جمعه, 02 آذر 1403 Friday 22 November 2024 00:00

 تحقیق وپزوهش:  لیلا پیمانی


پزشکان درمحکمه
«درمحکمه» و «کوچه حکیم ها» تا آنجا که اذهان بزرگترها و قدیمی ها یاری می کند از سال های 1200 تا 1330 به عنوان دو قطب درمانی سده و روستاهای اطراف به حساب می آمد.
تا آنجا که تحقیقات محلی تایید می کند، میرزا محمدعلی معروف به «حکیم سدهی» که بر اساس شواهد و قرائن تولدش به سال 1200 ش بازمی گردد قدیمی ترین طبیب محله درمحکمه است. اینکه پیش از سیدمحمدعلی طبیب دیگری در این محله به سر می برد یا نه سوالی است که بی جواب مانده است حتی از میرزامحمدعلی نیز اطلاعات چندانی در دست نیست و خاطرات و شنیده های قدیمی ها درباره این حکیم به داستان هایی ختم می شود که بیشتر به افسانه شبیه است اما بر اساس این ضرب المثل قدیمی که «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» این افسانه ها دست کم می تواند مهر تاییدی بر مهارت وی در امر طبابت باشد.
از میان 5 پسر میرزامحمدعلی، تنها میرزا ابوالحسن و میرزا احمد پا جای پای پدر گذاشتند و به طبابت روآوردند. میرزا ابوالحسن به استخدام دولت درآمد و پزشک ارتش شد اما میرزااحمد همراه پدر در محله درمحکمه پذیرای بیمارانی از سده و روستاهای اطراف شد.
میرزااحمد نیز همچون پدر در میان مردم به هوش و استعداد وافر در تشخیص و درمان بیماری ها شهره بود. درمان بیماری صعب العلاج پسر صارم الدوله در زمانی که همه پزشکان اصفهان و حتی دکتر شافتر انگلیسی (رییس بیمارستان مسیحی ها (عیسی بن مریم)) از درمان وی عاجز شدند توسط میرزااحمد خود شاهد این مدعاست. میرزااحمد در مقطعی از زندگی حرفه ای اش دو روز از هفته را به رهنان می رفت و به بیماران آن منطقه رسیدگی می کرد.
میرزامحمدحسین و میرزا محمد مهدی دو تا از پسران میرزامحمود (نوه های حکیم سدهی) نیز کرسی طبابت خویش را در درمحکمه برپا کردند. میرزا محمدحسین نیز علیرغم اینکه از شنوایی کامل برخوردار نبود و گوش های سنگینی داشت اما میان مردم به پزشکی خبره معروف بود. میرزامحمدمهدی نیز در مقطعی از زندگی اش دچار سرطان حنجره شد اما خوشبختانه پس از عمل جراحی توانست 30 سال دیگر به زندگی ادامه دهد و علیرغم اینکه با میکروفون صحبت می کرد همچنان در حجره طبابت خود پذیرای بیماران بود.
آقافخر یکی از پسران میرزاابوالقاسم (نوه حکیم سدهی) نیز علیرغم اینکه در رشته بهیاری تحصیل کرد کرسی طبابت برافراشت تا نامش به لیست پزشکان درمحکمه اضافه شود. آن زمان البته این امر در میان خاندان میردامادی (شامل میردامادی، لقمانی و سیادت) تا حدودی معمول بود. سیدمجید یکی دیگر از فرزندان میرزاابوالقاسم نیز علیرغم اینکه درس طبابت نخوانده بود به استخدام بهداری درآمد و به سبب آشنایی اش با طب از طرف دولت مامور به طبابت در درچه شد. سال هایی از عمرش را نیز در اردستان و لنجان مشغول طبابت بود.
آقافخر چند سالی هم مقابل مریضخانه خوزان (بیمارستان شهید اشرفی فعلی) مطب داشت. سال هایی از عمرش را نیز در محله ورنوسفادران به طبابت مشغول بود. وی همچنین در بحبوحه انقلاب در یکی از روستاهای رفسنجان مشغول طبابت بود.
سیدمرتضی یکی از فرزندان میرزااحمد هم که لیسانسیه رشته بهیاری از دانشگاه مشهد بود از جانب دولت به طبابت در کمیجان یکی از روستاهای اراک مامور شد. میرزااحمد نام یکی از پسرانش را محمدعلی گذاشت تا نام پدرش حکیم سدهی زنده بماند. میرزامحمدعلی دوم که در سال 1280 متولد شد، نیز حرفه طبابت را در پیش گرفت.
