پنج شنبه, 01 آذر 1403 Thursday 21 November 2024 00:00

به نقل ازدو هفته نامه فرصت، 

05 دی 1392
روح الله حاجي حيدري

***
تاریخ شفاهی، علم نوپایی است به ویژه در کشور ما که به تدریج در حال گسترش است. چه شد در کنار تاریخ نگاری رسمی، تاریخ شفاهی شکل گرفت؟
در نیمه دوم قرن بیستم بعد از جنگ جهانی دوم تحولاتی در دنیا شکل گرفت که نظام تاریخ نگاری قدیم توان همراهی با آن تحولات را نداشت -چرا که تاریخ پدیده ای است که هر کسی در هرکجای دنیا خواست با گذشته ارتباط برقرار کند از طریق آن می تواند یا به تعبیر دیگر، تاریخ گفتگوی بی انتهای زمان حال و گذشته است- اختراع میکروفون و ضبط صوت قابل حمل در سال 1947 کمک زیادی به مورخین کرد و از این زمان، مقوله ای به نام تاریخ شفاهی وارد عرصه علمی شد و هم اکنون دپارتمان ها و متخصصین بزرگی دارد و حداقل 16 فقره تاریخ نگاری با روش تحقیق -از تاریخ اقتصادی و نظامی گرفته تا تاریخ زنان- شکل گرفته است.
و این سبک جدید از چه زمانی وارد ایران شد؟
در ایران در دهه 50 خاطره شفاهی شروع شد و کم کم در دهه 70 و 80 به سمت تاریخ شفاهی حرکت کرد اما محصولاتی که اکنون تولید می شود صرفا تاریخ شفاهی نیست بلکه معجونی از تاریخ شفاهی و خاطره شفاهی است.
تفاوت تاریخ شفاهی با خاطره شفاهی در چیست؟
خاطره شفاهی به این معناست که فردی خاطراتی را از خودش بیان می کند. حال اگر آن فرد مورد چالش قرار بگیرد نتیجه می شود تاریخ شفاهی. در واقع گفتگوی چالش برانگیز تاریخ شفاهی است در حالی که خاطره گویی مصاحبه منفعل است.
تجربه سایر شهرها در این زمینه چگونه هست؟ آنها در زمینه ثبت تاریخ شفاهی چه کارهایی انجام داده اند؟
در تهران مراکز حوزه هنری و اسناد انقلاب اسلامی، مرکز حفظ آثار و ... به شکل سیستماتیک کار کرده اند. مشهد در جایگاه دوم قرار دارد که از سال 80 با دوستانم در آن فعالیت کردیم. در بوشهر به همت دکتر یارحسینی کارهای خوبی انجام شده و بیش از 120 جلد کتاب تالیف شده. در اصفهان، دانشگاه اصفهان با تشکیل گروه در این زمینه تبدیل به قطب تاریخ شفاهی ایران شده است و بیشتر افراد متاثر از این قطب هستند. البته بر اساس ضرب المثل کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد اصفهانی ها خیلی روی این مساله سرمایه گذاری نکردند. در خمینی شهر با کنگره شهدا از یکی دو سال پیش در ارتباط هستیم آنها کارهای قابل قبولی انجام داده اند.
