جمعه, 28 ارديبهشت 1403 Friday 17 May 2024 00:00

تاریخ مصاحبه: 27 مهر 1398

محورهای گفتگو: دوران نمایندگی حجت‏الاسلام محمدجعفر سعيديان‏فر، حواشی انتخابات، طرح‏های اجرا شده، برنامه‏های فرهنگی
اشاره: در راستای ثبت و مستند کردن تاریخ شهر، یکی از راه‏ها گفتگو با مدیران وقت شهر مانند ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، فرمانداران، شهرداران و دیگر مدیران است، چرا که آنها بر حسب موقعیت خود در جریان بسیاری از رخدادهای منطقه قرار می‏گیرند و با اشرافیت بیشتری می‏توانند آنها را روایت کنند. گفتگو با حجت‏الاسلام محمدجعفر سعيديان‏فر با همین هدف انجام شده است.
* در گفتگوی قبلی به دوران کودکی، تحصیلات، مبارزات و آزادی از زندان و فعالیت‏های اول انقلاب حضرتعالی پرداخته شد، در ادامه از دوران نمایندگی شما در مجلس تاکنون پرداخته
‏می‏شود، به عنوان نخستین سوال چه شد که پس از پایان کار در سپاه به فکر حضور در مجلس شورای اسلا‏می‏افتادید؟
ابتدا این نکته را خاطر نشان کنم که من پس از استعفای از سپاه دیگر مایل به شرکت در کار‏های اجرایی نبودم وبنا داشتم با شرکت در درس و بحث‏های حوزوی به کار‏های فرهنگی و پژوهشی بپردازم ولی به دلیل تحولات وسرعت تغییرات سال‏های آغازین انقلاب گویا تقدیرمن چیز دیگری بود چون نماینده دوره اول خمینی‏شهر جناب احمدی امام جمعه شهر بودند که به دلایلی از جمله بیماری بنای شرکت در دوره دوم مجلس را نداشتند. مردم از خمینی‏شهر دسته دسته به قم ‏می‏آمدند واز من ‏می‏خواستند برای نمایندگی نامزد شوم.حتی عده‏ای که درمیان آن از خانواده معظم شهدا هم بودند با مینی بوس به قم آمدند و طوماری هم که امضای زیادی داشت آورده بودند. مصر بودم که قبول نکنم و به کارهای فرهنگی پژوهشی بپردازم
* چند دوره با انتخاب مردم شهرستان خمینی‏شهر به مجلس شورای اسلا‏می‏ راه یافتید؟
دو دوره، دوره دوم از خراد سال 1363 تا خرداد 1367 و دوره سوم از خرداد 1367 تا خرداد 1371.
* شما در هر دو باری که به مجلس رفتید در دور دوم وارد مجلس شدید و تایید صلاحیت شما هم با چالش روبرو بود چرا؟
تضادها و اختلاف‏های کشوری که در سپاه قم آن زمان توسط جناح راست دامن زده شد و باعث استعفای من شده بود پس از نامزدی برای نمایندگی مجلس به داخل شهر کشیده شد و ارتباط بعضی از مخالفین مخصوصا روحانیون با شورای نگهبان کار انتخابات را به ابطال می‏کشاند و سرنوشت انتخابات به دور دوم میکشید ولی بنده باز رای می‏آوردم. البته چندماه اول مجلس را از دست ‏می‏دادیم که دودش در چشم شهر می‏رفت.
* به چه بهانه‏ای انتخابات را باطل می‏کردند؟
جناح رقیب در شهر هماهنگ با جریان‏های کشوری آن زمان با طرح چپ و راست بودن، تلاش ‏می‏کردند که در صلاحیت من ایجاد تردید کنند ولی چون چند نفر از اعضای شورای نگهبان من را ‏می‏شناختند و سوابق مبارزاتی من را ‏می‏دانستد و مخالفان بنده هم حرف‏ها و اسناد قانونی نداشتند و بعضی از اعضا شورای نگهبان هم مثل آیت‏الله مومن استاد من بودند موفق نمی‏شدند آن زمان نظارت استصوابی هم نبود ولی تلاش ‏می‏کردند با بهانه‏هایی مثل دخالت بسیج و سپاه در انتخابات اصل انتخابات را باطل کنند. شرح مفصل این ماجرا در این مصاحبه کوتاه نمی‏‏‏گنجد وانشاالله در کتاب خاطرات بنده که به توفیق الهی چاپ خواهد شد با ذکر منابع و مستندات خواهد آمد
* وقتی با همه این کش و قوس‏ها وارد مجلس شدید در عمل چه اتفاقی افتاد، اصولا چه اهدافی را پیگیر بودید؟
دو هدف کلی بود، یکی کشوری و انجام وظیفه قانونگذاری و دیگری حل مشکلات و معضلات شهر.
