محاسن اصفهان
• نویسنده:مفضّل بن سعد بن حسین مافرّوخى هرستانی
• تاریخ نگارش: قرن پنجم قمری به زبان عربی
• موضوع کتاب: اصفهان قرون اولیه اسلامی، آثار مهم شهر، علما و دانشمندان، نواحی و محلات،درمورد ماربین هم مطالبی آمده است.
• ترجمه خلاصه ای به زبان انگلیسی با عنوانmanuscript Account of a rare History of Isfahan ، پروفسور براون ،1279 ش
• ترجمه به فارسی ،حسین بن محمد آوی ، قرن هشتم قمری
• تدوین و چاپ متن عربی به اهتمام سید جلال الدین طهرانی ، ۱۳۱۲ ش
• تدوین و چاپ به کوشش عباس اقبال آشتیانی سال 1328ش
• چاپ توسط مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل 1385
شرح:
محاسن اصفهان نام کتابیست از مفضّل بن سعد بن حسین مافرّوخى اصفهانی، به زبان عربی نوشته شده که از احوالات مولف آن اطلاع دقیقی نداریم. از چند موضع کتاب به خوبی واضح می شود که تالیف آن در ایام سلطنت سلطان معز الدین ابوالفتح ملکشاه سلجوقی (۴۶۵-۴۸۵ ه.ق.) و دوره صدارت خواجه نظام الملک طوسی صورت گرفته و در آن ایام حکومت اصفهان با نصره الدین ابوالفتح مظفر ملقب به فخرالملک بوده است.
این فخر الملک هیچ کس دیگر نمی تواند باشد مگر خواجه ابوالفتح پسر ارشد خواجه نظام الملک(۴۳۴-۵۰۰) و او که در ایام وزارت پدرش در دیوان به دبیری یا در ولایات به امارت سر می کرده، در حیات پدر چنانکه در متن محاسن نیز آمده "نصره الدین" لقب داشته ولی پس از قتل نظام الملک و رسیدن به مقام وزارت، لقب او از "نصره الدین" به "نظام الملک" مبدل گردید و در دیوان معزی اشاره به هر دو لقب او هست.(محاسن اصفهان، مقدمه، د)
رساله عربی محاسن اصفهان ، کتاب مفصلی در تاریخ یا جغرافیا یا خصوصیات اصفهان نیست بلکه رساله ایست که آن را مولف در نعت این شهر و ذکر محاسن آن جمع آورده و در ضمن بسیاری از فواید تاریخی و جغرافیایی و ادبی متعلق به موطن خود را در آن گنجانیده و بیش از همه در فصاحت عبارات و نمودن جنبه هنر انشاء خود در زبان عربی کوشیده و آن را تحفه مجلس والی اصفهان ساخته است.
مترجم کتاب، حسین بن محمد بن ابی الرضا آوی نیز با رعایت همین نظر اخیر، متن را به نام خواجه غیاث الدین محمد بن خواجه رشید الدین فضل الله همدانی به قالب فارسی در آورده و آن را در سال ۷۲۹ یعنی وزارت همین خواجه برای ابوسعید بهادر خان، به او تقدیم کرده است. لیکن مترجم ترتیب اصلی متن را در ترجمه رعایت نکرده است و مطالب را به میل خود در طی هشت باب مرتب ساخته و از خود نیز فواید بسیاری بخصوص راجع به دوره آخری حکومت ایلخانان بر ایران بر آن افزوده است.(همان، ه)
«ترجمه محاسن اصفهان»، ترجمه آزادی است از متن عربی رساله «محاسن اصفهان» تالیف مفضل بن سعد بن حسین مافروخی اصفهانی که در سال ۷۲۹ ق با اضافاتی، به خصوص راجع به دوران پایانی حکومت ایلخانانان بر ایران، توسط حسین بن محمد بن ابی الرضا آوی ترجمه شده است. این کتاب از آثار مهم تاریخی- ادبی قرن پنجم هجری است.
