جمعه, 28 ارديبهشت 1403 Friday 17 May 2024 00:00

دکتر سعید شفیعی خوزانی- عضو هیات علمی بنیاد دايره المعارف اسلامی و استاد دانشگاه تهران:


کتابشناسی آثار مردویه

ابن مَرْدَوَیْه، محدث بزرگ اصفهانی در قرن چهارم و پنجم. نام کامل وی احمدبن موسى بن مردویه بن فورَک بن موسی بن جعفر اصفهانی است. وی در سال 323 در خانواده‌ای اهل علم در اصفهان به دنیا آمد (ذهبی، سیر، ج17، ص308؛ همو، تذکرة، ج3، ص1051). این خاندان به سبب نام جدشان به فورَکی نیز شهرت داشتند. پدرش، ابو عِمران موسی بن مردویه (متوفی 356) با ابراهیم بن مَتّویه همنشین بود و از او حدیث بسیاری شنیده بود. برادرش، ابو عبدالله محمدبن موسى بن مردویه (متوفی 378)، مدت سی سال در اصفهان مجلس درس و افتاء داشت و نزد ابوحامد مروزی در بصره درس خوانده و از محدثان آنجا و نیز محدثان اصفهان حدیث شنیده بود همچنین نوۀ وی، احمدبن محمدبن احمدبن موسى (متوفی 498) که به ابن مردویه صغیر شهرت دارد، از دانشمندان زمان خود بوده و از ابونعیم اصفهانی حدیث شنیده است.

نخستین شرح حال احمدبن موسى بن مردویه از سوی ابونعیم اصفهانی ارائه شده که او را «حافظ» معرفی کرده و افزوده است که او احادیث محدثان بزرگ و روایات تفسیری را گرد آورده بود (ذکر أخبار إصبهان، ج1، ص 168). ذهبی شرح حال مفصل‌تری برای ابن مردویه ذکر کرده است. ذهبی (سیر، ج17، ص308، 310) او را حافظ، علامه و محدث اصفهان خوانده و دارای نیروی فهم، هوشیاری و اتقان دانسته است و نقل قول‌هایی از دیگر محدثان در تمجید ابن مردویه آورده است (سیر، ج17، ص309). بنا به یک نظر (همانجا) چنانچه ابن مردویه خراسانی بود، آوازه‌اش از حاکم نیشابوری فراتر می‌رفت.

ابن مردویه در منابع شیعه نیز خوشنام است و با القابی همچون ملک الحفاظ، طراز المحدثین و سند الحفاظ مورد تمجید قرار گرفته است (موفق خوارزمی، ص54)
ابن مردویه با محدثان محله خوز اصفهان ارتباط داشته است.

در منابع کهن، از محل سکونت ابن مردویه در اصفهان یادی نشده، اما این را می‌دانیم که او با محدثان محلۀ خوز ارتباط داشته است (موفق خوارزمی، ص265 – 266، 271 – 274؛ ابن ماكولا، ج3، پانویس ص 18 – 20). در مورد محلۀ خوز اصفهان توضیح دقیقی در منابع نیامده و تنها این نکته ذکر شده که کسانی چون محمدبن علی بن دعبل خوزی، ابوبكر احمدبن محمد بن عبدالرحمن اصفهانی خوزی (متوفی 438) و... در محلۀ خوز یا "كوی خوزیان" یا "در خوزیان" ساکن بودند. علت نامیده شدن این محله به خوز را نیز ساکن شدن اهل خوز ـ که هم به خوزستان در ایران منتسب است و هم به محله‌ای در مکه ـ در این محل می‌دانند. این احتمال دور از ذهن نیست که خوز یا خوزیان همان محلۀ خوزان فعلی در سدۀ اصفهان باشد و ابن مردویه در این منطقه ساکن بوده باشد (یاقوت حموی، ج2، ص494؛ دهخدا، ذیل خوزان). در عین حال، دهخدا (همانجا) وجه تسمیۀ خوزان را چنین ذکر می‌کند که خوزان در اصل نام پهلوانی بوده که قریۀ خوزان در ماربین اصفهان را آباد کرده و بدین سبب این محل به خوزان معروف شده و اشعاری از فردوسی در این زمینه نقل کرده است، از جمله این بیت: که بر کشور پارس بودند شاه/ منوشان و خوزان زرین‌کلاه.