گفتید بوشهر بیش از 120 کتاب در زمینه تاریخ شفاهی شهرشان تالیف کرد. تاریخ شفاهی به چه موضوعاتی می تواند بپردازد؟ درباره چه موضوعاتی است و چه مقاطع زمانی را شامل می شود؟
از موضوعاتی که به نظر کم اهمیت می رسد تا حوادث و وقایع مهم. از تاریخچه آشپزی و آسفالت گرفته تا هر واقعه و حادثه ای. ما در نشست پنجم مان در مشهد به موضوع یابی پرداختیم و 13 عرصه را استخراج کردیم که در دل آن حدود 180 موضوع وجود دارد که هر موضوع هم زیر مجموعه دارد. مثلا تاریخ شفاهی آموزش در خمینی شهر یکی از این موضوعات می تواند باشد. برای این کار باید مکتبداران خمینی شهر، تنبیهات و تشویقاتشان، متون آموزشی، زنان مکتبدار، اولین مدارس شهر، حوزه های علمیه شهر، شاخص ترین تحصیلکرده های آن و ... ثبت شود. موضوع اصناف یکی دیگر از این موضوعات است که مثلا می تواند به پیدایش و انقراض حرفه ها در خمینی شهر مثل نعلبند، و ... بپردازد. باید از پیرزنان و پیرمردان سوال کرد و جواب آنها را هرچند مختصر ثبت کرد چون تاریخ نزدیک است. همینطور بررسی تاریخ طب، تاریخ قضاوت، کشاورزی شهر، موقوفات، تاریخچه مدیران شهر، اولین ها و ... در کنار آن، جمع آوری عکس های قدیمی خیلی مهم است که بیانگر معماری خانه ها، چگونگی پوشش مردم و ... است.
این تاریخ شفاهی چقدر نزدیک است؟ به عبارت دیگر از چه زمانی را باید ثبت کرد؟
در این زمینه روش های مختلفی وجود دارد. من خودم اعتقاد دارم تاریخ یعنی دیروز. حال بستگی دارد ما چه سوالی از دیروز داشته باشیم. اگر مثلا در مورد تاریخ شهرداری های خمینی شهر سوال داریم آخرین شهردار خمینی شهر که دو ماه پیش جایگزین شد هم در این تاریخ قرار می گیرد.
یعنی شما می گویید تاریخ شفاهی از دیروز شروع می شود و تا جای که بتوانیم روی پنجه پا بلند شویم و پشت سرمان را نگاه کنیم ادامه پیدا می کند؟
معمولا می گویند تا 180 سال. علتش هم آن است که شما به نقل از پیرمرد 80 ساله تان صحبت می کنید. آن هم از پدربزرگش که 80 سال پیش بوده را ذکر می کند که در مجموع سن شماها حدودا می شود 180 سال.
برخی از موضوعات خاص خمینی شهر است و تابه حال کار جدی در مورد آن انجام نگرفته مثل حمله افغان ها، تاریخ قحطی ها، طوفان جنبش های دهه 20 در خمینی شهر ، مبارزات انقلاب، تاریخچه مهاجرت ها از خمینی شهر به شهرها و حتی کشورهای مختلف و برعکس، زندگینامه شخصیت ها، دانشمندان، هنرمندان، آرامگاه ها، تاریخچه عزاداری، نوحه ها، نویسندگان و .... سوالی که برخی مطرح می کنند این است که ثبت این تاریخ ها چه ضرورتی دارد؟ تالیف کتاب در این باره چه فایده ای دارد؟
همه جوامع سعی می کنند تاریخ خودشان را حفظ و نگهداری کنند چرا که نتایجش خیلی گسترده است. تاریخ، زیرساخت ها را آماده می کند برای پرسش ها. مثلا برای خود من این سوال مطرح است که به هر حال خمینی شهر شهر استخوان داری است و در همه عرصه ها شخصیت های مطرح کشوری دارد. چرا نخبگان علمی، اقتصادی و ... بازگشت فنی و موثری به زادگاهشان ندارند؟ شاید دافعه ای در شهر برای نخبگان وجود دارد، شاید هم دلایل دیگری دارد. پاسخ به این سوال از طریق بررسی تاریخچه شهر ممکن خواهد بود. در این حالت می گوییم تاریخ چراغ راه آینده است. سود دیگر تاریخ، بصیرت است یعنی تعمیق دید موجب ارتقای سطح شهروندی می شود. به گفته مایکل استنفورد تاریخ به منظور ارتقای سطح شهروندی است. اگر دیدی شهروندان خوب نیستند بدانید در عرصه تاریخ ضعیف عمل کرده ایم.
به گفته شما موضوعاتی که لازم است درباره آنها کتاب تدوین شود بسیار گسترده است و باید بیش از 80 کتاب در مورد این شهر تالیف شود.
