به نقل ازکتاب راویان ماربین جلد اول،
راوی: کرامت الله عمادی
ولادت: 1324
تحصیلات: کارشناسی علوم تربیتی از دانشگاه تهران
شغل: مدیر و آموزگار باز نشسته
محل سکونت: اندآن
تاریخ مصاحبه : اردیبهشت 1397 و آبان 1397
پرسشگر: محمدعلی شاهین
مکان مصاحبه: دفترخانه تاریخ و فرهنگ خانه مجیر
محورهای گفتگو: پیشینه تحولات، کشاورزی، توسعه و عمران اندآن
بهتر است صحبت را با ابوالحسنخان مجیر، صاحب خانهای که امروز یکی از خانههای تاریخی به جا مانده شهرمیباشد شروع کنیم، از او چه اطلاعاتی دارید؟
منطقه اندان به دلیل خوش آب و هوا بودن همیشه مهاجر پذیر بوده است یکی ازاین خانوادههای مهاجر ابوالحسن و برادرش بودهاند که در زمان قاجار بهاین منطقه آمده و املاکی خریداری میکنند.این دو برادر مباشر ملکالتجار بوده و به کشت و تجارت تنباکو و تریاک در منطقه میپرداختهاند.
برادر ابوالحسن هفت دستگاه خانه که به همدیگر باز میشده داشته و مسجد و حمام مجیر را ساخته و وقف میکند. در واقع خانهاش دیوانخانه بوده است اینها با معتمدالدوله برادر ظلالسلطان ارتباط داشته و نام پدرشان شیربچه بوده است.
ابوالحسن این خانه را که معروف به خانه مجیر است کی و چگونه میسازد؟
مدتی بعد از اقامت ابوالحسن در اندان و رونق کارش وی تصمیم به ساختن خانه مجلل میگیرد و ساختمان را شروع میکند. او میخواسته بدون فروش املاک خود خانه را بسازد اما کم میآورد و مورد تمسخر رقبا قرار میگیرد. بهر حال مدتی بعد املاک هرستان خود را میفروشد و خانه را کامل میکند. پس از تکمیل خانه حاکمان و بزرگان سده و اصفهان را به خانه دعوت و ناهار مفصلی میدهد. چنین نقل میشود که وقتی حاکمان و صاحب منصباناین صحنه را میبینند به او حسودی کرده و از او رو بر میگردانند. ابوالحسن هشت فرزند پسر داشت که البته هیچکدام به معروفیت پدر نشدند.
کسان دیگری را میشناسید که به اندوان مهاجرت کرده باشند؟
جد عمادیها به نام آقا صادق که از طایفه هفت لنگ بوده و اصغریها و سید بیچاره از مهاجران دیگر به منطقه هستند.
از آدمهای سرشناس پیش ازانقلاب اندان چه کسانی را میتوانی نام ببری؟
حاجابراهیم فیض1، کدخدا محمدجعفرعمادی اندانی، سیدبیچاره و حاجعلیاکبرعمادی2 که در بین مردم نام و نشانی داشتند. حاجابراهیم فیض که سر سلسله فیضها به حساب میآید، روحانی و صاحب دفتر ازدواج و طلاق بود. فرزندان وی به اصفهان رفتند و بعضی تحصیلات عالی پیدا کردند. سید بیچاره مکتبدار بود و خیلیها را در محل سواد دار کرد. کدخدا محمد جعفر کدخدای مقتدر و با سواد و خدمتگزار و معتمد مردم بود. او در سال 1277 به دنیا آمد و تا سال 1333زنده بود. محمد جعفر کدخدایی مردمی بود که به مشکلات مردم اندوان در دهههای اول قرن جاری رسیدگی میکرد. وی سواد داشت و از واعظان و منبریهای سده بود. سخنان ایشان بیشتر در جهت کارهای اجتماعی و قانونمند کردن مردم و برقراری امنیت بود. بیش از 50 سال از فوت او میگذرد ولی هنوزمردم محل به خوبی از او یاد میکنند.
نامهای خانوادگی محله اندوان بیشتر چه نامهای میباشد؟
عمادی، مجیری، مختاری، عابدی، رحیمی، رحمتی، موسوی و حسینی
از ریشه نام خانوادگی عمادی خبر دارید؟
آقا صادق بختیاری که به اندان مهاجرت میکند فرزندی به نام عماد داشته در زمان اجباری شدن نام خانوادگی که با همکاری کدخداهای محل صورت میگرفته حیدر از نوادگان دختری آقا صادق کدخدای اندان بوده و نام خانوادگی عمادی را انتخاب و علاوه بر اقوام دیگران را هم برای انتخاب این نام خانوادگی تشویق میکرده است.