ابن مردویه در اواخر عمر نابینا شد

ابن مردویه در اواخر عمر نابینا شد (ذهبی، سیر، ج17، ص309) و در رمضان 410 در 87 سالگی از دنیا رفت. مصلح الدین مهدوی (ج1، ص206) مقبرۀ او را در سدۀ ماربین و معروف به بابا دو مَرده دانسته است؛ این مقبرۀ متروک هم‌اکنون در محلۀ فروشانِ شهرستان خمینی‌شهرِ اصفهان قرار دارد.

مؤلفان شیعه از ابن مردویه با القاب نیکو تمجید کرده‌اند

در مورد مذهب فقهی ـ کلامی ابن مردویه در کتابهای رجال و طبقات مطلبی گفته نشده است. تنها دانسته است که وی از عالمان اهل سنت بوده است. ابن شهر آشوب (معالم العلماء، ص138)، او را از عالمان اهل سنت دانسته و علی بن موسی بن طاووس (الطرائف، ص23، 137، 427) او را از بزرگان مذاهب اربعه دانسته است. باتوجه به آنکه خود این مؤلفان از ابن مردویه با القاب نیکو تمجید کرده‌اند، می‌توان دریافت که سخنان آنها در این موضع، تنها در مقام احتجاج با مخالفان خود بوده است، نه اینکه قصد طعن بر ابن مردویه را داشته باشند.

نکتۀ حائز اهمیت در این باره آنکه باتوجه به فهرست استادان و نیز کتابهایی که برای او ذکر شده است، شاید بتوان گفت که وی به مذهب خاصی گرایش نداشته و در نقل و گردآوری حدیث و آرای گذشتگان، سعی در جمع بین آرا و مذاهب داشته است. چنانکه او هم روایات مناقب امام علی (علیه السلام) و حدیث طیر را جمع کرده و هم اخبار فضائل خلفا و برخی دیگر از صحابه را نقل کرده است. وی همچنین از ابوالحسن عبادبن عباس طالقانی (متوفى 334 یا 335) که از پیروان مذهب معتزله بوده، روایت کرده است. در نهایت می‌توان گفت که ابن مردویه از دانشمندان میانه‌رو اهل سنت بوده است.

تالیفات ابن مردویه

ابن مردویه از محدثان پرتألیف در شاخه‌های مختلف علوم اسلامی مانند حدیث، تفسیر، رجال و تاریخ بوده است. هرچند متأسفانه اغلب آثار وی از بین رفته و به‌جز اوراقی از کتاب معجم البلدان، سه مجلس از کتاب أمالی، و جزئی که در آن حدیث اهل بصره انتخاب شده بود، چیز دیگری به زمان ما نرسیده است (سزگین(1)، ج1، ص225)، با این همه روایات منقول از او در کتاب‌های شیعه و سنّی به کثرت وجود دارد.

برخی از آثار او به شرح ذیل است:

1. المستخرج على صحیح البخاری، این کتاب را ذهبی (سیر، ج17، ص310) ذکر کرده و آن را در علوّ احادیث به‌گونه‌ای توصیف کرده که گویا شخصاً با بخاری ملاقات کرده است.
2. المستخرج علی مسلم، این کتاب را ابن نقطه (ج1، ص199) در زمرۀ آثار ابن مردویه برشمرده است.
3. التشهُّد وطُرُقه وألفاظه، ذهبی (سیر، ج17، ص310) آن را کتابی در یک مجلد کوچک توصیف کرده است. به نظر می‌رسد این اثر دست کم تا سدۀ نهم در دسترس بوده است.
4. تفسیر القرآن، ذهبی (سیر، ج17، ص310) آن را دارای هفت مجلد دانسته است. ابن حجر عسقلانی (فتح الباری، ج2، ص607) و عینی (ج7، ص59) از این اثر با عنوان التفسیر المسند یاد کرده‌اند.
5. الأمالی، سمعانی (الأنساب، ج5، ص600) گفته است که یکی از مجالس این کتاب را از وزیر أبوالفتح احمدبن علی نظام الملک معروف به خواجه احمد شنیده و ابن عساکر (ج21، ص407) و متقی هندی (ج11، ص691) از آن نقل کرده‌اند.
6. تاریخ أصبهان، سمعانی و ابن حجر عسقلانی از این کتاب نقل کرده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت که این کتاب دست کم تا سدۀ نهم در دسترس بوده است. به احتمال بسیار، کتابی که سمعانی، ذهبی، ابن حجر عسقلانی و دیگران با عنوان مطلق التاریخ از آن نقل می‌کنند، همان تاریخ أصبهان ابن مردویه باشد.
7. معجم البلدان، این کتاب را سزگین (ج1، ص225) ذکر کرده و افزوده که چند ورق از آن در کتابخانه‌های آصفیه و مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
8 و9و10، کتاب المتون، کتاب رد الشمس فی فضائل امیرالمؤمنین (ع) و کتاب الأربعین، این سه کتاب را بیاضی (متوفی 877؛ ج1، ص153، 275) و قمی شیرازی (ص33) برای ابن مردویه نام برده‌اند.
11. السیرة، این کتاب را حَطّاب رعینی (ج4، ص189) در زمرۀ آثار ابن مردویه ذکر کرده است.
12. مسانید الشعراء، این کتاب را ابن کثیر در تفسیرش (ج4، ص257) یاد کرده است.
13. کتاب الدعاء، ابوموسی اصفهانی (ص177، 178) از این کتاب نقل کرده است.
14. کتاب العلم، ذهبی (سیر، ج20، ص47) این کتاب را نام برده و ابن حجر عسقلانی (الإصابة، ج6، ص269) از آن نقل کرده است.
15. کتاب الأمثال، ابن نقطه (ج1، ص199) این کتاب را از تألیفات ابن مردویه برشمرده است.
16. أولاد المحدثین، عالمانی همچون ابن ماکولا (متوفی 475؛ إکمال، ج7، ص197)، ابن نجار بغدادی (متوفی 943؛ ج3، ص125)، علاء الدین مُغَلطای نقل قول‌هایی از این کتاب دارند.
17. جزء فیه ما انتقى ابن مردویه على أبی القاسم الطبرانی من حدیثه لأهل البصرة، چنانکه از عنوان اثر برمی‌آید، ابن مردویه در آن مجموعه‌ای از احادیثی را که محدث بزرگ ابوالقاسم طبرانی (متوفی 360) برای مردم شهر بصره فراهم آورده بود انتخاب کرده است.
18. طرق حدیث طیر، ابن کثیر (البدایة، ج7، ص390) از ابن مردویه در زمرۀ کسانی یاد کرده که کتاب مستقل دربارۀ حدیث طیر تألیف کرده‌اند که ظاهراً بر اساس سخن ابن حجر عسقلانی (لسان، ج1، ص42) ابن مردویه در این کتاب، طرق طبرانی به این حدیث را گرد آورده است.
19. کتاب المناقب، این کتاب مرجعی مهم برای روایات مربوط به علی بن أبی طالب (علیه السلام) بوده و مؤلفان شیعه بسیار به آن اهتمام داشته‌اند
***
شخصیت ابن مردویه برای خمینی شهر اعتبار بسیاری به ارمغان خواهد آورد.

حفظ جایگاه بزرگان و مقام شامخ آن ها بر هر قوم و ملتی لازم و البته برای کارنامه فرهنگی خودشان هم خیلی مهم است چراکه او دوست دار اهل بیت بوده و برای امیرالمومنین (ع) کتاب نوشته آن هم کتابی که خیلی از دانشمندان شیعه ننوشته اند.

