به نقل ازفرصت آنلاین،
رسول صرامی
زين العابدين بن عبدالله بن محمد علوي، سر سلسله سادات علوي عاملي است كه مقيم جبل عامل بوده، ظاهراً در نجف تحصيل كرده و از شاگردان محقق كركي بوده است. وي يكي از دختران كركي را به همسري گرفت. وي از اين همسر، سيد احمد علوي عاملي ( متوفاي پس از سال 1054 و پيش از 1060) پسر خاله و داماد سيد محمد باقر ميردامادي و يكي از برجسته ترين شاگردان اوست كه تقريباً در تمام عمر علمي اش دلداده آثار ميرداماد بوده است و فرزند شاخص سيد احمدميرزا عبدالحسيب علوي مؤلف سدره المنتهي (تأليف 1062) مي باشد. به نوشته آيت.. العظمي سيدمحمدعلي روضاتي، ميرزا عبد الحسيب سه فرزند پسر داشت ميرزا اشرف، ميرزا صدر الدين محمد، ميرزا زين العابدين. مير محمد اشرف فرزند عبد الحسيب از علما و شعرا بوده و آثار به جاي مانده از وي نشان از عمق تحصيلات و مطالعات وي دارد.
وي نزد بسياري از اعلام دوره اخير صفوي از جمله ملامحمدسراب، ملامحمدباقرمجلسي و پدرش مير عبد الحسيب شاگردي كرده و از جمله به تصريح خودش، شرح لمعه را نزد افضل المحققين و سيدالمجتهدين رفيع المله و الدين ميرزا رفيع الدين محمد نائيني خوانده است. حزين گيلاني ( 1103- 1181) درباره ي ميرمحمد اشرف مي نويسد: ميرزا اشرف خلف مرحوم ميرزاعبدالحسيب، صبيه زاده ي سيد الحكما امير محمد باقر الداماد الحسيني، به علو حسب و نسب معروف و به فضائل نفائس موصوف بود.
تارخ وفات:
روزگار به عزت و احتشام در اصفهان گذرانيد و در سنه 1133 به روضات الجنان انتقال نمود. « او رفت و خوشدلي ز جهان خراب رفت....» به حكم وراثت از مراتب علمي برخوردار و از معارف ذوقي آگاه بود و در سخن فهمي صاحب دستگاه گاهي به گفتن شعر التفات مي فرمود. اشعار سنجيده دارد. استاد روضاتي از برخي منابع نقل كرده اند كه تاريخ درگذشت ميراشرف را سال 1145 آورده اند اما نظر حزين را صائب تر دانسته اند. مصلح الدين مهدوي وفات ايشان را به سال 1135 آورده است
آثار:
مير محمد اشرف اشعار زيادي از خود در مطاوي آثارش از جمله فضائل السادات آورده است. اين كتاب در واقع يكي از مهمترين آثار اوست كه به سال 1314 ق در تهران چاپ شده است.
وي اين كتاب را در سال 1102 با عنوان اشرف المناقب براي شاه سليمان صفوي و سپس تحرير جديد آن را با عنوان فضائل السادات به نام شاه سلطان حسين صفوي تأليف نمود. وي از آغاز تا انجام اين كتاب از آثار دو نياي دانشمندش ميرداماد و ميرسيد احمد بن زين العابدين نظماً و نثراً بسيار نقل كرده، از اشعار نغز خود نيز هر جا كه مناسب افتاده آورده است. يك رباعي وي چنين است:
مجنون توام خانه به صحرا دارم وز اشك كنار جوي دريا دارم
ترسم كه ترا به من نباشد ياري گر تو زمني من ز كه پروا دارم
كتاب ياد شده با استناد به آثار فراوان فقهي و حديثي و تفسيري كوشيده است تا موقعيت سادات را به لحاظ ديني نشان دهد. وي در اين كتاب از اجدادش هم مطالبي نقل كرده است. از جمله از كتاب نفحات الاهوت محقق كركي و تقويم الايام ميرداماد و نيز از منهاج الصفوي( در فضائل السادات) ميرسيداحمد وي هم چنين بخش هاي زيادي از كتاب سياده الشراف سيد حسن مجتهد كركي را هم در كتاب خود درج كرده است.
محمد اشرف حاشيه اي هم بر قبسات داشته است. وي يك كتاب رجالي هم در شرح مشيخه ي تهذيب الحديث داشته است. او همچنين كتابي به نام المزار داشته كه ضمن آن زيارات ائمه معصومين(ع) و برخي از امامزادگان را آورده است.
كتاب ديگر او علاقه التجريد شرح فارسي تجريد الاعتقاد است كه اخيراً هم به چاپ رسيده است.
فرزندان:
از ميراشرف دو فرزند مي شناسيم: نخستين آن ها سيد مرتضي (م 1160) از شاگردان شيخ جعفر قاضي و آقا جمال خوانساري بود و پس از تحصيل در خوزان ساكن گرديد. وي ذوق شعري هم داشت و با تخلص «سيد» اشعاري از وي مانده است:
شب ها ز غمت گريستم من بي گريه شبي نزيستم من
باقي است وجود من به معني در صورت اگر چه نيستم من
اعقاب سيد مرتضي فراوان و در آنها جمعي از دانشمندان پديد آمده اند.
فرزند ديگر وي ميرزا عبدالكريم كبير ( م 1181) هم در شمار علماء بوده، ذوق شعري داشته و اين بيت از اوست:
از مادر دهر هر كه آيد برود با دست تهي كامده بايد برود
اين دار فنا محل هستي نبود هر كس كه به اين خرابه آيد برود
فرزندش ميرزا عبداله ( صفر 1165- محرم 1251-1143) نيز از دانشمندان و فقها بوده و نزد وحيد بهبهاني و ميرزاي قمي تحصيل كرده و با مرحوم حجه الاسلام شفتي و حاجي كرباسي رفاقت داشته است. از وي آثاري هم برجاي مانده است. شماري از اعقاب اين خاندان در مقدمه علاقه التجريد آقاي دكتر حامد ناجي معرفي شده اند. شاخه ميرزا عبدالله در اين اواخر به خاندان ميردامادي شهرت يافته اند كه همگي اهل علم و ادب ميباشند.
منابع:
1- فضائل السادات
2- ذريعه
3- علاقه التجريد
4- فهرست كتب خطي كتابخانه اي اصفهان ج 1
5- تذكره حزين
6- سده در گذر زمان رسول صرامي
7- تذكره القبور مصلح الدين مهدوي