مسول تهیه سجل تو محله شما با محلات دیگر سده یکی بوده است ؟
خیر دراین محل فاطمی که اصالتا نایینی بود سجل تهیه میکرده است. جالب اینکه تعداد زیادی از شناسنامهها را فاطمی اشتباه نوشته بود که مجبور شدند همه را باطل و از نو سجل بدهند. تا اواخر دهه1340 همایونشهر ثبت احوال نداشت و کارها در نجفآباد انجام میشد. اولین رئیس ثبت احوال همایونشهر آقامحمود میر عنایت بود.
اندان با چه محلاتی همسایه است
هرستان، آدریان، فروشان، جویآباد و خوزان
تا آنجا که من به خاطر دارم تره اندوان طرفدار داشته اصولا محصولات کشاورزی محله بیشتر چه چیزهای بوده؟ هنوز هم تره کاشته میشود؟
سیفیجات، سبزیها و خربوزه خاکی آن بسیار مرغوب بود که دیگر از آن خبری نیست. تره آن شهرت خاصی دارد و هنوز کم و بیش هست و طرفداران خود را دارد.
لابد اندان آب برای کشاورزی داشته است این آب از کجا تامین میشده است؟
از قناتی که سرچشمههای آن حوالی نجفآباد بوده است و توسط کهریزها تا پیچ موجود در خیابان آیتالله نجفی میآمده و از آنجا به صورت مادی در میآمده است. در محل چهار راه دولت فعلی لت3 واقع بوده و در آنجا آب مادی به سه جوی پرآب تقسیم میشده است.
تاچه سالی آب قنات اندان تو جویهای اندان جاری بوده است؟
تااواخر دهه 1330
اجازه بدهید برگردیم به کمی عقبتر، مردم محل برای درمان به کجا مراجعه میکردند؟
اندان پزشک نداشت هفتهای دوبار سیدمرتضی حکیم پدر دکتر حاجآقا سوار بر الاغ به محل میآمد و در خانهای نزدیک همین خانه مجیر به مداوای مردم میپرداخت،این کار تا حدود سال 1336 ادامه داشت.
اگر بخواهیم دست روی اقداماتی بگذاریم که به نوعی تحول در آن دههها برای محل محسوب میشود، چه کارهایی را شما به خاطر میآورید؟
تاسیس مدرسه، تشکیل باشگاه چهاردال، اعزام مروج خانهداری به اندان، خشک شدن قنات، پیوستن اندان به همایونشهر، احداث جاده کهندژ و لولهکشی آب.
بهتر است یکییکی به آنها به پردازیم، موافقید؟
بله ابتدا سراغ مدرسه برویم، چه سالی مدرسه دار شدید؟
اولین مدرسه اندان توسط اداره فرهنگ به همت حاجعلیاکبر عمادی در سال 1324 با اجاره خانهای متعلق به دکتر مویدی در محله رضوی دایر شد که دبستان اندان نام گرفت.این مدرسه 6 کلاسه، در سال 1341 به دبستان دهقان تغییر نام داد. بعدا خانه دکتر مویدی توسط شخصی به نام باباعلی خریداری شد به همین جهت به مدرسه، خانه باباعلی هم میگفتند. خود من سه سال اول را در همین مدرسه خواندم و بعد به دبستان اسلامی رفتم.
ماجرای باشگاه چهاردال4 چه بود؟
در زمان ترومن در راستای اصل4 ترومن تصمیم به تاسیس باشگاههای چهاردال در کشور گرفته شد که مجوز 5 تای آن برای استان اصفهان صادر گردید. از آن 5 مجوز یکی سهم ماربین شد که آنهم به اندان رسید. یکی از دلایل آن پرآب بودن قنات و مناسب بودن محل برای کشاورزی بود. من در آن زمان 13 ساله بودم و مسئول این باشگاه شدم.
این باشگاه کاری هم برای محل انجام داد؟
بله باشگاه اهداف فرهنگی، اجتماعی، کشاورزی و عمرانی داشت. اعضای آن که 26 نفر بودند در گروههای ذکر شده تقسیم شده بودند. یکی از اقدامات ما هموار کردن کوچهها بود که تا آن زمان ناهموار و دارای پستی و بلندی بود. اقدام دیگر کشیدن یک مسیر ارتباطی از محلات اندان به جاده آتشگاه بود که آنزمان راه ارتباطی سده با اصفهان بود.این مسیر ازمادی دستگرد تا لت، چهار راه دولت فعلی بود.
بهداشتی کردن توالتها و فاصله انداختن بین چاههای فاضلاب و آب آشامیدنی از همدیگر، کار دیگری بود که دنبال میشد ولی مردم مقابل آنایستادگی میکردند.