ساختار کتاب
کتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز شده است. متن کتاب در هشت فصل یا «ذکر» تدوین شده است. در انتهای اثر نیز دو بخش ذیل کتاب و حواشی و ملاحظات آمده است.
ترجمه
ترجمه محاسن اصفهان با وجود حجم اندک، اطلاعات ارزندهای در مورد اصفهان قرون اولیه اسلامی، به- ویژه قرن پنجم هجری؛ یعنی زمان حیات مؤلف، آثار مهم شهر، از جمله کاخها، کوشکها، قصرها، برجها، باروها، بازارها، مساجد، مراکز علمی، علما و دانشمندان، نواحی و محلات، و بسیاری از فواید تاریخی و جغرافیایی و ادبی دیگر در اختیار خواننده میگذارد.
از شرح حال مؤلف اصل عربی رساله محاسن اصفهان هیچ گونه اطلاعی به دست نداریم، حتی معلوم نیست که او عهد ملک شاه سلجوقی را به سر برده، یا در همان ایام، دنیا را وداع گفته است. از چند موضع از کتاب محاسن به خوبی واضح میشود که تالیف آن در ایام سلطنت معزالدین ملکشاه سلجوقی (۴۶۵- ۴۸۵ ق) و دوره صدارت خواجه نظام الملک طوسی صورت گرفته است.
درباره رساله عربی کتاب
رساله عربی محاسن اصفهان، کتاب مرتب مفصلی در تاریخ یا جغرافیا یا خصوصیات اصفهان نیست؛ بلکه رسالهای است که آن را مؤلف در وصف آن شهر و ذکر محاسن آن جمع آورده، و در ضمن، بسیاری از فواید تاریخی و جغرافیایی و ادبی متعلق به موطن خود را در آن گنجانده است. او بیش از همه، در فصاحت عبارت، و آشکار نمودن جنبه هنر انشای خود در زبان عربی کوشیده، و آن را تحفه مجلس فخرالملک، ابن خواجه نظام الملک، والی اصفهان که مردی فضل دوست و شاعر پرور بوده، ساخته است.
مترجم کتاب ترتیب اصلی متن عربی محاسن را در ترجمه رعایت نکرده است؛ بلکه مطالب آن کتاب را به میل خود، در طی هشت باب مرتب ساخته و هر مطلب از آن کتاب را که خواسته، پس و پیش کرده و از خود نیز فواید بسیاری بر آن افزوده است.
وی در فصل اول کتاب، اصفهان را به طور خلاصه توصیف کرده و در فصل دوم به تفصیل نواحی مختلف و تفرجگاهها و دیدنیهای آن را شرح کرده است. در فصل سوم به مناطق ویژه اصفهان؛ مانند گاوخونی پرداخته است. ابنیه و عمارات این شهر در روزگار پیشین و در عصر مترجم در فصل چهارم بیان شده است. در پنجمین فصل کتاب به امراء، ملوک، علما و ارباب جاه و مرتبه این شرح اشاره شده است. حوادث و اتفاقاتی که بر اصفهان گذشته در فصل ششم آمده است. توصیف آب و هوای بهار و دیگر فصول و کیفیت معاش و زندگی مردم اصفهان در فصل هفتم بیان شده است. توصیف مصلی و نامهای بزرگان، ابدال، سادات و نقبای اصفهان در آخرین فصل کتاب دیده میشود.
ترجمه فارسی محاسن اصفهان چنان که ملاحظه میشود با این که از جهت عبارت، متکلف است، و انشای آن، زیاد طبیعی و ساده نیست، باز از حیث فصاحت کلام و سلامت اسلوب، از نمونههای قابل توجه است. این اثر مشتمل بر مطالب تاریخی و جغرافیایی مهمی است که عین یا نظیر آنها در هیچ کتاب دیگر به دست نمیآید، و فضل این ترجمه بر اصل عربی، این است که علاوه بر مهمترین مطالب اصل کتاب، نکات و فوایدی را متضمن است که مترجم، آنها را راجع به عصر خویش بر آن الحاق کرده است. از آن جا که تاریخ وقایع نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم ایران- به خصوص اصفهان- چندان روشن نیست، و در هیچ جا نیز به شکل مبسوط و مشبعی آورده نشده، حائز اهمیت فراوان است.
