یکشنبه, 09 ارديبهشت 1403 Sunday 28 April 2024 00:00

                میرزا محمدابراهیم


شهرت:                  ساغر
نام پدر:                  محمداسماعیل سدهی
ولادت:                   1225ق(1188خورشیدی)
وفات:                    1302ق (1263 خورشیدی)
مدفن:                    تخت فولاد
تحصیلات:               دینی، ادبی، عربی
عناوین:                  دانشمند، ادیب، شاعر قصیده سرا وخطاط ،
فعالیت ها:              سرودن شعر، خطاطی، نویسندگی


تالیفات:
1- کنزالمصائب
2- ماتم سرا
3- دیوان اشعار؛ به نام مکاشفات و مشاهدات 4-پارسى نامه
5- تحفة الحسینیة
6- توحید نامه
7- مزخرف نامه
8- سبع المثانى یا سبعة ابحر


آثار خطی ساغر
کتاب اخلاق ناصری با خط نسخ / 1267ق حقایق الصنایع از میرزا ابوالقاسم فندرسکی


شرح حال:
در سن پنج سالگى، پدرش را ازدست داد و به اندک زمانی مادرش نیزدرگذشت وبه سبب دوستى ومعاشرت گرم پدرش با نابغه خوشنویسان زمان، آقا غلامعلى خطّاط اصفهانى، تحت تعلیم وتربیت و حمایت اوقرار گرفت .درهفت سالگی به مکتب رفت وعلوم متداول عصرخود راآموخت . خط نسخ را نزد آقا غلامعلى آموخت و به تشویق وی به تحصیل فنون وعلوم عربی وادبی پرداخته ودر پرتومعاشرت با شعرا واهل ذوق وادب، طبع شاعرى اش به کار افتاد و در اندک زمانى شاعرى خوش نویس و فاضلى گران مایه ازکار درآمد. آنچنان که آقا غلامعلى یکى ازدختران خود را به او تزویج کرد. ساغر در 20 تا 21 سالگی برای تکمیل علوم ودانش به عتبات عالیات و شهرهای ایران خاصه خراسان مسافرت کرد. اوایل سال 1265 قمری ازراه بوشهربه هندوستا ن رفت ومورد توجه آقا خان محلاتی از صاحب منصبان آن دیار قرار گرفت . بعد از5 سال با هدایا ومبالغ دریافتی ازهمان راه به کشور برگشت. پس از برگشت به اصفهان ودرادای نذری که کرده بود کتاب (کنزالمصایب) را نوشت که آنرا آقاخان چاپ کردوهزارتومان به اوپاداش داد. خانواده ساغر تا سال 1269ق که آقا غلامعلى فوت کرد، در تکفّل او به رفاه مى‏زیستند. ولی از آن پس هزینه خانواده بر دوش ساغر قرار گرفت و چون از راه شعروکتابت معیشت او نمى گذشت؛ در صدد تحصیل سرمایة کسب و تجارت برآمد. با پاداش دریافتی به کسب وکاردرسراى حاج کریم، پرداخت. اما موفق نشدوبقیه عمررا به تحقیق وتالیف مشغول شد.

فرزندان ساغر:
ساغر دودختر وچهار پسر داشت .
• میرزا اسماعیل متخلص به دُردى فرزند بزرگ ساغر، نیز شاگرد نسخ آقا غلامعلى بود و از پرتو پرورش آقا غلامعلى، اهل خط و شعر و کمال گردید. وی در جوانی به هندوستان مهاجرت نمود.
• میرزا علی، نوازنده سنتور بود.
• میرزا جعفرمتخلص به ظفر خطاط بود وآثار پدررا کتابت می کرد.
• میرزا غلامعلی، از اساتید خط شکسته نستعلیق و نسخ است. وی خط نسخ را ازسید بقاء ومیرزا آقاجان پرتو فرا گرفته بود .وی در کتابت نَسخ خود را غلامعلی ثانی امضا می کرد. اودر حساب سیاق ومنشات از سرآمدان روزگارخود بود ودردستگاه ظل السلطان به شغل استیفا مشغول بود. میرزا غلامعلی در سال 1329ق درگذشت.
ساغرعلاوه برمسولیت فرزندان خود تمام همتش را به سرپرستى وتربیت برادرزادگانش مخصوصا میرزا ابوالقاسم ذوقى وحاج محمّد کاظم غمگین مصروف داشته و آنان را فرزندان خود ‏خوانده است.


 فعالیت های ادبی ساغر
وى ازاعضاى انجمن ادبى ابوالفقراء و انجمن ملک الشعراء عنقا بود و معاصرانش شعرایى همچون: میرزا محمّد على مسکین، میرزا آقاجان پرتو، میرزا عبدالرحیم افسر، عنقا، دهقان سامانى، عمان سامانى، آشفته، شعرى و جوزاى اصفهانى بوده‏اند.


سبک ساغر
مجید اوحدی درسبک شعری اومی نویسد:« وی در انواع شعرطبع آزمایی نموده، ولی قدرت او در قصیده سرایی بیشتر است و باید او را شاعری قصیده سرا نامید. وی ازپیروان سبکی است که در اواخر قرن دوازدهم واوایل قرن سیزدهم که دوره بازگشت ادبی محسوب می شود، بوجود آمد. ساغر مانندغالب شعرای چکامه سازمعاصر خود آثار شعرای متقدم را سرمشق قرار داده و از روش آنها پیروی کرده است. وی دراستخدام کلمات به سبب تبحری که در زبان فارسی و عربی داشته، بسیار نیرومند و توانا است و در ایراد تشبیهات و کنایات و به کار بردن صنایع لفظی ومعنوی قدرتی ازخود نشان می دهد. غالب قصایدش دارای حسن مطلع وحسن ختام است و کمترچکامه ای دیده شده که ازاین صنعت عاری باشد. معهذا رعایت آن را نه تنها واجب نشمرده بلکه یک نوع تکلیف وتقید می دانسته است».


موضوعات آثارساغر
ساغرازجمله شعرایی است که قسمت اعظم آثارنظم و نثرش در مدح و منقبت خاندان پیغمبر اکرم و ذکر مصائب آنها دورمی زند ودرمدایح و مراثی او حسن عقیدت وخلوص نیت وی به خوبی واضح است.


معاشران ساغر
از شعرای نامی قرن سیزدهم که ساغر با آنها مکاتبه ومعاشرت داشته به وصال شیرازی، قاآنی شیرازی، یغمای جندقی، شهاب، سروش و محمود خان ملک الشعراء کاشانی می توان اشاره کرده که از بین آنها با قاآنی بیش از دیگران ارتباط داشته و در مقام شاعری او را استاد خویش نامیده است.


منبع:
اوحدی(یکتا)، مجید، مجله وحید، شماره هفتم، دوره دوازدهم، ص579تا 592