جمعه, 02 آذر 1403 Friday 22 November 2024 00:00

سده

پیشینه سدهنام ماربین قرن ها در منابع و کتب مختلف هر جا از عراق عجم و منطقه اصفهان ذکری به میان آمده دیده می شود اما به نام (سده) در یکی دو قرن اخیر بر می خوریم که به مرکزیت ماربین تبدیل شده است. در اینکه به سه ده نزدیک بهم و بزرگ فروشان و خوزان و ورنوسفادران سده اطلاق می شود. اتفاق نظر است، ولی در سابقه به کار بردن نام سده و ریشه نام آن و تاریخ شکل گیری هرکدام از سه روستای مذکور نظرات یکسان نیست. دربرخی از منابع و تذکره های دوران صفویه و قاجاریه از جمله طومار شیخ بهایی پس از نام خوزان، فروشان و ورنوسفادران «از قرای ثلاثه» آمده است. همچنین در پسوند نام شخصیت های آن دوران فروشانی، خوزانی و ورنوسفادرانی آورده شده است. در اواخر دوره قاجار و تا زمان تغییر نام سده به همایونشهر پشت نام بعضی از شخصیت های این سه منطقه مانند آيت الله سيدعبدالرحيم (1297-1237) و سید ابوالقاسم (1299- 1238) پیش از اجباری شدن انتخاب نام خانوادگی به کار رفته است. دربرخی منابع آيت الله سيدعبدالرحيم به عنوان حاج آقا سدهی ذکر شده که نشانه استفاده از عنوان سده در نیمه دوم قرن 13و دوران قاجار می باشد. در پاره ای از این موارد در دوره رضا شاه سدهی به نام خانوادگی نیز تبدیل شده است.

برخی از پژوهشگران محلی معتقد هستند نام سده عمري در حدود يك صد سال دارد اين اصطلاح براي ناميدن اين منطقه در كتب تاريخي نیست و از دوره ناصرالدين شاه متداول شده است. عرب اصغر، سده؛ نامي كه از دوران قاجار بر شهر چند هزارساله ما نهادند، دو هفته نامه شماره 49 مورخ دوشنبه 23 خرداد .1390

یکی دیگر از پژوهشگران محلی با استناد به تلگراف های کنسول روسیه در اصفهان و کتاب عالم آرای نادری معتقد است سابقه استفاده از نام (سده) به دو قرن و نیم می رسد.

نام سده نامی زیبا و ظریف مربوط به دوران پیش از قاجار

سه شنبه, 07 تیر 1390 ساعت 09:25کدخبر :1708

در جهت آشنایی با نظریات مختلف در شکل گیری سده تعدادی از آنها آورده می شود.

نظر یاغش کاظمی

وی در کتاب خود موقعیت ویژه پای تپه آتشگاه را مناسب سکونت افراد بی شماری در آن دانسته است که ساکنان در مواقع ضروری از قلعه مزبور به عنوان مرکز دفاعی استفاده می کرده اند. کاظمی پیشامدهای تاریخی به ویژه غلبه قوم مهاجم و تسخیر قلعه آتشگاه را موجب عقب نشینی ساکنان بومی و تشکیل آبادی های جدیدی در محل فعلی سده می داند و این کار را از روی ناچاری دانسته و گرنه آبیاری زمین های کشاورزی در پای این تپه به آسانی صورت می گرفته در حالی که در روستاهای جدید دسترسی به آب زاینده رود راحت نبوده است.

کاظمی یاغش، آتشگاه اصفهان، اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، شهرداری اصفهان، 1386، ص 126.

نظر اکبر آذربایجانی

آذربایجانی محقق تاریخ منطقه معتقد است سده در اواخر دوران نادرشاه و اوایل دوران کریم خان با شکل گیری سازمان ولایتی از مجموعه روستاهای حاصلخیز ماربین و قریه تجاری بُن اصفهان ( ورنوسفادران ) شکل گرفت. وی مقاومت در برابر حکومت افاغنه در حدود 8 سال در ناحیه بن اصفهان ( ورنوسفادران کنونی و دامنه کوه صلا )را سبب صدور حکم نادرشاه در بخشیدن خراج از مردم این ناحیه و موجب رونق اقتصادی و رواج کسب و کار و جذب سرمایه به ویژه در بازار ورنوسفادران می داند که به این سه روستای نزدیک هم مرکزیت می دهد و به این دلیل پس از نادر حاکم اصفهان کلنی ورنوسفادران یا ناحیه بن اصفهان و ماربین را با نام "سَِده" که بعد ها به "سِدِه" تغییر یافت سازماندهی نموده که تا سال 38-1337 با همین نام بوده است.

