نقل از کتاب سرگذشت پزشکی نگارش محمدعلی شاهین
تا آن زمان که داروهای گیاهی همچنان یکه تاز میدان بود و هیچ رقیبی مقابلش قد علم نکرده بود تزریقات و پانسمان و به طور کلی خدمات پرستاری به شکل جدید معنایی نداشت اما با ورود داروهای شیمیایی به بازار از سال 1308 کمکم آمپول و سرم و پانسمان در روند درمان جا پیدا کردند و نیاز به وجود افرادی که در نقش کمک پرستار به کمک مردم بشتابند به شدت احساس شد.
سید باقر فرزند میرزاابوالقاسم، سیدمحمد محدث فرزند میرزارحیم، سیدمحمد ابطحی برادر دکتر حاج آقا، اکبر غفورزاده، از جمله افرادی هستند که از دهه 1320 به بعد در سده به انجام این خدمات مشغول بودند. اینکه هر کدام از این افراد چه زمانی به فراگیری تزریقات و پانسمان همت گماشتند معلوم نیست اما اگر از نظر سن و سال در نظر بگیریم سید محمدباقر پیش از بقیه افرادی که نام برده شد به دنیا آمده است.
................
سیدباقر لقمانی
سیدباقر، فرزند حاج میرزا ابوالقاسم و از نوادگان حکیم بزرگ در سال 1300 خورشیدی در درب محکمه خوزان سده متولد شد. عطاری را نزد پدر خود فرا گرفت و با این پشتوانه سالها به فروش داروهای گیاهی اشتغال داشت.
بعد از ورود داروهای ترکیبی و انواع داروهای تزریقی و نیاز به افرادی جهت انجام تزریقات، ایشان نزد برادر خود دکتر سیدفخر لقمانی تزریقات را فرا گرفت و آنرا به عنوان شغل برگزید. حضور افرادی مثل سید باقر لقمانی در شغل تزریقات برای پزشکان آن زمان و نیز بیماران بسیار مغتنم بود.
به دلیل نیاز شدید به افراد دارای مهارت در تزریقات، دکتر فخر لقمانی به غیر از برادر خود، تعدادی از نوجوانان خاندانش را هم آموزش داد تا به بیماران کمک کنند، که البته آنها بعدا وارد دانشگاه شدند و به تحصیلات عالی پرداختند و هیچکدام تزریقات را به عنوان شغل ادامه ندادند، اما وجود آنها در آن شرایط کمک موثری در درمان بیماران بود.
سید باقر سالها در درب محکمه و همچنین جنب داروخانههای ابطحی و رازی واقع در فلکه( میدان امام فعلی) به کار تزریقات اشتغال داشت. برخی از فرزندان وی از جمله دخترش مرضیه سادات نزد ایشان آموزش دیده و به تزریقات اشتغال داشتند. به این ترتیب مرضیه سادات لقمانی باید اولین بانوی این دیار باشد که به کار تزریقات بانوان پرداخته است.
سید باقر فردی بسیار آرام، صبور، خوش برخورد و دوست داشتنی و دارای مناعت طبع بود . اهل نماز اول وقت بود و نمازهای ایشان به همراه دعای بعد از نماز دیدنی و شنیدنی بود. ایشان نماز و دعای بعد از نماز را با صوتی آرام و دلنشین چنان قرائت مینمودند که شنوندگان را تحت تاثیر قرار میدادند.
سید باقر و همسرش حاجیه صدیقه بیگم لقمانی دختر حاج میرزا احمد، دارای شش فرزند پسر به نامهای سیدمحسن، سیدحسام، سیداحمد، سیدحمید، سیدمحمود و سیدحسین و دو دختر بنام مرضیه سادات و منیر سادات شدند. سید محسن و سید احمد به استخدام اداره بهداری شهر در آمدند و مرحوم مهندس حمید لقمانی از مدیران و پیشکسوتان مجتمع فولاد مبارکه و مهندس محمود لقمانی از مدیران عالی شرکت ملی گاز ایران و از بنیانگذار گازرسانی خمینی شهر و منیر سادات دبیر آموزش و پرورش بود.
..........
سیدمحمد محدث
حاج سیدمحمد محدث
سیدمحمد در مهر ماه 1303 خورشیدی در قریه فروشان سده چشم به جهان هستی گشود. پدرش حکیم و واعظ مشهور آن زمان مرحوم آقای سید عبدالرحیم محدث بود. تا حدود 22 سالگی نزد پدر طب قدیم و سنتی را فراگرفت ضمن اینکه به کارهائی نظیر خیاطی مشغول گردید. مدتی به عنوان بازرس بهداری آنزمان فعال بود و سپس با کمک و آموزش پزشک آن دوره مرحوم دکتر امیناله امینی در بیمارستان سده به شغل پزشکیاری مشغول شد. مدتی بعد با تشویق مرحوم حاج آقا دکتر ابطحی در تیمچه.آمیرزا. در کنار داروخانه مرحوم حاج سیدمحمد باقر ابطحی بکار تزریقات مشغول گردید. بتدریج با توجه به پشتکار و مردمداری و نیت خیری که در کمک به آحاد جامعه سده داشت به چشم پاکی و دست خوب در بین مردم مشهور گردید به شکلی که سالیان درازی از طلوع آفتاب تا پاسی از شب در خدمت مردم سده و آبادیهای اطراف بود. وی حتی در ساعات استراحت نیز در آنزمان با دوچرخه و موتور به آبادیهای کوشک، اصغرآباد، اندوان، خوزان و ورنوسفادران بربالین بیماران حاضر میشد.