بله، تاریخ خمینی شهر هنوز دست نخورده باقی مانده. همه آنچه در مورد آن نوشته اند سه چهار کتاب بیشتر نیست.
و تدوین این تاریخ نیاز به اقدامی فوری دارد؟
بله. شعار تاریخ شفاهی در تمام دنیا این است؛ خیلی زود دیر می شود. چون مشخص نیست سالخوردگان تا کی زنده باشند.
از کجا باید کار را شروع کرد؟
شعار شفاهی کاران دنیا "جمع آوری و ثبت" است. بعدا متخصصین در مورد کیفیت یا کمیت آن تصمیم می گیرند که چقدر از این ثبت شده ها قابل استفاده است ولی وقتی چیزی ثبت نشود متخصصین هم نمی توانند استفاده کنند. حتی باید این کار را از کودکان دبستانی شروع کرد. در خیلی از جاهای دنیا اعتقاد دارند چون تاریخ شفاهی، تاریخ آینده است بچه ها پرسش های بهتری از بزرگترها و از موضوعات دارند. مثلا در یک طرحی در انگلیس که شاهدش بودم در دهه 90 یک پروژه تاریخ شفاهی در مورد شهری که در جنگ جهانی مورد بمب باران آلمانیها قرار گرفته بود پیاده کردند به این شکل که بچه های 8 تا 11 سال را انتخاب کردند، یک ضبط صوت به آنها دادند با یک آموزش خیلی مختصر و به آنها گفتند بروید با مردم شهر در مورد حادثه بمب باران مصاحبه کنید. نتایج جالب بود، از این جهت که بچه ها پرسش های جالبی را مطرح کرده بودند که اصلا به ذهن ما نمی رسد. آنها پرسش های نسل خودشان را دارند.
پیشنهاد عملی شما چیست؟
همه باید در ثبت تاریخ شهر مشارکت کنند و تاریخ نگاری عمومی شود. برای این کار بهترین تریبون، روزنامه های شهر و نظام آموزشی هستند. ما پیشنهاد می کنیم در این زمینه آموزشی عمومی داده شود و بعد هر کسی به موضوعات مورد علاقه خودش بپردازد. نهادهایی مانند شهرداری و فرمانداری و ارشاد می توانند در این زمینه مسابقاتی برگزار کنند یا پروژه هایی تعریف کنند، نشست برگزار کنند. آن وقت هست که موجی ایجاد می کند و همه درگیر می شوند.
موسسات کشوری در این زمینه چه کمکی می توانند بکنند؟
آشنایی زیادی با کارشان ندارم اما کار آنها زیاد امیدوارکننده نیست چون وارد سیستم اداری می شود و لازم هم نیست ارگان ها بودجه ای بدهند فقط کافی است کار را تسهیل کنند یا مثلا کتاب های قدیمی در خمینی شهر را خریداری و در کتابخانه یا موزه شهر نگهداری کنند. چرا که من با سازمان اسناد ارتباط دارم و می دانم هر سال چقدر کتاب عتیقه از خمینی شهر خارج می شود.
برخی مطرح می کنند وقتی ما شخصیت های بزرگ ملی از قبیل ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی داریم پرداختن به شخصیت های منطقه ای چه ارزشی دارد؟
ببینید تاریخ نگاری های قدیم به عنوان تاریخ نگاری های فاخر وجود دارد اما امروز توجه عموم به پرسش های خیلی نزدیک است. مثلا بچه های ما در کلاس های تاریخ کدام گذشته را دوست دارند؟ کدام گذشته مورد سوال آنهاست؟ گذشته کوروش یا قبل از آن به ذهنشان نزدیک نیست و نمی توانند ارتباط برقرار کنند چون انتزاعی و ذهنی است و زیاد قابل الگوگیری نیست. بر همین اساس اگر مورخین بخواهند از آنان سخن بگویند جز افسانه چیز دیگری نخواهد بود چون ذهن کودک نمی پذیرد. آنها احتیاج به الگوهایی نزدیک و ملموس دارند. بر این اساس پرداختن به زمان نزدیک اهمیت خاصی دارد.