وضعیت کتاب
متن عربی کتاب در سال ۱۳۱۲ ش به اهتمام سید جلال الدین طهرانی و ترجمه فارسی آن در سال ۱۳۲۸ ش توسط اقبال آشتیانی تصحیح و به ضمیمه مجله یادگار منتشر شده است. کتاب حاضر ویرایش جدید این اثر است. بخش حواشی و ملاحظات مشتمل بر شرح الفاظ، اصطلاحات و توضیح اعلام است. فهرست مطالب در ابتدای اثر و فهارس اعلام، مکانها، کتب، خاندانها و قبایل در انتهای آن آمده است.متأسفانه کتاب فاقد فهرست مطالب میباشد، اما فهرست اعلام، اماکن، الفاظ فرهنگی، اصطلاحات و اسماء کتب، به همراه فهرست قوافی، در انتهای آن آمده است.در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
موضوع:
در این رساله، اطلاعات مفصلی در مورد تاریخ و جغرافیا یا خصوصیات اصفهان بیان نمی شود، بلکه رساله ای است که مؤلف نعت این شهر و ذکر محاسن این شهر را به خوبی بیان داشته است
این کتاب ارزشها و زمینههای اجتماعی و روانی مردم اصفهان را در آن روزگاران به خوبی بازتاب داده و اطلاعات ارزشمندی درباره مسائل فرهنگی و هنری در این شهر ارائه کرده است.
در مجموع این کتاب در هشت بخش به تفصیل محاسن اصفهان را شرح میدهد:
الف)- وصف اصفهان؛
ب)- فضائل اصفهان نسبت به سایر بلاد؛
ج)- گاوخوانی و نوادر آن؛
د)- محاسن داخلی و خارجی از تعداد مقامات، اماکن، عمارات و تعیین حقوق؛
ه)- وضعیت فرمانبرداری اصفهانیان؛
و)- در باب سلاطین، ملوکان و اکابر در آن شهر؛
ز)- شخصیتهای برجسته و نوابغ، زنان و حتی به نام تعدادی از دیوانگان از جمله ابوالفوارس و عبدالله نامی اشاره شده است؛
ح)- به اسامی بستانها، کوچهها، اسامی از فقها، رجال بزرگ و فلاسفه اشاره دارد.
از جمله این باغات، عبارتند از: باغات چهارگانه، باغ فلاسان )که سرشار از میوههای شیرین است)، باغ احمد سیاه، باغ بکر و باغ کاران. علاوه بر باغات، نام برخی از روستاها ذکر شده است، از جمله: محله ورزنه، هراسکان، )امروزه در نیم فرسخی کاشان واقع شده) و از محلات مشهور، از: سنبلان، خرچان، فرسان، باغ عبدالعزیز، لنبان، بیدآباد، اشکهان، کروان و از مسجد جامع صغیر معروف به جورجیر نام برده شده است.
نویسنده همچنین به وجود معادن نقره در این شهر اشاره دارد و در باب تجارت و واردات این شهر، اطلاعات مفیدی ارائه میکند. از جمله وجود شراب مصر، جواهر بحرین، عاج هندوستان، تحفههایی از چین، پوستینهایی از خراسان، چوبینههای طبرستان، پشمینهها و گلیمهای آذربایجان و گیلان که در بازار اصفهان به فروش میرسد.
مافرخی برخی از مشاهیر متقدم و متأخر اصفهان، از جمله: ابونعیم احمد عبدالله اسحاق حافظ، احمد صفار، ابوعیسی مافرخی و از شعرای پارسی، تیمارتی، ابوالمظفر جنابادی و ابونصر کذه را نام میبرد.