پنج شنبه, 20 ارديبهشت 1403 Thursday 9 May 2024 00:00

اداره محیط زیست شهرستان خمینی شهر فعالیت خود را در تاریخ 25 دی 1389 شروع کرد. مراسم افتتاح اداره مزبور با حضور مسؤولین وقت استان و شهرستان در محل سالن اجتماعات شرکت آب و فاضلاب در ابتدای خیابان امیر کبیر برگزار شد. ضرورت های راه اندازی این اداره در شهرستان پرجمعیت بودن و پرتراکم بودن شهرستان بعد از تهران و همجواری با شهر اصفهان اعلام شد. هجوم  واحدهای صنعتی و کارگاهی آلاینده از اصفهان به مناطق مرزی خمینی شهر و نیز تعدد و پراکندگی منابع آلایندگی در شهرستان از دلایل دیگرنیاز شهرستان به اداره محیط زیست مطرح گردید.
دفتر شهرستان خمینی‌شهر به عنوان پنجمین اداره استان کار خود را  در مجاورت اداره آب شروع کرد.
فرماندار وقت: صالحي
نماینده وقت :سید محمد جواد ابطحی
مدیر کل وقت محیط زیست استان: لاهیجان‌زاده


محمدعلی شاهین
پژوهشگر، نویسنده، روزنامه ‏نگار
اشاره: مورخان و سیاحان در طی قرون گذشته منطقه ماربین را به باغی بهم پیوسته که آفتاب در آن درم درم دیده می‏شده است توصیف کرده ‏اند. اما این محیط زیست کم نظیر حداقل در قرن اخیر توسط عوامل مختلف تهدید ‏شده و تعدادی از اهالی سعی در حفظ محیط زیست خود داشته‏ اند. در این نوشته به برخی از عوامل تهدید کننده و سابقه مقابله با آنها پرداخته می‏شود.


تهدیدات دباغی و واکنش‏ ها
اسنادی از پیشینه دباغی در سده از دوران قاجار موجود است، بنابراین حداقل سابقه این حرفه در منطقه به این دوران می‏رسد. محل فعالیت دباغان به دلیل نیاز این شغل به آب در اطراف مادی‏های شهر بوده است. چنین شرایطی سبب آلودگی آبها و محیط شده و نارضایتی اهالی را به دنبال داشته است. به دنبال نارضایتی مردم در اسفند سال 1305 حکومت اصفهان به اداره معارف دستور می‏دهد نمایندگانی به سده رفته و وضعیت دباغی را در محل بررسی و مکانی برای پوست شویی و دباغی مشخص کنند. نمایندگان صحیه و معارف به سده سفر کرده و از حاج آقا نورالله(امامی) روحانی صاحب نفوذ در فروشان می‏خواهند دباغان را جمع کند تا موضوع را با آنها مطرح کنند و دباغ ‏ها را متقاعد به ساخت حوض و چاه مخصوص کنند. حاج آقا دباغ‏‏ ها را جمع و پیگیری به ثمر رسیدن آنرا بر عهده می‏گیرد، اما تلاش‏ های وی به جایی نمی‏ رسد و چندی بعد حاج آقا نورالله موضوع سرپیچی دباغ‏ها را به مامورین حکومت اعلام می‏کند. گزارش امر به دایره صحیه ولایتی اصفهان داده می‏شود و از آنجا به حکومت اصفهان می‏رسد. حکومت دستور حاظر شدن روسای دباغ ‏های فروشانی در اداره حکومتی را صادر می‏کند. محمد ابراهیم سرتیپی که ظاهرا نماینده آنها بوده مراتب را به اطلاع اعضای صنف می‏رساند. احضار دباغان در تاریخ 18 اردیبهشت 1306 به قول فراهم نمودن شرایط در زمانی مشخص با پشتوانه تعهد آقا‏نورالله منجر می‏شود. اما بعد از آن استفاده دباعان همچنان از آب نهرها برای شستن پوست‏ ها ادامه می‏یابد و حتی دو نفر از دباعان بر سر شستن پوست در جوی آب نزاع کرده و یکی ازآنها کشته می‏شود. در سال 1309 رییس صحیه به دایره حکومت اصفهان نامه می‏نویسد که همچنان دباغان سده به تعهده خود عمل نکرده و به شستن پوست در آبهای جاری ادامه می‏دهند و ناچار کار به امنیه واگذار می‏شود، تا آنها از فعالیت دباغان در اطراف قنات اسفریز جلوگیری کنند. همین ماموریت برای آنها برای جلوگیری از شستشوی پوست خام در نهرهای جاری ورنوسفادران سده در سال ۱۳۱۳ ابلاغ می‏شود ، ولی گزارش‏ ها در سال‏های بعد حاکی از ادامه ‏‫آلوده شدن آب‌های جاری سده به دلیل عملکرد دباغان دارد.‬ ‏‫ ماجرای دباغی و آلودگی محیط زیست همچنان به قوت خود باقی بوده و از سال 1320 تا 1326 بارها دستور جلوگیری از شستشوی پوست حیوانات در آب‌های جاری سده توسط دباغان و خارج نمودن صنف دباغ از سده از سوی مقامات استانی و شهری صادر می‏شود. مردم نیز همزمان به شکایت و عریضه نویسی ادامه می‏داده‏ اند از جمله در اسفند سال 1325 تعدادی از اهالی سده به مقامات استان از دباغی در مناطق مسکونی نامه ‏ای می‏نویسند که حاوی نکات جالبی می‏باشد، در بخش‏ هایی از این شکواییه آمده است:. «مقام محترم استانداری دهم با نهایت احترام بعرض مبارک می‏رسانیم اینجانبان امضاء کنندگان زیر ... از هوای سالم و بی مانند قصبه سده محروم می‏باشیم زیرا هوای بی‏مانند این قصبه...بواسطه عده معدودی که در محل دباغی می‏نمایند کثیف و متعفن می‏شود. و در حدود 50 هزار نفوس این سرزمین اغلب اوقات دچار امراض گوناگون می‏گردند.». البته در سالهای بعد تعدادی از دباغی‏ ها به مناطقی دور از مناطق مسکونی مانند دوشاخ منتقل می‏شوند که راه حل اساسی نبوده و تا احداث چرم شهر در دهه‏ های بعدی مشکل همچنان باقی بوده است. ‬‬‬‬‬‬‬