مرحوم حاج سیدمحمد محدث با پزشکان دانش آموخته تحصیلات نوین مانند مرحومین دکتر محمد امینی، دکتر فخر لقمانی، دکتر حسین اشرفی در سده و مرحومین دکتر نفیسی، دکتر سرهنگ ریاحی، دکتر اسفندیاری و دکتر تبریزی در اصفهان همکاری می نمود و گاه تجربیات و دانش طب سنتی راه که ایشان از پدر به ارث برده بود با آنها در میان میگذاشت.
علاوه بر اینها ایشان یک فعال اجتماعی بود و در حل و فصل مشکلات مردم و نیز با ادارات پادرمیانی میکرد.
حاج سیدمحمد در سال 1333 شمسی با خانم فخرالسادات دختر مرحوم حاج سید محمد تقی ابطحی ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر به نامهای ناصر و مهدی بود.
سرانجام در سال 1387 بعد از یک زمین خوردن ساده بعد از دو هفته بیماری جان به جان آفرین تسلیم نمود.
منبع: اطلاعات ارسالی توسط خانواده مرحوم محدث
..............................
سیدمحمد ابطحی
سیدمحمد فرزند سیدمرتضی و برادر دکتر حاجآقا در سال 1315 به دنیا آمد. وی یکی دیگر از پیشکسوتان پرستاری و تزریقات سده به حساب میآید. بهداری سیدمحمد را برای همین شغل در استخدام داشت، او همچنین در مطب برادرش دکتر حاج آقا به تزریقات مشغول بود. علاوه بر افراد بومی از دو نفر به نامهای جمشیدی و قنبری نام برده شده است که از اولینهای این شغل در بیمارستان سده بودند. قنبری، اهل نطنز بود.
.........................
اکبر غفورزاده
اکبر غفورزاده متولد 1317 ورنوسفادران سده است وی فرزند حاج عباس غفورزاده از فعالان اجتماعی و برادر استاد طلایی و استاد قیام از شاعران به نام شهر و اصفهان است، خواهر وی هم شعر میسرود. تا پیش از آنکه به استخدام بهداری دربیاید در خانهاش به خدمات کمک پرستاری مشغول بود و بعد از استخدام در بهداری، در درمانگاهها و مریضخانه سده نیز به بیماران خدمت میکرد. گفتگو با ایشان را در کتاب سرگذشت پزشکی چاپ شده است.
.......................
صدیقه آقایی
خانم آقایی فرزند نعمت متولد سال 1337 پس از اخذ دیپلم در سال 1359 در یک دوره یک ساله تربیت بهیاری شرکت کرد و بلافاصله در سال بعد با چند نفر بومی شرکت کننده در دوره مذکور به استخدام زایشگاه شیر و خورشید ساعی درآمد، سپس در رشته پرستاری دانشگاه تهران از طریق کنکور سراسری پذیرفته شد ولی به دلیل شرایط خانوادگی بعد از باز شدن مجدد دانشگاهها محل تحصیل خود را به دانشگاه اصفهان منتقل کرد. پس از اتمام بازسازی بیمارستان شهید اشرفی محل کار ایشان به آن بیمارستان منتقل شد. وی در تمامی دوران خدمت خود به عنوان رئیس خدمات پرستاری بیمارستان شهید اشرفی مشغول کار بود. خانم آقایی، از خانم صدیقه آقا هادی به عنوان یکی دیگر از پرستاران خمینیشهری شاغل در بیمارستان نام میبرد. خانم آقایی شرایط کار را در دهه 1360 به دلیل شرایط جنگی، کمبود نیروها، و ماموریت عدهای به جبههها بسیار سخت و طاقت فرسا ذکر میکند.
.................
اعظم السادات میردامادی
خانم میردامادی متولد 1346 فرزند سید عبدالرحیم تا آنجا که پژوهش شده یکی از اولین خانم های شهر است که در رشته پرستاری دانشگاه اصفهان درس خوانده و پس از فراعت از تحصیل همزمان با شروع به کار بیمارستان اشرفی در نیمه دوم دهه1360 به استخدام این بیمارستان درآمد. بقیه پرستاران غیر بومی بوده و از اصفهان برای حدمت به بیمارستان شهید اشرفی می آمدند.