شرکت میرزااحمد، پسرش میرزامحمدعلی، میرزا محمدحسین لقمانی و همچنین حاج آقا ابطحی در دوره آموزشی تخصصی دانشگاه تهران و اخذ مجوز «طبیب مجاز» از وزارت معارف در سال 1308 برگی تازه به دفتر پزشکی سده افزود.
این 4 پزشک پس از این دوره به عنوان دانش آموختگان دوره تخصصی پزشکی اجازه یافتند برای بیماران داروهای شیمیایی نیز تجویز کنند و در پزشکی سده گامی رو به جلو بردارند.

پزشکان کوچه حکیم ها
اگرچه پزشکان درمحکمه هر یک در خانه های خود گرم طبابت می شدند اما پزشکان کوچه حکیم ها که همگی از خاندان ابطحی بودند در مکانی به نام تیمچه گرد می آمدند و به معالجه بیماران می پرداختند.
تیمچه ساختمانی بود با اتاق هایی متعدد دور تا دور حیاط و باغچه ای بزرگ در میان. میرزارحیم، حاج میرزا مهدی و سیدمرتضی طبیبانی بودند که در این مکان به صورت همزمان به طبابت مشغول بودند. حاج آقا فرزند ارشد سید مرتضی نیز در سال های بعد به آنها پیوست و به جمع پزشکانی که همگی از خاندان ابطحی بودند اضافه شد. حاج میرزا صاحب تیمچه خود از عطارهای محل بود و البته داروهای گیاهی از تنوع چندانی برخوردار نبود و از گیاهانی نظیر پرسیاوش، ناخنک، شیرخشت و... تجاوز نمی کرد. کم کم طایفه ابطحی میان مردم به «حکیمی» ها و کوچه مذکور به کوچه «حکیم» ها شهرت یافت.
حاج میرزا محمدصادق، قدیمی ترین پزشک کوچه حکیم هاست که نامش در اذهان باقی مانده است. ولادت او بر اساس قرائن و شواهد شاید به سال های 1240 و قبل تر بازگردد اما نام میرزا رحیم حکیم هنوز از یادها پاک نشده است. وی که در سال 1259 متولد شد، اولین پزشک خمینی شهری بود که در سال 1293خورشیدی از وزرات معارف مجوز طبابت گرفت. میرزارحیم علاوه بر تحصیل علوم دینی به یادگیری علم طبابت به شیوه سنتی نیز همت گماشت و در هر دو رشته مدارج ترقی را طی نمود. همزمان با میرزارحیم، حاج میرزا حسین، حاج میرزا مهدی و سید مرتضی (پدر دکتر حاج آقا) نیز به صورت شبانه روزی به نیازهای درمانی اهالی فروشان، دیگر محلات و همچنین روستاهای اطراف پاسخ می گفتند.
حاج آقا، فرزند بزرگ سیدمرتضی که در سال 1278 متولد شد پس از سال ها طبابت به شیوه سنتی در کوچه حکیم ها و محله ورنوسفادران با شرکت در دوره آموزشی دانشگاه تهران و اخذ مجوز طبیب مجاز از وزارت معارف در زمینه پزشکی سده گامی رو به جلو برداشت. وی که ابتدا علم طبابت را نزد دایی خود میرزارحیم آموخته بود با شرکت در این دوره که در سال 1308 برگزار شد طبابت بر اساس داروهای شیمیایی که آن زمان اصطلاحا اسپیسیالیته (ویژه) گفته می شد را آغاز کرد. شاید سال 1327 بود که دکتر حاج آقا محل سکونت و همچنین طبابت خود را به خانه ای در محله سرپل انتقال داد و به این ترتیب کوچه حکیم ها با آخرین پزشک خود وداع کرد و تیمچه حاج میرزا که حکم یک کلینیک را داشت تعطیل شد. دکتر حاج آقا ابطحی همزمان با طبابت در کوچه حکیم ها و همچنین مطبش در محله ورنوسفادران در روزهایی معین به عنوان پزشک شهرداری در ساختمان شهرداری منطقه دو فعلی به معالجه کارگران شهرداری می پرداخت. همزمان با آغاز به کار مریضخانه خوزان (بیمارستان شهید اشرفی) وی به عنوان رییس آن انتخاب و مشغول به کار شد.
