نویسنده :لیلی پیمانی/محمدعلی شاهین
تیر 1393
سال هاست که این شهر در آرزوی برخورداری از یک مرکز اهدا و انتقال خون به سر می برد.
شهری که مردمانش به گفته مسوولان استان هر سال در ایام محرم و صفر استقبال بی نظیری از طرح اهدای خون می کنند و همواره تعداد زیادی از داوطلبانی که به مراکز سیار اهدای خون مراجعه می کنند موفق به انجام این کار خداپسندانه نمی شوند چراکه امکانات این مراکز سیاری که از مرکز استان به شهر ما می آیند پاسخگوی این همه نوعدوستی و از خود گذشتگی همشهریان ما نیست. بهمن ماه سال 91 بود که یکی از خیران خوب خمینی شهر متعهد شد در زمین 200 متری واقع در خیابان امام شمالی جنب مسجد هاشمیه که شهرداری به این کار اختصاص داد، مجموعه ای 4 طبقه با 600 متر زیربنا احداث کند. حاج محمد صمدی تا کنون حدود 250 میلیون تومان هزینه کرده تا این ساختمان به مرحله سفت کاری برسد. گفتگوی کوتاه فرصت با این خیّر را بخوانید:
خودتان را معرفی کنید؟
حاج محمد صمدی هستم متولد 1338. از کودکی همراه خانواده به خوزستان رفتم و تا حدود 15 سال پیش ساکن اهواز بودم. شغلم هم انبوه سازی و تجارت برنج است.
خیرین در شهر ما وارد عرصه های مختلفی شده اند، چه شد که شما از این میان به احداث ساختمان انتقال خون رو آوردید؟
چند طرح به بنده پیشنهاد شد. یکی ساخت مسجدی در منظریه، یکی احداث یک مدرسه و دیگری هم انتقال خون. من از زمان های قدیم دوست داشتم در کاهای خیر شرکت کنم و نیت داشتم که اگر روزی دستم رسید یک درمانگاه احداث کنم و باقیات و صالحاتی برای خودم بر جا بگذارم و همین شد که از این میان سومی را برگزیدم. البته توضیحات دست اندرکاران راجع به اینکه حدود 20 سال است که قرار است چنین مرکزی در شهر تاسیس بشود اما هر بار به بن بست می خورد نیز در ترغیب من به انتخاب این مورد موثر بود.
ساختمان احداث خون الان در چه مرحله ای است؟
کار از بهمن ماه سال 91 آغاز شده و اکنون سفت کاری و تاسیساتش تمام شده و به مرحله نازک کاری و نصب در و پنجره رسیده است. امیدوارم برای ماه محرم امسال حداقل طبقه اول آن آماده شود تا اهدای خون در همین مکان صورت بگیرد.
شما به جز این طرح سابقه شرکت در چه کارهای خیر دیگری دارید؟
در اهواز به هیات 14 معصوم (ع) کمک می کردم و اینجا هم صندوق قرض الحسنه الزهرا (س) را حمایت می کنم و همینطور کمک هایی به فلاورجان و پیربکران و... نموده ام.
سرمشق شما برای انجام امور خیر چه کسی بود؟
پدرم خیلی به مردم کمک می کرد چه مالی و چه فکری و من که از بچگی شاهد گرهگشایی امور مردم توسط پدرم بودم به انجام چنین کارهایی علاقمند شدم.
یک تاجر خمینی شهری به نام فرقانی هم در اهواز بود که خیّر بزرگی بود، یادم می آید زمستان ها که می شد دو کامیون لحاف و تشک تهیه می کرد و آن را در اختیار پدرم می گذاشت تا به افراد بی بضاعت برساند.
با توجه به تجربیات شما در این زمینه فکر می کنید انجام چه امور خیری در خمینی شهر اولویت دارد؟
به نظر من هیچ کاری بهتر از ایجاد اشتغال برای جوانان نیست چراکه بیکاری یکی از علت های گرایش جوانان به مواد مخدر است. از طرفی چون طلاق زیاد شده زنان سرپرست خانوار و خود سرپرست هم زیاد شده اند که باید زمینه اشتغال برای آنها هم فراهم شود. سرپرستی کودکان یتیمی که از نعمت پدر و مادر برخودار نیستند نیز از جمله این امور است.
شما در این امور وارد شده اید؟
مهندس علیرضایی (نماینده اسبق) باغی در اطراف بام سبز دارد که آن را برای احداث مجتمعی برای اشتغال زنان و همچنین نگهداری از سالمندان اهدا کرده است. تصمیم دارم من هم مرحله ای از این کار را به دست بگیرم.
ازنظر شما ورود خیرین به همه عرصه ها مثل بهداشت و سلامت، ورزش، مدرسه سازی، کتابخانه سازی و... صحیح است؟
بله لازم است چراکه دولت در وضعیتی نیست که بتواند همه امور را ساماندهی کند بلکه می تواند در تعامل با خیرین راه های قانونی را هموار سازد و خیرین نیز با تامین اعتبار به تسریع در این امور بپردازند. من بارها این را به مسوولان گفته ام که با هموار کردن راه و برداشتن موانع، خود در کار خیر شریک هستند.