در مجلس عضو کمسیون نفت شدم و نماینده این کمسیون در پدافند غیر‏ عامل هم بودم. به دلیل شرایط جنگی، بزرگترین مسئله دفاع از کشور بود. بیشترین وقت را باید در این بخش صرف میکردیم. همانطور که 3 میلیارد از بودجه 5 میلیاردی کشور از نفت هزینه جنگ ‏می‏شد.
* به طور مشخص این عضویت شما چه کمکی به جنگ ‏می‏کرد؟
کار پدافند غیر‏عامل رصد تاسیسات و مخازن نفتی در سراسر کشور و چاره‏اندیشی و اقدام برای خارج کردن آنها از تیررس دشمن مثلا با انتقال به زیر زمین بود.تحقق این هدف این کار مستلزم سفر به نقاط مختلف کشور و صرف وقت زیاد بود لذا مرحوم آیت‏الله رفسنجانی که رییس مجلس بود مرخصی‏های طولانی به بنده میداد و با دکتر فیروزآبادی نماینده دولت به مناطق مختلف سفر‏ می‏کردیم و اقدامات لازم را انجام ‏می‏دادیم تا آسیب‎‏ها به تاسیسات نفتی کم شود.
* فرمودید عضو کمسیون نفت بودید، سفرهایی هم به خارج کشور به این دلیل داشته‏اید؟
بله چندین بار مثلا در اجلاس‏های اوپک به وین و آمریکا همراه هیئت ایران رفتیم.
* خاطره‏ای از آن سفرها دارید؟
بله آنزمان روحیه انقلابی در همه افراد بالا بود و کسی به دنبال خرج‏تراشی برای کشور نبود و اصولا فساد و زر‏اندوزی جایگاهی در بین مدیران نداشت. به یاد دارم در وین هر قوری جایی 3 دلار بود و من حاضر نشدم این هزینه را پرداخت کنم برای همین از خیابان مقابل هتل یک قوری برقی خریدم و به این طریق چایی همه اعضای هیئت با این قوری آماده می‏شد.. مسئله دیگر اینکه معمولا کسی برای اعضای خانواده هدیه نمی‏خرید.
* در تصویب قوانین هم نقش داشتید؟
در امر قانون گذاری هم فعال بودم چون در مجلس دوم که من بودم بسیاری از نهادهای تازه تاسیس بعد از انقلاب هنوز قانون مصوب مجلس نداشت. از طرف دیگر بعضی قوانین رژیم گذشته نیاز به اصلاح داشت. مثل قانون نفت که دررژیم گذشته شرکتی بود و رئیس آن توسط شخص اول تعیین ‏می‏شد. پس از انقلاب تبدیل به وزارتخانه شد وباید قوانین آن تصویب می‏شد. درتصویب همه قوانین و طرح‏ها و لوایح درکنار نمایندگان دیگر فعال بودم البته برای تصویب همه این‏ها از نظر کارشناسان وزارتخانه‏ها و دانشگاه‏ها استفاده ‏می‏کردیم و هر کمسیون مجلس چند مشاور از دانشگاه‏ها داشت و به تناسب موضوعات از نظریات کارشناسی آنها استفاده ‏می‏کرد.
* برای حوزه انتخابی خود یعنی شهرستان خمینی‏شهر چگونه برنامه‏ریزی کردید؟
به دو مسئله ارتباط با مردم و شنیدن مسائل و مشکلات آنها و پیگیری انجام خدمات زیر بنایی توجه خودم را معطوف کردم. طبق یک سنت مردم هر مشکلی داشتند به نماینده مراجعه و بایستی به آنها توجه ‏می‏شد و منهم همین امکان را ایجاد کرده بودم و هر وقت در محل بودم مراجعه کنندگان را می‏پذیرفتم و سعی در حل مشکلات آنها داشتم که البته خیلی از آنها ارتباط با نماینده نداشت.
