سه شنبه, 01 خرداد 1403 Tuesday 21 May 2024 00:00

می دانیم که در تقطیع، این واژه به دو جزء «اندو» و «ان» تقسیم می شود جزء دوم آن همان «ان» است، یعنی علامت کثرت و نسبت که در بسیاری از دیه ها و امکنه داریم و به تضاعیف در این کتاب گفته ایم که از باب اطلاق حال به محل صیغه جمع حال اسم محل می شود. این مساله از توجه به نحوه زندگانی سکونت و مهاجرت آریایی ها روشن می گردد، به این صورت که چون در طی مهاجرت و سیر و سفر خود یک قبیله و یا عشیره آریایی به محلی می رسید و در آن سکونت می جست و مستقر می شد. برای خود قلعه ای بنا می کردند و درون قلعه را به دو قسمت تقسیم می کردند. قسمی را به سکونت خانواده ها و قسمت دیگری را به احشام و در این قسمت، شب ها آتش روشن می کردند، به دو منظور یکی این که خانوده ها از آن سهم برن و دیگر این که اگر دشمنان شبیخون زدند، پاسبانان آتش را تیزتر کنند تا مردان قلعه برای جنگ بیرون آیند و دشمن را از اطراف قلعه برانند. بعد ها این قلعه ها مبدل به دیه ها و شهرها شد. این قلعه ها را «ویس» و رییس آن را «ویسپد» می نامیدند و خود آن محل را «گئو» و محل سکونت عده زیادتری را «دهیو» و رییس آن را «ده یوپت» می گفتند. از واژه «گئوپت»همان کلمه کدخدا و از واژه «دهیو» همان دیه آمده است. عادت این آریایین بود که نام جمع آن ها را محل اطلاق می کردند. پس اندوان می شود محل سکونت و اقامت طوایف یا طایفه «اند» و یا «اندو» و نظایر آن در بسیاری از امکنه دیگر در ایران وجود دارد.
از ریشه کلمه «اند» و «اندو» در اصفهان باز هم نمونه هایی داریم. چنانکه در اندلان و اندشک (اردستان) در کلمه «اندو» می تواند «و»اندو برای تصغیر باشد و می تواند هم جزء نام به حساب آید. به هر صورت بی هیچ شک و تردیدی این هر دو کلمه از یک ریشه و یک منبع آمده اند. به گمان اقرب به یقین نام طایفه اندو بوده است و به همین دلیل نام محل سکونت «اندآن» و یا در تلفظ و ترکیب رایج اندران یا اندلان شده است، توضیح این که «ران» و «لان»یک واژه است مرکب از «ر+ان» به جهت این که «ر» و «ل» در خط پهلوی با یک علامت نوشته می شده است.
در ناحیت قهاب اصفهان که بر شمال شرق اصفهان افتاده است نیز دیهی داریم درست به همین نام اندوان منتها خیلی کوچکتر. جمعیت آن از 121 نفر بیشتر نیست.

منبع:
مهریار،محمد،فرهنگ جامع نامهاوآبادیهای کهن اصفهان،اصفهان:فرهنگ مردم 1383.