پنج شنبه, 01 آذر 1403 Thursday 21 November 2024 00:00

بند: سد، مانع بر سر آب

بیرون آب: اراضی که در هنگام تقسیم آب در آن کشاورزی نمی شده است پس سهمی از رودخانه نداشته است ولی بعد به زمین های قابل کشت اضافه شده است و از هرز آبها و یا خرید آب از حقابه داران استفاده می کنند.

بلوک: منطقه، پهنه ای جغرافیایی است که درآن نوعی وحدت جغرافیایی و انسانی با هم وجود داشته باشد.

تنقیه قنوات: لاروبی قنات ها.

تنبوشه: لوله سفالین که جهت عبور آب از آن استفاده کنند. دهنه تمبوشه های قرای ثلاثه یک چارک شاه دهنه مدور و بقیه دو گره شاه دهنه دارد. تنبوشه حدود 16 لیتر در ثانیه آب عبور می داده است.

حوزه: ناحیه، مرکز، منطقه و محدوده معین.

حوضه: آبگیر رودخانه، چاله.

جوی: مسیر های آبرسانی منشعب از مادی ها که به تعدادی باغ و زمین کشاورزی آبرسانی می کند. در دو طرف این جوی ها درختانی مانند چنار و سنجد در منطقه ماربین وجود دارد که حریم باغ و زمین کشاورزی محسوب و مالکیت آن در اختیار مالک باغ و یا زمین است.

رسوم دادن: دستمزد یکروزه کارگران و خدمه ( آبیاری و کشاورزی).

سرجوی: سرپرست تقسیم آب در جوی های روستاها و مزارع، پایین ترین رده مدیریتی آب زاینده رود.

سرطاق: هر شب یا روز آبیاری یک طاق نام دارد و مسول یک طاق آب را سرطاق گویند.

سرکرده: مازاد یا سر ریز آب که در رودخانه به طرف پایین دست جاری می شود.

سله انداختن: بستن دهانه نهرها با شاخه هایی که به صورت عمودی و افقی شبیه سبد قرار می دادند.

سنگ: واجد آب، دهانه تنبوشه و یا واره ای که به ابعاد 25 در 25 سانتیمتر است. آب خروجی از آن حدود 16 لیتر در ثانیه بوده و یک سنگ آسیاب را حرکت می داده است.

طاحونه: آسیاب

لت: مَقسَم، قطعه سنگی است که با محاسبات دقیق در جلوی مادی یا جوی نصب می کرده اند و سهم آب جوی یا جوی های زیر دست آن به اندازه سهمی که در طومار مشخص شده است از روی آن سر ریز می شده است.

لِقاطات: اراضی دور دست مادی که حاصلخیزی کمی داشته است و اراضی مرتفعی که با خاکبرداری امکان آبیاری آن فراهم می شده است.

لَوَرک: اراضی مسطح آبرفتی و معمولا حاصلخیز، صحراهای به این نام هم وجود دارد.

مَقسَم: محل تقسم آب یا ابزار تقسیم آب مانند لت و تنبوشه و سنگ.

مواجب: حق و حقوق سالیانه و یا یک دوره آبیاری که توسط حقابه داران پرداخت می شده است.

میان( میانی) : به اراضی گفته می شده که حد فاصل دو مزرعه و یا دو روستا و یا دو مادی واقع باشد.

میراب: امیر آب مسول کل رودخانه.

واره: دهانه جوی های کوچک باغ ها و زمین های کشاورزی.

حسینی ابری، سیدحسن، زاینده رود از سرچشمه تا مرداب، نشر گلها، اصفهان، 1379 صص 305 تا 310.