برخورد با کارخانه ‏های آلاینده
اتفاق جالبی که در سال‏های 1316 و 1317 می‏افتد این است که به دلیل شکایت مردم از یک کارخانه صابون‌سازی در سده درب آن بسته می‏شود و از عملیات ساخت کارخانه سريشم سازی در سده بدلیل مسائل بهداشتی جلوگیری می‏شود. مشکل محیط زیستی دیگر وجود کوره ‏های آجر‏پزی و گچ در محله اسفریز بوده است که مدتها مردم محلی برای تعطیلی آنها تلاش می‏کردند. اسناد نشان می‏دهد در سال 1336 از دایر نگهداشتن کوره پزخانه‌ها و دباغی در داخل شهر جلوگیری می‏شده ‏است. این معضل محله مذکور در سال های بعد با پیشروی مناطق مسکونی به سوی کوره پزی‏ها در نهایت به تعطیلی این واحدها منجر می‏شود.
همزمان دراین سالها مسولین بهداشتی فشارهای خود را بر ساختن غسالخانه و کشتارگاه به شهرداری سده افزایش داده و سعی می‏کردند کشتارگوسفندان داخل محوطه تعیین شده انجام گیرد. پس از اختصاص دو منطقه به عنوان کشتارگاه سرانجام کشتارگاه بهداشتی با مامورآموزش دیده در دهه 1340 تاسیس می‏شود. 


تلاش برای جلوگیری از مرگ قنات‏ها
در سالهای 1319 و 1320 خطر دیگری محیط زیست و کشاورزی مردم را تهدید می‏کند و آن خشک شدن و تخریب قناتها بوده‏است. اسناد نشان می‏دهد مردم به این اتفاقات واکنش نشان داده از جمله اهالی دستگرد از عملکرد کدخدا و خشک شدن قنات محل و آبخوران قنات فیروز شاهی از پر کردن قنات سده توسط اهالی قهدریجان به دستور عطاءالملک دهش دست به عریضه نویسی و شکایت می‏برند.
تهدید بعدی حفرچاه در مزارع و شروع مرگ قناتها بوده است که باز هم مردم در مقابل آن می‏ایستند.جدی ترین این اعتراضات در اوایل دهه 1340 توسط اهالی اندان و اسفریز و خوشاب در قابل حفرچاه در گلدشت توسط کازرونی صورت می‏گیرد که کار به دستگیری تعدادی از معترضین و آمدن بازرس از بازرسی کل کشور می‏کشد ولی در نهایت مردم راه به جایی نمی‏برند.


احداث سنگبری‏ ها و تغییر کاربری اراضی کشاورزی
در دهه 1340 احداث کارگاه ‏ها و کارخانه‏ های سنگبری در گوشه و کنار شهر شروع می‏شود و اینبار محیط زیست شهر از طریق دیگری تهدید می‏شود. در دهه ‏های 1350 و 12360 تغییر کاربری اراضی کشاورزی و احداث کارگاه و کارخانه‏ های گوناگون در این اراضی در سایه بی برنامگی و غفلت مدیران و خشکسالی‏ های مقطعی و آشنا نبودن با روش‏ های نوین و بهینه کشاورزی، جراحات بزرگی را به بافت یکدست و سبز منطقه وارد می‏کند که همچنان آثار و عواقب آن گریبانگیر ساکنان است.


مقاومت در مقابل قطع درختان
دست نوشته‏ ای از حدود صد سال پیش درختان سر به فلک کشیده سده در اطراف نهرهای جاری را توصیف می کند اما تبر بی مهری بعضی سودجویان و غافلان بر تن این درختان طی دهه‏ های گذشته سایه آنها را بر سر ساکنان می رود که به کلی کم کند. اسناد و مدارک نشان می‏دهد که این رویه‏ ها بدون اعتراض طرفداران محیط زیست نبوده که تاکنون هم ادامه دارد. در سال ۱۳۴۵ موضوع عوارض منفی ساخت جاده حومه بخش همایون‌شهر اصفهان و قطع اشجار گزارش شده و در سالهای ‏‫1356 و 1357 از قطع بی‌رویه درختان و ساخت بازار روز در همایون‏شهر شکایت شده است. خوشبختانه حساسیت‏ های محیط زیستی در سال‏های اخیر منجر به اقداماتی برای حفظ و احیای مادی ‏ها و درختان در طرح‏ های توسعه و عمران شهر شده است.‏‏‫‬‬

نوشتن دیدگاه