* پیگیری‏هایی که در ایجاد و یا پیشبرد خدمات زیربنایی و زیر ساخت‏های شهر در دو دوره نمایندگی خود انجام دادید شامل چه حوزه‏هایی می‏شد؟
فضای سبز،گاز، فاضلاب، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان وفرهنگی
* مشخصا در زمینه فضای سبز چه کاری پیگیری شد؟
منطقه‏ای را برای احداث فضای سبز که بعدا پارک پیروزی نام گرفت انتخاب کرده بودند گرچه اقدامات کمی ‏انجام گرفته بود اما آزادسازی‏ها به نتیحه نرسیده بود. به همین دلیل تلاش خود را با همراهی مسئولین شهر روی افتتاح پارک پیروزی متمرکز کردم و این کار انجام شد. پارک جنگلی هم در دوران نمایندگی بنده توسط شهردار پرتلاش مهندس ناجح که بعد از شهرداری فرماندار خمینی‏شهر شد احداث شد.
* گاز موضوع دیگری بود که مطرح نمودید در دهه 1360 که شما نماینده بودید گازرسانی چه شرایطی داشت و شما چه کردید؟
تا شروع نمایندگی بنده اصغرآباد و بخش کمی ‏از شهر لوله‏کشی گاز شده بود. بنده پیگیر گاز رسانی به دیگر نقاط شهر شدم. از آنجا که عضو کمسیون نفت بودم توانستم موافقت وزارتخانه را برای توسعه لوله‏کشی گاز در اکثر نقاط شهر جلب کنم و به این ترتیب محلات ورنوسفادران، فروشان و خوزان به شبکه گاز سراسری وصل شدند.
* آنزمان مدیران اداره گازچه کسانی بودند در خمینی‏شهر دایر بود؟
مدیر کل استان آقای عراقی بود که از مدیران بسیار فعال بود و از دوستان بنده البته برادر عزیز و گرا‏می‏ مهندس علیرضایی هم در اداره گاز استان معاون بودند و آقای رحیم زاده مسئول اداره گاز خمینی‏شهر بودند
* شبکه فاضلاب در دوران نمایندگی شما چه شرایطی داشت؟
احداث شبکه فاضلاب پیش از انقلاب و در زمان نمایندگی آقای حسن اوحدی شروع شده بود و حتی اشتراک انشعابات آن به فروش رفته بود اما از آنجا که قرار بود تصفیه‏خانه آن در حوالی هرستان احداث شود ساکنین آن حوالی اعتراض کرده و کار متوقف شده بود. بهرحال باید کار در دوره نمایندگی من ادامه می‏یافت و پیگیر موضوع ‏می‏شدم. در همین ایام طرح احداث تصفیه‏خانه فاضلاب در حوالی شاهین‏شهر در حال اجرا بود که کارشناسان پیشنهاد انتقال فاضلاب خمینی‏شهر به این تصفیه‏خانه را دادند. نماینده باید رایزنی‏ها را انجام ‏می‏داد و دیگران مخصوصا نماینده مجلس آن منطقه را مجاب میکرد که در نهایت از طریق موافقت با عبور شبکه آبرسانی کشاورزی دولت‏آباد از زمین‏های خمینی‏شهر آنها هم با انتقال فاضلاب شهرمان به تسویه خانه بزرگ فاضلاب اصفهان موافقت کردند. البته موافقت آنها را برای آبیاری فضای سبز خمینی‏شهر از این شبکه را هم گرفتیم.
* در زمان نمایندگی شما رشد فزاینده‏ای در تعداد دانش‏آموزان شهر به خصوص دانش‏آموزان مهاجر وجود داشت، با مشکل کمبود مدارس روبرو نبودید؟
چرا به شدت. مدارس حتی سه شیفته بودند و این کمبود مدرسه در منطقه مهاجرنشین شدیدتر بود.
