داشته باشید؟
بله اولین پستچی سده عموی من مرحوم میرزاآقا شریفیان بود و به همین دلیل سراغش میرفتم.
از او اطلاعاتی میدهید؟
میرزاآقا شریفیان در منطقه درمحکمه مکتب خانه داشت و به کار آموزش بچه ها مشغول بود. درب محکمه دو مکتب خانه داشت یکی متعلق به حیدرآقا شریفیان که بعدا محضردار شد و دیگری متعلق به میرزاآقا که پستچی شد.
وقتی پست دایر شد فردی را میخواستند که سواد داشته باشد و روی نامه ها را بخواند و به نشانی آنها برساند، برای همین پیشنهاد کار با پست را به او دادند وی به این کار مشغول شد و در سالهای بعد به استخدام پست درآمد.
میرزاآقا شکل و شمایل و پوشش خاصی داشته که همه او را به عنوان پستچی تشخیص میداده اند همینطور است؟
بله کلاهی که نقاب داشت بر سر میگذاشت و گیوه پا میکرد. کیف مخصوصی داشت که بر دوشش آویزان بود. به شوخی مردم وقتی به میرزاآقا میرسیدند میگفتند میرزا این کیف مال کیه و او جواب میداد مال دولته.
شما از نزدیک شاهد کار او بوده اید؟
بله من دانش آموزکه بودم خیلی وقت ها به کمک او میرفتم.
وی نشانی های افراد را از بر بود و تمام سده را با پای پیاده طی میکرد تا نامه ها را به صاحبان آنها برساند. نامه ها و تلگرافها که وارد پست میشد را ابتدا به ترتیب نشانی آنها ردیف میکرد و سپس برای رساندنشان به نشانی ها راه می افتاد.
وقتی به کمک عمو میرفتم، او تعدادی نامه و تلگراف را به دست من میداد تا به مقصد برسانم. در حاشیه پاکت برخی نامه ها خطوط آبی و قرمز بود. بعضی نامه ها را میرزا میگفت داخل آنها پول است حتما به دست خود صاحب نامه بده، برایشان بخوان و جوابش را بگیر و بیا.
این نامه ها از چه کسانی به سده میرسید؟
آنزمان خیلی از مردهای خانواده برای کار به کویت و اهواز و آبادان و تهران میرفتند. ساکنان کهندژ شوهرانشان بیشتر کویت بودند. ارتباط این افراد با خانواده شان از طریق نامه بود و با همین نامه ها برای همسرانشان پول برای خرجی میفرستادند.
شما چطور این نامه هارا به دست صاحبانش میرساندید؟
نامه را به نشانی داده شده میبردم و در حضور صاحب نامه درب آن را باز میکردم. پول را که معمولا یک بیست تومانی بود تحویل میدادم و چون سواد نداشتند برایشان نامه را میخواندم و جوابی که میدادند را مینوشتم و برای پست کردن به پست می آوردم. یک ریال انعام به من میدادند و ده شاهی تا دو ریال هم خرج تمبر میشد.
کسانی که خارج سده بودند چطور اعتماد میکردند و پول توی پاکت میگذاشتند؟
میرزاآقا امین مردم بود و کسانی که در شهرهای دیگر کار میکردند میدانستند او پول هایی را که داخل پاکت میگذارند به دست صاحبانشان میرساند.
غیر از نامه های خانواده ای بیشترین نامه ها برای چه کسانی میآمد؟
یادم هست بیشتر نامه ها در محله گاردر برا ی حاج حیدرآقا اشرفی و آقارضا شاهین میآمد. یک نفر هم که بقالی داشت و موذن مسجد بود به نام حاج کریم ملک نامه های زیادی به نشانیاش میآمد مثلا 20 عدد که مال دیگران بودکه به جای نشانی خانه خود، نشانی حاجکریم را مینوشتند و او به دست صاحبانش میرساند.
سال فوت اولین پستچی شهر را به خاطر داری؟
او حدود سال 1348 در 90 سالگی در گذشت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.