خود نگاشت گذرا استاد دکتر مرتضی نورائی
اینجانب مرتضی نورائی فرزند مرحوم حجت الاسلام حاج آقا رضا نورائی(۱۳۷۸-۱۳۱۳ش)، در ۱۴ خرداد ماه سال ۱۳۴۰ در شهر نجف اشرف -عراق متولد شدم. تحصیلات ابتدای را تا سال سوم دبستان، در مدرسه بین الملل ایرانیان در این شهر گذراندم. با تیره شدن روابط عراق با ایران، در سال ۱۳۴۹ ناگزیر باتفاق خانواده به وطن مالوف بازگشته (۱۳۵۱-۱۲۹۶ ش دوره مهاجرت خانواده و ختم آن) و در خمینی شهر (همایونشهر-سده ماربین) زندگی و تحصیل تا سوم راهنمایی (دبستان هما، مدرسه راهنمایی اسلامی و بعد راهنمایی دانش) ادامه یافت. پس از آن، از سال ۱۳۵۴ ادامه تحصیل دردبیرستان خوارزمی- اصفهان (چهار راه قصر جنب بیمارستان سینا) مشغول و در سال ۱۳۵۸ دیپلم تجربی اخذ شد. در این سالها همزمان به پارهای از دروس حوزوی مقدمات، سطح، منطق و فلسفه از جمله در مدرسه صدر بازار مشغول بودم. پیش از این و از این سال؛ سالهای انقلاب، تعطیلی دانشگاهها و دوره دفاع مقدس تا سال ۱۳۶۳ درخیابان های اصفهان و جبهه ها (دوره دانش آموزی و بعد سربازی و بسیجی) از شمالی ترین نقطه؛ پنجوین و مهاباد تا فکه و بستان و سوسنگرد و حمیدیه حضور یافتم. با بازگشایی دانشگاهها، در این سال به دانشگاه اصفهان، رشته تاریخ وارد و در سال ۱۳۶۶ موفق به اخذ لیسانس شدم. در این سال، طبق سنت، تشکیل خانواده داده که از این پس گام بگام همسرم، با فداکاری تام، یاریگر زندگی، تحصیل و حرفهام شد، و بیشتر اینکه الطاف خداوند شامل حال شده فرزندانی چند را رفته رفته به ودیعه در فصول کارنامه من ثبت کرد.
از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ نیز پس از شرکت در امتحانات کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی، مشغول به تحصیل شده و در دوره ایلخانی پایان نامه خود را براهنمایی مرحوم دکترعزیزالله بیات و دکتر سید جواد طباطبائی گذرانده و موفق به اخذ تقدیرنامه رتبه نخست از ریاست محترم جمهوری وقت؛ مرحوم هاشمی رفسنجانی و ریاست دانشگاه در سال ۱۳۷۰ شدم. در این زمان همچنین از سوی ریاست این دانشگاه بورس ادامه تحصیل در خارج به اینجانب اعطا شد. در همه سالهای تحصیل همزمان در مدارس و دانشگاه مشغول به تدریس و کسب معیشت بودم. از آنجا که دوره کارشناسی ارشد بورس دانشگاه اصفهان شده بودم بلافاصله پس پایان ایندوره، استخدام این دانشگاه شده و مشغول تدریس در گروه تاریخ گشتم. در سال ۱۳۷۴ پس از اخذ بورس تحصیل خارج و کسب نمره زبان لازم، دریافت پذیرش از دانشگاه معتبر منچستر و طی مراحل مطول اداری و اخذ ویزا، در بهار سال ۱۳۷۵ باتفاق خانواده عازم منچستر–انگلستان شدیم. پس از طی سه ماه دوره زبان در این دانشگاه، در شهریور همین سال دوره دکترا را در دپارتمان شرق شناسی براهنمایی پرفسور پل لوفت، ایران شناس بزرگ آلمانی الاصل شروع کردم. موضوع با گرایش تاریخ محلی- مکتب منچستر در حیطه حیات اجتماعی مشهد در دوره مشروطه (۱۹۱۴-۱۸۹۰) متمرکز شد. مجموعه اسناد گسترده کنسولی در این باب، منجر به آشنایی با مطالعات آرشیوی در قالب نگرش و نگارش تاریخ محلی شد. در نهایت در شهریور سال ۱۳۷۹ با موفقیت پایان نامه دفاع شد و با توجه به سرعت و سطح علمی ویژه طرح، جایزه مخصوص سفارت و مرکز اعزام دانشجویان به خارج وزارت علوم به اینجانب تعلق گرفت. پس از مراجعت، در همین سال در گروه تاریخ، مجدد به ادامه تدریس و پژوهش در دانشگاه اصفهان مشغول شدم. تحفه ویژه سفر منجر به تاسیس تاریخ محلی در سطح دکترا در دانشگاه اصفهان (۱۳۸۶) و به تبع در سایر دانشگاهها و همچنین تاسیس انجمن تاریخ شفاهی ایران (۱۳۸۳) و توسعه تاریخ شفاهی در سطح کشور بود. نتیجه پژوهشها کتب و مقالات و مشارکت در کنفرانسهای بین المللی، طرحهای تحقیقاتی گسترده با دانشگاه لندن، وزارت امورخارجه، کمیته امداد امام خمینی، پژوهشکده تاریخ اسلام، مرکز بوشهر شناسی، مرکز اصفهان شناسی و معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان بود. افزون براین مقالات متعدد در مجلات داخلی و خارجی منتشر که در نتیجه تاسال ۱۳۹۰ تمامی مدارج دانشگاهی تا سطح استاد تمامی کسب گردید. در همه این بازه زمانی؛ از سال ۱۳۸۰ تا کنون در سطوح مختلف مشغول به تدریس بوده و در کنفرانسها و کارگاههای بین المللی و داخلی متعددی شرکت و مشارکت فعال داشتهام.
در این میان در سال ۱۳۹۴ بنابر درخواست دانشگاه بینالمللی صوفیا- سنت کلیمنت آخرودسکی-، و توافق وزارت امور خارجه، وزارت علوم و فناوری و دانشگاه اصفهان، به بلغارستان اعزام و تا شهریور ۱۳۹۷ در آن دانشگاه، دپارتمان شرق شناسی مشغول تدریس ایران شناسی و پژوهش بودم. همچنین در این مدت همکاری های تنگاتنگی با سفارت و رایزنی فرهنگی در راستای اهدف علمی کشور و با سایر دپارتمانهای دانشگاه، کتابخانه ملی و مراکز علمی-آرشیوی و سایر کشورها، داشتم.
ایام کرونایی از اسفند ماه ۱۳۹۸ به این سو در فرصت خانه نشینی موجب افزایش کارهای پژوهشی و تعمیق دیدگاههایی شد که در وقت حضور و مشغلههای آن کمتر فرصت تامل پیش میآمد. نشستها، جلسات از جمله تحریریههای مجلات مختلف و شورای کتاب دانشگاه، کمیته سرفصلها وزارت علوم، کمیته نقد پژوهشگاه علوم انسانی و کارگاههای آموزشی تاریخ شفاهی و روش شناسی متعدد در سطوح مختلف، مخاطبین غایب حاضر-مجازی، که همه ثبت در دفتر ایام شده شاهدی است بر این فراغت ناخواسته. امید که از این گذرگاه و بزنگاه کرونایی، همه و ما سر بسلامت برده و پیش از آنکه زود در تاریخ نوشته شویم، آنرا تاریخ سپاری کنیم.
مرتضی نورائی
اصفهان- سپاهان شهر
۱۲/۷/۱۴۰۰