* آنطور که فرمودید به دلیل جنگ بودجه عمرانی بسیار محدود بود چگونه این کمبود را ‏می‏خواستید جبران کنید؟
درست است از بودجه دولتی خبری نبود بنابراین راه حل را در مجلس باید پیدا ‏می‏کردیم با یکی از نمایندگان به نام دکتر علا نماینده علی‏آباد که خود اقتصاد دان بود و چند نماینده دیگر تبصره‏ای به نام تبصره 16 بودجه پیشنهاد دادیم و آنقدر بر تصویب آن پافشاری کردیم که به تبصره شانزدهی‏ها معروف شدیم.
* تبصره 16 چطور مشکل را حل ‏می‏کرد؟
براساس این تبضره مالیات دهندگان میتوانستند محل هزینه مالیات پرداختی را مشخص کنند. وقتی این تبصره تصویب شد به سراغ مالیات دهندگان به خصوص کارخانه‏داران خمینی‏شهری در تهران رفتیم و با مالیات‏های پرداختی آنها تعدادی مدرسه ساختیم. در امور مالیاتی هم دو نفر همشهری که نام خانوادگی یکیشان پریشانی بود کارمند بودند که خیلی به ما کمک کردند. البته در شهر هم کسانی بودند که مالیات دهندگان را از این کار منصرف میکردند. بهرحال کار برای عموم بود و شخصی نبود حالا چه چیزی عاید آنها ‏می‏شد نمیدانم.
* به غیر از آنچه که ذکر نمودید فعالیتهای فرهنگی اجتماعی هم طی این سالها داشتید؟
یکی از دغدغه‏های من اوقات فراغت مردم مخصوصا جوانان و امکانات فرهنگی بود. به همین دلیل به فکر تاسیس مجموعه فرهنگی شهید مطهری افتادم و تاسیس آن افتادم. اول باید زمین مناسب در شهر پیدا می‏کردیم.
* این به اصطلاح جانمایی ممکن شد؟
بله روبروی شهرداری مرکزی زمین بسیار مناسبی بود ولی محل اسقرار سپاه پاسداران بود. با پیگیری و هماهنگی همه مسئولین و فرماندار ی و شهرداری و جلسات مختلف با سپاه موافقت کردند با گرفتن معوض درجای دیگر زمین را برای مجموعه فرهنگی واگذار کنند.
* بودجه احداث چنین مجموعه بزرگی را در شرایط جنگی آنروز، چگونه می‏خواستید تامین کنید؟
بله بودجه‏ای برای این کار وجود نداشت. تمام کارهای اولیه تهیه نقشه توسط یک گروه از مهندس‏های موفق کشور مثل مهنس گنابادی که مدتی اول انقلاب وزیر مسکن بود و از دوستان بنده بود انجام شد.
همه هزینه اولیه نقشه ابتدایی و تفصیلی از کمک‏های مردم و عمدتا وجوهات شرعی که یک رقم شش ملیونی آن توسط فقیه عالیقدر از محل وجوه شرعی تامین شد.
* طرح احداث مجموعه فرهنگی شهید مطهری شامل چه بخش‏هایی می‏شد؟
بر اساس نقشه تهیه شده که در احتیار ارشاد گذاشته شد، بنا بود در این زمین بزرگ همه چیز از سالن نمایش تا کلاس‏های هنری و استخر و نماز‏خانه همه در کنار هم ساخته شود.
* کار طبق نقشه پیش رفت؟
متاسفانه بعد از پایان یافتن دوره نمایندگی این نقشه کامل اجرا نشد چون متولی نداشت و ارشاد هم بودجه نداشت. البته بعد از دوران نمایندگی بنده در سفر آقای ‏هاشمی ‏رفسنجانی به خمینی‏شهر با تلاش‏هایی که در استان شد و نیز پیگیریهای فرماندار وقت جناب لطفی یک رقم نه چندان زیاد به این مجموعه اختصاص داده شد که هزینه خرید آهن برای سقف‏ها شد ولی متاسفانه بعضی قسمت‏های مجموعه بعدا اصلا اجرا نشد. چند سال یعد شهرداری بخشی از زمین مجموعه را برای پایانه اتوبوسرانی و...در اختیار گرفت.