دکتر حاج آقا ابطحی پس از سال ها خدمت بی منت به مردم به صورت شبانه روزی و بدون چشمداشت مالی، روز 14 بهمن ماه سال 1374 چشم از جهان فروبست و در امامزاده سید ابراهیم فروشان در خاک آرمید.
گفتنی است فرزندان و نوادگان پزشکان کوچه حکیم ها هرگز حرفه پدران خود را از یاد نبردند و به این میراثی که از اجدادشان برایشان مانده بود پشت پا نزدند به گونه ای که در حال حاضر تعداد زیادی از نوادگان آنها در جای جای کشور و حتی خارج از کشور در کسوت پزشکان متخصص و خبره مشغول خدمت به بیماران هستند.


آن روی سکه پزشکی در سده
تاریخچه پزشکی خمینی شهر همچون سکه ای است که رویی دیگر هم دارد. آن زمان که پزشکانی چون میرزا لقمانی، پسرش سیدمحمدعلی لقمانی و حاج آقا ابطحی پس از گذراندن دوره های چندین ماهه پزشکی در دارالفنون موفق به اخذ مجوز طبابت از وزرات معارف شده و تحت عنوان طبیب مجاز به طبابت بیماران پرداختند و پناهگاه مردمانی شدند که در با کمترین امکانات بهداشتی و درمانی به سر برده و به هنگام بیماری و درماندگی پناهی به جز آنها نداشتند نوابغی دیگر از سده در دانشگاه های معتبر دنیا مشغول تحصیل و تحقیق در زمینه پزشکی بودند. سید محمد و سیدحسن میردامادی دوتا دیگر از فرزندان میرزامحمود و نوه های حکیم سدهی و همچینن فرزند بزرگ عماد سیادت میرحامدحسین که از نظر سنی تقریبا همدوره با حاج آقا ابطحی و سیدمحمدعلی لقمانی بودند پس از گذراندن پایه هایی از تحصیلات در اصفهان برای ادامه تحصیل رهسپار تهران شدند اما پس از چندی به آموختن علم پزشکی در دارالفنون به عنوان تنها مرکز علمی و دانشگاهی ایران نیز بسنده نکرده و راه اروپا در پیش گرفتند.
تحقیق و پژوهش در زمینه بیماری ها و راه های درمان آن تنها چیزی بود که توانسته بود روح بلند این دانشمندان را به تسخیر خویش دربیاورد و همین بود که این دانشمندان هرگز نتوانستند به درمان بیماران بسنده کنند و رو به تحقیق آوردند. پروفسور سیدحسن میردامادی پس از اخذ مدرک دکترای پزشکی در سال 1303 از دارالفنون در انستیتو پاستور که تنها 4 سال از تاسیس آن می گذشت مشغول به تحقیق در زمینه بیماری های واگیردار و تولید انواع واکسن ها، سرم ها و...شد اما کمبود منابع انسانی متخصص و نبود امکانات پیشرفته او را برآن داشت تا راهی اروپا شده و 8 سال بعد با کوله باری از دانش و تجربه به کشور خود که از نظر بهداشتی و درمانی در وضعیت اسفناکی به سر می برد بازگردد و عنوان «پدر علم سرم شناسی» را به خود اختصاص دهد.
پروفسور سیدمحمد میردامادی نیز پس از بازگشت از فرانسه عازم مشهد شد و تا پایان عمر همان جا ماند. فرزندانش در حال حاضر از اساتید دانشگاه های مشهد هستند.
میرحامدحسین سیادت نیز در سال 1309 پس از اخذ رتبه اول در کنکور سراسری رهسپار فرانسه شد تا علم پزشکی را آنجا بیاموزد. تحصیل و تحقیق در پاریس و ژنو در مدت 10 سال از او دانشمندی نامی و متعهد ساخت که پس از بازگشت در دورافتاده ترین شهرها و روستاهای کشورش به خدمت بپردازد.
دکتر سیادت که به جهت تلاش ها و تحقیقات پایدار و بی وقفه اش در ارتباط با بیماری های عفونی عنوا «پدر طب عفونی ایران» را به خود اختصاص داد در اثنای خدمات ارزنده اش به جامعه گاه به شهر و دیار خویش هم سر می زد و در خانه پدری اش واقع در درمحکمه پذیرای بیماران می شد.
تعداد زیادی از نوادگان خاندان میردامادی نیز همچنان به خدمت به انسان ها در حوزه پزشکی مشغول هستند که از جمله آنها می توان به پروفسور سیدریحان میردامادی اشاره کرد.