باشگاه تا چه سالی فعال بود؟
تا سال 1348
به اعزام مروج هم اشاره کردید، توضیح میدهید؟
بله، سال 1337 بود که خانمی به نام فخرایی و با عنوان مروج خانهداری وارد محل شد. وی در خانه فردی به نام میرزا عبدالحسین میردامادی ساکن شد و همانجا را هم محل کار خود کرد. خانم فخرایی به زنان محل آموزشهای بهداشتی، خانهداری و بارداری و بچه داری میداد.
تا آنجا که من متوجه شدم و در برخی منابع تاریخی نیز به آن اشاره شده است قنات اندان5 آب فراوان داشته و موجب رونق منطقه بوده است شما در بر شمردن تحولات منطقه به خشک شدن این قنات اشاره نمودید، ما را با دلیل خشک شدن آن آشنا میکنید؟
حتما. در دهه 1330 کازرونی مزرعه گلشهر را بنا کرد و برای آبیاری آن چند حلقه چاه عمیق زد که در نتیجه آن آب قناتهای اسفریز و دستگرد و اندان کم شد به شکلی که نزدیک خشک شدن بود. مردم اعتراض کردند و حتی در تلگرافخانه سده واقع در خیابان بوعلی حوالی درمحکمه تحصن کردند ولی کسی به حرف آنها گوش نکرد. در نهایت کشاورزان سه محل که قنات آنها کم آب شده بود تصمیم گرفتند شبانه چاهای حفر شده گلدشت را پر کنند. آنها تصمیم خود را عملی کردند.
و بهاین ترتیب دو باره آب توی قناتهای اندان جاری شد؟
خیراین اقدام کشاورزان سدهی همزمان با کودتای عبدالکریم قاسم 6در عراق و سرنگونی رژیم شاه در آن کشور بود. برای سرکوب آنها گفتند کشاورزها میگفتهاند درود بر عبدالکریم قاسم و به این ترتیب با سیاسی کردن موضوع تعدادی از اهالی را دستگیر و در زندان نجفآباد حبس کردند. مدتی بعد سرتیپ عباسی از بازرسی شاهنشاهی به همایونشهر آمد و در شهرداری مستقر شد تا شکایات را مردم نزد او ببرند که در نهایت پیشنهاد حفر چند چاه در مناطقی که آب قنات آنها کم شده بود دادند که مردم قبول نکردند به امید اینکه به حق خود برسند ولی اینطور نشد و قناتها خشکید.
اندان یکی از قرای بزرگ ماربین بوده است،این روستا از چه زمانی به سده پیوست؟
از اواخر دهه 1330 اهالی برای پیوستن محل به سده که در آنزمان در حال تغییر نام به همایونشهر بود، نامهنگاریهای متعددی کردند و در نهایت در سال 1337این اتفاق افتاد. در آن زمان جمعیت محل چهار هزار نفر بود و 400 دربخانه (خانوار) را شامل میشد7.
احداث جاده کهندژ، تحول دیگری است که در توسعه و عمران محل نفش داشته است، این اتفاق چه سالی رخ داد؟
در سال 1343 درست یک سال پس از نمایندگی مهندس فروشانی8 احداث این مسیر شروع شد و همایونشهر از این طریق هم به اصفهان راه یافت. با احداث این مسیر دهات جویآباد، رهنان، سودان، ویلان، کرم و کلیچه، لادان، جاوان پایین و بالا با همایونشهر جاده ارتباطی پیدا کردند. در سال 1352 با پیگیری حسن اوحدی نماینده وقت در مجلس شورای ملی این جاده دو بانده شد. چاه آبی برسر مسیر عبور جاده کهندژ در محلی که از یک طرف به اندان و از طرف دیگر به خوزان میرفت، قرار داشت که به همین مناسبت آنجا را چاه و چهار راه مینامیدند و یکی ازایستگاههایی بود که اتوبوسها در آن مسافر سوار و پیاده میکردند. احداث این جاده ازآن جهت مهم بود که با احداث میدان و خیابان شریعتی فعلی اندان به محلات دیگر اتصال یافت.
انتقال آب لولهکشی به اندان را شما به عنوان یک اقدام موثر در محل نام بردید، جریان آن به چه شکل بود؟
در اثر خشک شدن قنات محل به دلیل حفر چاهای آب توسط کازرونی در گلشهر و خشکسالیهای سالهای 1342 و1343 مشکلات زیادی برای مردم پیش آمد، موضوع توسط مهندس فروشانی نماینده وقت پیگیری شد. در نتیجه از شاهلوله آب ارسالی برای همایونشهر که از چاههای فلمن درچه میآمد قبل از بهرمند شدن محلات دیگر شهر به اندان انشعابی آمد و سر چهار راهها تلمبه فشاری نصب شد تا مردم آب مورد نیاز خود را به خانههایشان بیرند.
