مدتی پس از ناکامی های مغولان در فتح اصفهان درگیریهای میان دو خاندان که نماینده دو مذهب شافعی و حنفی بودند، حتی در زمانی که هر دو میدانند دشمنی خونریز چون مغولان در پشت دروازههای اصفهان در کمین است ادامه یافت. عاقبت این ستیز و نزاع خانگی راه را برای تاخت و تاز مغولان هموار نمود، چنانکه در سال 633 يعنى در عهد اوگتاى قاآن نزاع بين حنفيّه و شافعيّه اصفهان تجديد شد و شافعيه اينبار با مغول كه هنوز بر اصفهان مستولى نشده بودند ساختند و قرار گذاشتند كه دروازههاى شهر را برروى ايشان بگشايند و مغولان در عوض حنفيه را قتل عام كنند. سپاه مغولان در نتيجه خيانت قسمتى از مردم اصفهان به آن شهر وارد شدند و شافعيه و حنفيه هر دو را كشتند و آن شهر را كه تا اين تاريخ از دستبرد آن قوم خونريز محفوظ مانده بود با خاك برابر كردند. كمالالدین اصفهانی در آن باب مي گويد:
كس نيست كه تا بر وطن خود گريد / بر حال تباه مردم بد گريد
دى بر سر مردهاى دو صد شيون بود./ امروز يكى نيست كه بر صد گريد.
خود كمال الدّين اسماعيل که در گوشه اى در خانقاهى منزوى شده بود نیز در سال 635 به دست مغولى بقتل رسيد.