سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403 Tuesday 30 April 2024 00:00

مهرین، مهربین، ماربین، مارس، ماربانان از جمله اسامی است که برای منطقه استفاده شده است. از بین آنها مهرین و ماربین بیشتر استفاده شده است. اگر سیر تاریخی کاربرد بنای فراز عارضه طبیعی موجود در منطقه (کوه آتشگاه) را در نظر بگیریم و به پذیریم که این بنا ابتدا زیگورات عیلامی بوده که بعد از مهاجرت آریایی ها تغییر کاربرد داده و به معبد خورشید پرستی مبدل گشته است. نام مهرین و مهربین و ماربین برای این منطقه معنی پیدا می کند.

نگاهی به نظریات مکتوب در مورد نام های بکار برده شده ریشه اسامی رامشخص می کند.

روایت ابونعیم

یوشع پسر نون در همه جای دنیا می گشت تا به اصفهان رسید و در جایی منزل گزید. در آن جا ماری دیدند که از زمین بر می آمد، پسر یوشع را گفتند ماربین یعنی ما را بنگر پس آن جا را ماربین خواندند.

اصفهانی، حافظ ابونعیم، ذکر اخبار اصفهان ترجمه کسایی نورالله، تهران، سروش، 1393، 1376، ص 156

روایت حمزه اصفهانی

حمزه اصفهانی بر وجود پرستشگاه ناهید که مورخان بیشتر به آن بتخانه اطلاق می‌کنند صحه گذاشته و تغییر آن به آتشگاه را به دست اسفندیار شاهزاده اسطوره‌ای ایران می‌داند و بنابراین نام مهربین باید از مهر آمده باشد.

حمزه اصفهاني : تاريخ پيامبران وشاهان (في ملوك الارض والانبياءٍ ) ترجمه دكتر جعفرشعار ، انتشارات اميركبير ، تهران ۱۳۴۶، ص ۳۸.

روایت لطف اله هنر فر

لطف‌الله هنرفر (۱۲۹۸−۱۳۸۵ اصفهان) ماربین را تصحیف نام مهربین می داند که در زبان پهلوی به این شکل در آمده است. هنرفر مهر را به معنی خورشید در زبان اوستایی، میداند که این کلمه در دوره ساسانی مار خوانده می شود وی شواهدی را از جمله عنوان موبدان موبد زرتشتی عصر ساسانی برای نظریه خود می آورد. نتیجه اینکه نام منطقه قبل از اسلام مهرین و مهربین بوده که ماربین تصحیف آن در فرهنگ پهلوی عصر ساسانی است و کم کم جایگزین مهربین شده است.

کاظمی یاغش ،آتشگاه اصفهان،اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل - شهرداری اصفهان، 1386، ص 147.

روایت مسعودی

مسعودی در مروج‌الذهب بنای مذکور را عبادتگاه دانسته و این عبادتگاه را یکی از هفت بیت‌الحرامی می‌داند که به نام ستارگان يعنى خورشيد و ماه و پنج ستاره ديگر به پا شده بود پس نام آنهم مرتبط با کاربرد آن است.

مسعودی، 1365، 581

روایت میر سیدعلی جناب

برفراز کوه آتشگاه رودخانه زاینده رود مانند مار نقره فامی دیده می شود و از این رو به آن و دهات اطراف این کوه ماربین گفته اند.

بتخانه سر این کوه را مارس می گفته اند و چون از دهات اطراف کوه بتخانه دیده می شده است به آن مارس بین می گفته اند.

تذکر: عده ای معتقدند مارس بین همان کلمه ای است که اعراب برای ماربین به کار برده اند.

جناب، میر سیدعلی، الاصفهان، شهرداری اصفهان، 1371،.ص184.

نظر دکتر هنرفر

وی می نویسد بهترين منظره جلگه سرسبزاصفهان ،درپيچ و خم های زاينده رود ازبالای آتشگاه نمايان است. مخصوصا بسترزاينده رود كه همچون مارمی پيچد و با خود آبادانی و بركت به همراه می آورد. و اين خود يك وجه تسميه بلوك اطراف آتشگاه است كه ازقديم به آن ماربين گفته اند.

هنرفر، آشنايی با شهر تاريخی اصفهان، ص ۹۴.

نظر دکترباستانی پاریزی

محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تاریخ ‌دان و استاد دانشگاه تهران، ماربین را مبتنی بر علم زبان‌شناسی همان ماربن و ماربانو، یعنی بانوی مادرمی داند.

نظر محمد مهریار

وی در کتاب خود می نویسد:«آنچه در اینجا لازم است توضیح دهیم این است که مولفان کهن را که ماربین را مارفانان و ماربانان خوانده اند اشتباهی دست داده و چنانکه در نقل عبارت مجمع التواریخ و القصص یاد کردیم و همچنین در محاسن و ترجمه آن اینها همه فکر کرده اند که ماربانان=مارفانان=مارین=ماربِن (ابونعیم) در حالی که مطابق شعری که منسوب است به ابوالحسن علی بن حسین حسنی درباره زاینده رود که تمام آن در کتاب محاسن نقل شده عبارت چنین است: «و لقعله فی ماربین تریک تحتک خبه من حیث بیت النار.» بنابراین مارفانان قلعه نیست دیهی هم نیست بلکه دهستان وسیع ماربین را مارفانان=ماربانان=مهربانان می خواندند».

به نظر استاد مهریار، ماربین از دو جزء (مار + بین) ترکیب شده است. جزء اول (مار) همان حیوان زهرناک گزنده نیست. بسیاری نام واژه های کهن با نام مار شروع می شده است و سخت شگفت است که بیندیشیم آریایی نام محلی را که به زحمت فراوان ساخته است و زیستگاه خود نموده مار بنهد بلکه در اینجا مار تخفیف یافته کلمه مهر است و در همان روزگاران عهد کهن ساسانیان نیز این تطور روی داده است.

مهریار، محمد، فرهنگ جامع نام ها و آبادی های کهن اصفهان، فرهنگ مردم، 1382، صص،731 و 732.

روایت حسینی ابری

در كتاب زاينده رود از سرچشمه تا مرداب آمده است «اين بلوك نام خود را از قلعه و آتشكده ای كه بر فراز كوه آتشگاه قرار دارد و نام آن را حمزه اصفهاني (مهرين) آورده است گرفته شده باشد و در حقيقت كلمه ماربين تحريف همان (مهرين) اوستايی باشد».

حسینی ابری، حسن، زاینده رود از سرچشمه تا مرداب، نشر گلها، اصفهان،1379.

روایت مهر الزمان نوبان

وی در کتاب خود در مورد ماربین چنین آورده است:«لغت ماربین مرکب از دو کلمه مار و بین است. مار در لعت به معنی مادر و مار می باشد، و بین به معنی حساب و دفتر محاسبه آمده است. با این فرض می توان گفت ماربین یعنی کسی که در امور حساب دقیق است».

نوبان مهرالزمان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، انتشارات ماه، تهران، 1376،ص443.

به جز نظریات مکتوب ذکر شده عده ای بنای بر فراز تپه را محلی برای دیدن و رصد ستارگان و خورشید(خورشید بین) دانسته اند که در نقاط دیگر مانند هند با همین نام وجود دارد. برخی نیز بر این عقیده اند که به کلیه مناطقی که از آنها آتش، آتشگاه بر فراز کوه دیده می‌شد مهربین می‌گفتند که رفته رفته به ماربین تبدیل شده است.

نقل از کتاب نام ها و نشانه ها محمدعلی شاهین