سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403 Tuesday 30 April 2024 00:00

لغت

صدا معنی
درم Deram

واحد سنجش

دز Dez

دژ - قلعه (کهندز- کهندژ)

دزار ترکیب دز + آر

dezr دیوار

دس به اُ

Das be o

دستشویی رفتن - رفع حاجت کردن

دستک Dastak

نوعی کتابچه که ورقهای آن بر عکس کتاب معمولی باز می شود (از سمت بالا و معمولا در آن شعر یا نوحه می نویسند)

دستک

dastak

حوض آب که معمولا در وسط حیاط خانه نباشد

دستگرد - دسگرد

Dastgerd / das gerd

اسم مکان- نام یکی از قراء اطراف سده

دِلنگون

delengun

آویزان

دَکفتا dakaft افتاد
دم dam

نزدیک - دم در - نزدیک در

دِم dem

روی - دم فرش - روی فرش

دم پختی - دم پختک

Dam poxti - dam poxtak

نوعی پلو که آب آن را چلو کش نکنند و معمولا با عدس و ماش پزند.

دندون dendon دندان
ژردندونی

zherdendoni

تنقلاتی که خورده می شود - ازقبیل آجیل و هر نوع غذا

دو الچ

Do a laǰ

محل تقسیم آب - محل دو شاخه شدن جوی آب

دوری

dowri

بشقاب بزرگ دایره ای شکل

دون ده

donde

زنبور

دومادون یا سوراخ دومادون

domdun

سوراخ پایین تنور که از آن آتش و خاکستر بیرون آورند و شعله تنور را بوسیله آن کنترل کنند.

دهشنده - دشنده

Desande / dehsande

نام یکی از صحاری ورنوسفادران

دیگونچی digolči

دیگ بر- دیگ کوچک

دی می تی یون - دیبیتیون

Dimitiyon / dibitiyon

نام یکی از قنات های قدیمی