جمعه, 02 آذر 1403 Friday 22 November 2024 00:00

خصوصیات ویژه

یکی از دوستان شهيد بیان می کند شهید فاتحی واقعاً شناخت عجیبی نسبت به دین و مسائل انقلاب داشت. در مورد سوره حمد مطالبی تفسیرگونه بیان می کرد که هنوز در ذهن من هست. در زمینه وضو علاوه بر دعایی که از حضرت علی(ع) هست این جور بیان می کرد که از صبح تا ظهر ممکن است با این دست و گوش و چشم و پا حرکت هایی انجام داده باشیم که در جهت خدا نبوده پس شستشو می کنیم آنها را که در جهت خدا نبوده است.گوشه های از دست نوشته های شهید را درمورداصول وفروع دین می خوانید:

بیائید مسائل عبادی و اصول مکتب را با محتوا درک کنیم

چرا ما همیشه پوسته و ظاهر یک موضوع و یا یک مکتب را گرفته ایم و از محتوای آن مکتب و یا از محتوای آن موضوع منحرف شده ایم یعنی فراموش کرده ایم و شاید نمی خواهیم به اصل آن موضوع بپردازیم. چرا نمی خواهیم محتوای یک موضوع را بشناسیم مثلا اصول اسلام و یا مسائل عبادی. مثلا اصولتوحیدش، عدل و جهاد و امثالهم و یا مسائل عبادی از قبیل نماز، حج، روزه و یا رسالت سپاه و مسائل بسیار دیگری را چرا نمی خواهیم بفهمیم؟ آیا همین قدر که ما گفتیم اسلام کافی بود و یا همین که گفتیم عدالت مومن شده ایم؟

عدالت چیست

آیا عدالت آن است که ما فقط حق یک یتیم و یا یک ضعیف را نخوریم و یا سیلی توی گوش یک یتیم نزنیم؟ آیا فقط همین را

می گوئیم عدالت؟همانقدر که گفتیم عدالت به ظاهر عدالت را پذیرفته ایم آیا یک عدالت آن نمی تواند باشد که وقتی یک مسئله ای که حق من نیست و به من دادند و از من خواستند بگیرند این عدالت باشد. خوب این عدالت نیست؟ آیا این عدالت نیست که وقتی می خواهیم قضاوت کنیم در قضاوتمان خوب قضاوت کنیم؟ عادلانه قضاوت کردن آن عدالت است برچسب زدن و یادیگران را، اذهان جامعه را منحرف کردن آن عدالت است. برچسب زدن و یا دیگران را اذهان جامعه را منحرف کردن نسبت به یک فکری و یا نسبت به یک موضوع آیا نمی تواند ظلم باشد و خلاف عدالت باشد؟ ما اگر خواستیم در رابطه با یک مسئله یا یک موضوع قضاوت کنیم لازم است اول درباره نفس خودمان قضاوت کنیم که آیا حب و یا بغض نفس داریم یا نه؟ و علت آنکه در قضاوت نسبت به دونفر یکی را فقط نقطه قوتها را می گوئیم و دیگری را تنها نقطه ضعفها را تذکر می دهیم.

توحید

وقتی که می گوئیم توحید یعنی یگانگی در تمام مسائل جامعه یگانگی در آن چه موجود است. یگانگی یعنی توحید یگانه فکر کردن، تمرکز فکری داشتن، همیشه یک محور را اصل قرار دادن،  بغض و حب نفسها را رها کردن، توحید آن نیست که فقط بگوئیم خدا یکی است و دو نیست، نه آن را توحید نخواهند گفت.

معاد

 معاد را اگر بخواهیم دقیق و به طور عمیق بررسی کنیم می بینیم معاد در تمام هستی در جریان است، آن فصول را که نگاه می کنیم فصل زمستانش را می بینیم معاد پائیزش را می بینیم و آن بهار، رستاخیز گلها و گیاهان و آن نباتات و دانه ها، آن معاد کرم ابریشم را کی می بینیم و یا آن پروانه ها را. چرا ما بایست همیشه در جا بزنیم لابدماهم معاد داریم. پس معاد کدام است ما رستاخیز داریم ماهم درون زندگی برخواهیم خواست و هم بعد از مرگمان. پس تو درون خودت یک قیامت داری حتی با آن سجده هایی که درون نماز به جای می آوری شما اشاره به قیامت می کنید، سجده اولت می گوئی من از خاکم سر از سجده اول که برمی داری می گوئی من از خاک برخاستم. داری کلا یک سیر تاریخی خلقت را طی می کنی و معاد پس معاد یک نوع برانگیختن است.

اما جهاد

 جهاد یعنی جهاد با نفس، جهاد در گفتن، جهاد در اندیشیدن، جهاد در قضاوت، جهاد در تحلیل کردن و جنگیدن با تمام افعال و زشتیها با تمام کفر و با تمام کینه ها و حسادتها و آنچه که درون یک انسان به عنوان انحراف و ارزشهای ضدخاکی و کفرهای مرکب می تواند وجود داشته باشد و با آنها جنگیدن، این جهاد است، یعنی به این خاطر اسلام کلمه جهاد را انتخاب کرد که ابعاد بسیار وسیعی داشت، اگر نه می گفت محاربه کردن یعنی جنگیدن، زدن به سر همدیگر، جهاد را انتخاب کرد که ابعاد بسیار وسیعی دارد.

جهاد در جامعه

در جامعه جهاد در خوردن، جهاد در پوشیدن، جهاد در قضاوت، در شنیدن، در شهادت، در دیدن و در راه رفتن و جهاد در آنچه ضربان قلب تو به خاطر چه چیز به پیش خواهد افتاد پس جهاد بسیار وسیع است.

 خیرات چیست؟

 مجموعه آن خوبیها که به جامعه باید برسد، مجموعه محبتهاست، مجموعه ایثارها و تقواها و انسان سازیهاست که جامعه باید برسد.

قبل از پاسدار بودن

بیائیم ما قبل از پاسدار بودن کانال عبودیت خدا را بگذرانیم یعنی از کانال عبودیت گذشتن، عبد شدن نسبت به خدا، نسبت به تمام عبدشدنها را کنار زدن، کانال عبودیت خدا را پذیرفتن و آزاد شدن از تمام وابستگیها و در عبد و عبادت خدا بودن و بعد پاسدار شدن و یا بعد رسول شدن.