او آن چنان دوستدار امیرالمومنین بوده که به گردآوری آیاتی از قرآن با شان نزولی در مورد حضرت علی پرداخته و آیات و روایاتی را از قول پیامبر اکرم (ص) راجع به ایشان را در کتاب "ما نزل من القراآن فی علی ابن ابیطالب" ثبت و ضبط کرده که یکی از اسناد حقانیت امیرالمومنین (ع) است.

همچنین او از قول پیامبر (ص) می نویسد: "علی خیر البشر و خیر البریه بعد نبی " و در جایی دیگر: " علي صاحبي، وزيري، وصيي، خليلي، صفيي وأميني، خليفتي، موضع سري " و یا به نقل داستان برادری امیرالمومنین با پیامبر(ص) می پردازد: "انت اخی فی الدنیا و الآخره."

ابن مردویه همچنین لقب "امیرالمومنین" را تنها مخصوص علی بن ابیطالب می داند و تاکید می کند "علی" اولین کسی بود که مسلمان شد.

اگر قبرش حفظ شود مسلما ما خدمتی به تاریخ فرهنگ و تمدن کرده ایم. شخصیت علمی ابن مردویه به جهت احاطه اش بر علوم مختلف برای جایگاه خمینی شهر اهمیت و اعتبار بسیاری به ارمغان خواهد آورد و می تواند بابی برای خمینی شهر شناسی و بزرگداشت دانشمندان این شهر باشد و جایگاه بلند علمی و فرهنگی اش برای جهانیان مشخص بشود. خمینی شهر نقش فرهنگی برجسته ای در تاریخ اصفهان و جهان اسلام داشته است.
***شوند. همه باید بدانیم ایشان چه احادیثی نقل کرده است. فقط در زمینه غدیرخم، یکی از احادیثی که ابن مردویه نقل کرده کافی است تا دهان وهابیت و مخالفان با میلیاردها دلاری که خرج می کنند بسته شود. ابن مردویه چنین شخصیتی است.

ایشان کتابی داشته به نام مناقب علی بن ابیطالب (ع). ابن شهرآشوب در کتاب مشهور مناقبش اکثر احادیث را به نقل از کتاب ابن مردویه نقل کرده است. اگر این آثار زنده شود خدمت به اسلام و تشیع است.

ابن مردویه جزو کسانی است که خدا آیت قرار داده است و سند گذاشته برای حقانیت اهل بیت (ع)
وقتی خلافت امیرالمومنین(ع) غصب می شود، در کنار غصب خلافت چند چیز دیگر هم از ایشان غصب می شود از جمله عناوین بسیار مهمی از جمله "صدیق" و"فاروق" که از ایشان گرفته و بر دیگران گذاشته اند. ابن مردویه در کتابش حدیثی آورده و نوشته: رسول ا...(ص) دست امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند "هذا اول من آمن بی و هو اول من یصاحفنی یوم القیامه و هو صدیق الاکبر و فاروق هذه الامه" این را ابن مردویه نقل کرده است.

مرحوم میرحامد حسین وقتی که به نام ابن مردویه می رسد یک صفحه در مورد او القاب و عناوین می آورد و می نویسد بسیار جلیل القدر است، صاحب تفسیر است، مورخ، مورد وثوق، رجالی و... است.

احادیثی از این قبیل در کتاب ابن مردویه خیلی زیاد است من از باب نمونه این چند مورد را نقل کردم. این احادیث بسیار در حقانیت شیعه کمک می کند.

بله درست است که ابن مردویه سنی است ولی از سنی هایی است که خدا آیت قرار داده است و سند گذاشته برای حقانیت اهل بیت (ع). اگر می خواهیم به اهل بیت(ع) خدمت کنیم باید مقبره ایشان تجدیدبنا شود و اطراف بنا احادیثی که ایشان در شان اهل بیت(ع) نقل کرده نوشته شود.