سه شنبه, 13 آذر 1403 Tuesday 3 December 2024 00:00



نسل جوان و بسیاری از کسانی که در همایون شهر آنزمان زندگی می کردند شاید اطلاعات دقیقی از فعالیت های مبارزان شهرستان برای پایان دادن به رژیم ستم شاهی و برچیده شدن نظام دیکتاتوری دوهزار و پانصد ساله نداشته باشند.
شاید بعضی افراد مبارزات را منحصر به وقتی بدانند که تظاهرات همزمان با شهرهای دیگر صورت می گرفت اما واقعیت این است که این شهرستان در تاریخچه خود همیشه علیه ظلم و ستم و تجاوز مبارزه کرده و زیر بار زور نمی رفته است. مراجعه به تاریخ مبارزات علیه تجاوز مغول ها و افغان ها، دوران مشروطیت و همچنین علیه سیاست های تحمیلی رضاشاه و فرقه های منحرف و احزاب وابسته این ادعا را ثابت کند.
با شروع نهضت امام خمینی (قدس سره) در 15 خرداد 42 برگ تازه اي از تاریخ مبارزات در شهرستان رقم خورد چرا که تعدادی از روحانیون، طلاب و دانشگاهیان به اشکال مختلف راه و روش امام را ترویج می دادند و از سوی دیگر وجود فرهنگ مذهبی و علاقه به ائمه اطهار (ع) و نهضت حسینی شرایط را برای مبارزان در شهر مناسب ساخته بود.
قرار شد تا با انتشار ویژه نامه ای برای این مبارزات از خرداد 42 تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در دوهفته نامه فرصت ناگفته های مبارزان و مبارزات این دوره از سینه آنان به صفحات حقیقی و مجازی انتقال یابد. برای تحقق چنین فکری می بایست به سراغ مبارزان آن دوران می رفتیم اما وقتی با چند نفر از آن عزیزان گفت و گو کردیم متوجه شدیم شرح این مبارزات مثنوی هفتادمن کاغذ می خواهد و می طلبد که در این باره کتابی با عنوان "ما چه کردیم؟" نگارش یابد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که حداقل به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی موضوع را طرح و برخی از ابعاد را صرفا عنوان کنیم تا گفت و گو با مبارزان آن دوران به تدریج صورت گیرد و مطالب جمع آوری و تدوین گردد و انشاء ا... کتابی نگارش یابد. آنچه در این شماره می خوانید در واقع صورت مساله است پيرامون كانون هاي مبارزه عليه رژيم پهلوي در شهرمان سده.

 تشکل های انقلابی

برای مبارزه مستمر و با هدف، باید هسته هایی شکل می گرفت که بتواند اهداف را پیش ببرد و جذب نیرو وکادر سازی کند. در فاصله 15 ساله بعد از خرداد 42 تا پیروزی انقلاب، روحانیون، فرهنگیان، معدود فارغ التحصیلان دانشگاهی و دانشجویان و کسبه مومن و انقلابی در گوشه و کنار شهر گروه ها وهسته هایی را تشکیل دادند که به برخی از آن ها اشاره میشود.

 جلسات قرائت قرآن

در تعدادی از مساجد به طور هفتگی جلسات قرائت قرآن بر پا می شد. این جلسات که از دانش آموزان تا افراد سالخورده در آن شرکت داشتند بستری بود که افراد بتوانند جهت پیشبرد اهداف مبارزاتی و شناسایی استعدادها و پرورش آن ها اقدام کنند. ضمن این که اساتید این جالسات با دیگر مبارزان مثلا دبیران انقلابی در ارتباط بودند.

 کانون هماهنگی جوانان همایون شهر

این کانون که در حدود سال های 1345 در خیابان امام جنوبی فعلی جنب کوچه شترگلو تشکیل شد توانست تعدادی از جوانان آن روز را دور خود جمع کند و برنامه های متنوع و روشنگرانه ای را اجرا نماید. تشکیل کتابخانه، پخش کتابهای انقلابی و ترتیب دادن سخنرانی های مختلف از جمله برنامه های آن ها بود. از اعضای موسس و فعال این کانون می توان به احمد صرامی، مرحوم سید محمود ابطحی، اصغر و مرتضی طالبی اشاره کرد. کانون مذکور پس از این که یک جلسه علنی تشکیل داد و آیت الله حاج آقا جمال صهری، امیرحسین امینی شهردار دهه 30 خمینی شهر و دکتر فولادگر در آن سخنرانی کردند، مورد هجوم ساواک قرار گرفت و بسیاری از اعضایش دستگیر و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفتند.