* در رابطه با احداث دانشگاه آزاد هم نقشی داشتید؟
بله برای تحقق فکر احداث دانشگاه در خمینی‏شهر با رابطه نزدیکی که با جناب‏ هاشمی ‏رفسنجانی داشتم اصل تاسیس را پیگیری کردم. بنده یکی از اعضا هیئت موئسس بودم و چک‏های ودیعه اولیه را از حساب خودم دادم، البته بعدا توسط خیرین و مسئولین پرداخت شد چون بنده پولی در حسابم جز اندک نداشتم فقط اعتبار من بود. در پیشبرد کار از جمله تملیک زمین با همراهی تعدادی از برادران متعهد از اختیارات نمایندگی و ارتباط خوبی که با مسئولین زمین شهری و وزیر مسکن و دانشگاه آزاد استفاده کردم.
* در همین دوران بیمارستانی تحت عنوان بیمارستان منظریه کلنگ زده شد ماجرای احداث این بیمارستان از کجا شروع شد؟
خمینی‏شهر آن زمان دو مرکز بیمارستانی شهید اشرفی و ساعی را داشت. ولی با توسعه خانه‏سازی در شمال شهر و افزایش مهاجرین و جمعیت نیاز به مراکز درمانی بیمارستانی بیشتری احساس می‏شد. تا اینکه دولت میرحسین موسوی یک لایحه پیشنهادی برای احداث صد بیمارستان 90 تخت خوابی به مجلس آورد. نقش کمسیون نفت درتامین بودجه مهم بود و منهم عضوآن بودم. معاون پارلمانی دولت از کمسیون نفت و من به عنوان مخبر کمسیون ‏می‏خواستند که از لایحه در صحن علنی مجلس دفاع کنم و من هم پیشنهاد دادم یکی از این بیمارستانها در خمینی‏شهر باشد. ابتدا دولت موافق نبود ولی با اصرار و پیگیری و کار کارشناسی که بر روی تراکم جمعیت و مهاجر پذیری و رشد جمعیت درخمینی‏شهر شد، دولت هم موافق شد و من هم از لایحه دولت در صحن علنی دفاع کردم و تصویب شد.
* در حد تصویب بود و یا بودجه هم گذاشته شد؟
در زمان نمایندگی بنده ابتدا سال اول شصت ملیون بودجه اختصاص داده شد که با بودجه‏ای که سال بعد اختصاص یافت به مرحله سفت کاری رسید. در سالهای بعد بودجه کمتری به دلیل تحریم و شرایط جنگی اختصاص داده شدکه متاسفانه طرح سالها معطل ماند و به یکی از مطالبات مردم و وعده انتخاباتی تبدیل شد. تا اینکه خوشبختانه در دهه 1390 با پیگیریهای نمایندگان بعدی، به بهره برداری رسید.
* کار فرهنگی خاصی هم در محل خود پایه ریزی کردید؟
در دوران نمایندگی و سالهای پس از آن در مناسبت مختلف مثل ماه مبارک رمضان و ماه محرم و دو هفته یک بار شب‏های جمعه در مسجد سید الشهداء(آقا سامون) به وظیفه اصلی خودم به عنوان یک طلبه کارشناس دین به ترویج معارف قرآن و نهج البلاغه بامحوریت خردگرایی و اخلاق پرداختم. همچنین به کمک خیران محل و فرهنگ دوستان مجموعه فرهنگی و کتابخانه فاطمیه را بنا نهادیم که به تدریج توسعه یافته است.
* پس از دوران نمایندگی یه چه کاری مشغول شدید؟
از سال 1373 به قم برگشتم و مشغول تحقیق و پژوش و تدریس شدم ضمن اینکه عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم هستم. در این مدت دو عنوان کتاب در سه جلد از پژوهشهای خود را با عناوین ..........................منتشر کرده‏ام
* هیچگاه به نگارش و چاپ خاطرات خودتان فکر کرده‏اید؟
به لطف خداوند در صدد نگارش خاطرات خودم که بخشی از آن به صورت روز نگاراست و برخی واقعه نگار و مناسبتی است هستم و امیدوارم که بتوانم وفایعی را که خود شاهد آن بوده‏ام برای نسل امروز وآینده بیان کنم