سالها بسیاری از امورات محلات توسط کدخدایان9 انجام میشده است از سربازگیری تا تعیین نام خانوادگی و حل و فصل بعضی مشکلات، شما از کدخدایان محلات و آبادیهای ماربین، اسامیچه کسانی را به خاطر دارید؟
لطفاللهخان امیریوسفی: ورنوسفادران، حاجابوالحسن حیدری: فروشان، یداله رزمجو: خوزان، محمدجعفر عمادی و حاجعلیاصغر رحیمی: اندان، حاجرمضان رضایی: کوجان، حاجعباس ذوالفقاری: عاشقآباد، کیقبادی: لیمجیر، غلامعباس عظیمی: دستگرد، حاجمختار محمدی: جویآباد، حاجرجبعلی جعفری: هرستان، رضایی: آدریان، حاجعباس کاشی: درچه، مینی:دینان، مهرابی: کوشک، ابراهیمی: اصغرآباد، محمدباقر و عزيز اله و براتعلي کرتمان و سلطانیان: تیرانچی.
1- میرزاابراهیم فیض فرزند محمدخلیل مشهور به فیض متوفا 3 فروردین 1327، مدفون درتخت فولاد، صاحب دفتر ازدواج و طلاق در قریه اندان از سال 1312
2- حاجعلیاکبرعمادی: از فرهنگیان اندان که به اداره کل منتقل و مدتی حسابدار فرهنگ استان دهم بود.
3- لت: محل تقسیم آب مادی در جویها را میگفتند.
4- باشگاه چهاردال: کار رسمیآموزش کشاورزی نوین به روستازادگانایران را میتوان از آغاز فعالیت مدارس فلاحتی از دهههای آخر سده سیزدهم هجری شمسی ذکر کرد. ناموفق بودناین آموزشهاعلت گرایش به روشهای دیگر از جمله تقلید از باشگاههای«چهار- اچ» آمریکا بودکه درایران چهاردال نام گرفت.
از سال 1335 هجری شمسی، یعنی بالغ بر سه سال بعد از تشکل رسمیسازمان ترویج در وزارت کشاورزی ایران، کار ایجاد و توسعه باشگاههای جوانان روستایی در حوزههای ترویجی در بعضی از مناطق بر اساس الگوی «چهار- اچ» با همکاری یک کارشناسایرانی ترویجی به نام اسحاق یوناتان و مشاورت یک کارشناس همتای آمریکایی به نام شارپ به توسط مروجان و کارشناسان صحرایی ترویج آغاز گردید.
5- قنات اندان: اندُاَن (اندُان) نام دیه بزرگ و معتبری است در شمال باختری اصفهان و نزدیک سده. زمین آن حاصلخیز، مردمش کوشا و دیه آباد و دلنشین است. شغل مردم کشاورزی و ازاین پیش دامداری هم بود.این دیه را قناتی شگرف و طولانی و پرآب بود که از حوالی نجفآباد سرچشمه میگرفت و آنقدر پرآب که میگفتند شیر دریایی در قنات وجود دارد، ولی پس از این که گلشهر کازرونی یعنی ناحیتی نزدیک نجفآباد با چاههای عمیق به کار افتاد آب این قنات خشکید.
مهریار، محمد(1383)، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان :فرهنگ مردم.
6- ژنرال عبدالکریم قاسم: نظامی چپگرای عراقی در روز ۲۳ تیر ۱۳۳۷ در کودتای ضد سلطنتی عراق (۱۴ ژولای ۱۹۵۸) به حیات رژیم پادشاهی فیصل دوم در عراق خاتمه داد.
7- از دلایل اتصال اندان به همایونشهر افزایش آمار جمعیت شهر برای رسیدن جمعیت به حد لازم و گرفتن نمایندگی مستقل برای مجلس ذکر شده است.
8- مهندس فروشانی: محمود پروشانی معروف به مهندس سدهی، مهندس فروشانی متولد1288 ش اولین نماینده انتخابی حوزه ماربین در مجلس شورای ملی که برای دور بعدی هم انتخاب شد.
9- سده تا سال 1316 سه کدخدا داشته است در اسفند این سال فرماندار وقت اصفهان در سفری به سده با توجه به جمعیت 50 هزار نفری قصبه و تقاضای اهالی و مالکین دستور افزایش تعداد کدخدایان از سه نفر به 12 نفر را صادر میکند (روزنامه اخگر، شماره 317).