 گروه های کوهنوردی

دانشجویان خمینی شهر به تقلید از گروه های مبارز دانشگاه های بزرگ کشور مثل علم و صنعت تهران و اصفهان گروه های کوه تشکیل داده و افراد مستعد را در جلسات قرائت قرآن و بین دانش آموزان و دانشجویان و کارگران و کسبه شناسایی می کردند و آنها را عمدتا به ارتفاعات چشمه لادر برده و در آن محیط برنامه های متنوعی اجرا می کردند. از فعالین این تشکل ها می شود به شهیدان مؤذنی و فاتحی اشاره کرد.

 حوزه های علمیه

دو حوزه علمیه یکی در ابتدای دوشنبه بازار تکیه حاج حسن و دیگری در پنجشنبه بازار از مراکز رفت و آمد انقلابیون و محل همفکری دانشجویان و طلاب جوان مبارز بود.

 انجمن اسلامی دانش آموزان

از تشکل های مهمی که نقش اساسی در جهت روشنگری و افشاگری بین دانش آموزان و خانواده ها ایفا می کرد و در شکل دهی مبارزات مخفی و علنی در پخش کتاب و نوار، تشکیل نمایشگاه ها و برگزاری مراسم فعال بود، انجمن اسلامی دانش آموزان بود که با دانشجویان و مبارزین برنامه ها را در مدارس پیش می بردند. این انجمن شهدا و جانبازانی را تقدیم انقلاب کرد که از جمله آن ها شهید محسن کیانی بود. این شهید والامقام در مقدمه کتاب خود به این انجمن اشاره کرده است.

دارالزهرا(ع)
مرکزی بود ویژه دختران و خانم ها که توسط تعدادی از مومنین از جمله آقایان خلیلی و دباغ و پریشانی اداره می شد و افراد انقلابی به آن رفت و آمد داشتند.

 کانون ها و پایگاه های مبارزات

در طی دوران مبارزات مکان هایی در سطح شهر بود که در واقع کانون مبارزات و انقلابیون محسوب می شد گرچه مبارزان سعی داشتند به هیچ وجه برای نیروهای امنیتی شناخته نشوند ولی تحت پوشش هایی در آن کانون ها حضور می یافتند. برخی از این کانون ها عبارتند بودند از: مسجد جامع ولی عصر خوزان که به نحوی از حمایت آیت الله شهید اشرفی برخوردار بود. مسجد المهدی یا گلوله گاردر و گاه حسینیه گاردر، مسجد اعظم فروشان، مسجد زاغ آباد (مسجد آیت الله صهری) و دبیرستان های شهر به ویژه دبیرستان عماد.

 زندانی های سیاسی خمینی شهر

برای خیلی ها جالب است بدانند که شهرستان ما افراد مبارز پیشتاز متعددی داشت که برخی از آن ها دستگیر و به زندان های طولانی و تبعید محکوم شدند. آیت الله سید محمد حجازی، آیت الله احمدی، حجج اسلام سعیدیان فر و مولوی و عطایی، دکتر صلواتی، آقایان آقابابایی، غلامی، دیباجی، صفاری و ... که تعداد آن ها به بالای 30 نفر حدس زده می شود. البته در ضمن مبارزات و اوج آن کار به جایی رسید که همه کس را دستگیر و به خودروهای ارتش منتقل و به زندان می بردند. در اوج مبارزات آزادی تعدادی اززندانیان با موج استقبال و شادی مردم روبرو شد.

 امکانات

در آن روزگاران داشتن یک دستگاه که بتواند نوارها و اعلامیه ها را تکثیرکند در حکم داشتن یک شبکه ماهواره ای بود. تکثیر نوارهای سخنرانی امام، استاد مطهری و دکتر شریعتی حیاتی بود و همچنین تکثیر اعلامیه های آیت الله خمینی. (قدس سره) این امکان در شهر با تهیه یک دستگاه پلی کپی، یک دستگاه ماشین نویسی و چندین دستگاه تکثیر نوار فراهم شد و هزینه آن را افرادی مثل مرحوم حاج محمد دباغ و شهیدان فاتحی و مجیری تامین کردند. این دستگاه ها با شدیدترین اقدامات امنیتی نگهداری می شد و کسی هم از مکان آنها اطلاعی نداشت. شرکت چاپ و تکثیر حاج آقا حسنی در اصفهان نیز با هماهنگی مرحوم حاج آقارضا صهری در خدمت انقلاب بود.

نوشتن دیدگاه

مطالب مرتبط