آذربایجانی، اکبر، مقاله نگاهی کوتاه به تاریخ سده

روایت محمد مهریار

مهریار در کتاب خود می نویسد:«جایی که از این پیش سده نام داشت و بعدها آن را همایونشهر نامیدند و اینک خمینی شهرمی گویند از سه بخش و یا سه دیه نزدیک بهم به وجود آمده است و از همین جهت هم سده نام داشت، یعنی( سه ده) و چون دایما نام آنرا تغییر داده اند دارد هویت تاریخی پیشین خود را از دست می دهد. به همین دلیل است که باید دانست تغییر دادن نام امکنه باعث از دست رفتن هویت تاریخی نقاط کشور می شود و این گناهی است که نباید مرتکب شد.

مهریار، محمد، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان، فرهنگ مردم 1382، ص842.

نظر رسول صرامی

رسول صرامی نویسنده کتاب سده در گذر زمان معتقد است از جمله آیین هایی که زرتتشتی ها به روزگار صفوی در غرب اصفهان و نجف آباد اجرا می کردند جشن سده بوده است. با تسلط محمود افغان بسیاری از زرتشتی ها تا روی کار آمدن نادر آیین های خود در غرب اصفهان (سده فعلی) اجرا می نمودند و کم کم ذهن مردم اصفهان با توجه به حضور پر رنگ زرتشتی ها در نجف آباد و ماربین و برگزاری جشن سده به سمت نام گذاری این خطه به نام سده گرایش پیدا کرد. احتمال صحیح تر این است که سده در اثر گسترش روستاهای سه گانه امروز به نام سده تبدیل شده است و نام سده ربطی به محل برگزاری جشن های سده ندارد، لذا واژه سده در روزگار پس از روی کار آمدن نادرشاه در این منطقه متداول شد. صرامی فروشانی، رسول (۱۳۸۲)، سده در گذر زمان، اصفهان، پویش اندیشه، ص 73

............................

نام سده در اسناد

برای پی بردن به سابقه استفاده از نام سده جستجو در اسنادی مانند کتاب های تاریخ، سفرنامه ها و اشعار رهگشا خواهد بود که به چند سند استناد می شود.

سده در شعر نعیم

محمد نعیم(1294ه ش -1235 ه.ش) شعری در باب تولد و زادگاهش دارد که آنرا سده ماربین ذکر کرده است:

محمدم نام و تخلص، نعیم/نام پدر حاجی عبد الکریم

به اصفهان در سده ماربین/در ده فرخنده فروشان زمین

این ابیات نشان می دهدکه در نیمه دوم قرن 13سده به کار می رفته است.

سده در کتاب محمدمهدي اصفهاني

یکی از منابعی که ازنام (سده) استفاده کرده، کتاب نصف جهان فی تعريف الاصفهان محمدمهدي اصفهاني است که در دهه 1260شمسی، دوران قاجار در تاریخ محلی اصفهان نگارش یافته است. او در توصیف ماربین می نویسد:« اما قطعه شمالی آن که مزارعش بیشتر است آب آن از رود و قنات و هر دو است. دهات معروف آن برزان و آپاران و کوجان و ولدان و رنان و جروکان و هرستان و اندوان و سه ده که عبارت است از خوزان و ورنوسفادران و فریشان و فریشان معرب پریشان و پریشان مخفف پریوشان.» چند سطر پایین تر وی به جای سده از( قرا ثلثه) که سابقه استفاده از آن بیشتر است استفاده کرده و می نویسد« ورنوسفادران که قریه بزرگ قرا ثلثه است».

اصفهاني, محمدمهدي بن محمدرضا, نصف جهان في تعريف الاصفهان (تصحيح و تحشيه منوچهر ستوده)،تهران ،امير كبير،1368

سده در اخبار زمان مشروطه

در روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان خبری مبنی از تجمع مشروطه خواهان در چشمه منجر در مرداد 1286ش چاپ شده است.که نام سده درآن به کار رفته است. در بخشی از این مطلب آمده: شب یکشنبه 17 جمادی الثانی ثقه الاسلام تشریف فرمای چشمه منجر پهلوی کوهی است یک فرسخی سده شدند روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان به اهتمام دکتر محمد علی چلونگر سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان 1385ص 224.

سده در تقسیمات کشوری

سده مرکب از سه محل خوزان، ورنوسفادران و فروشان پس از تشکیل ابتدا مرکز دهستان ماربین بوده است. قانون تقسیمات جدید کشوری در سال 1316 به تصویب مجلس می رسد. در همان سال حدود دهستان سوال می شود که در نامه جوابیه حکومتی محدوده از شمال تا منطقه قمشلو از جنوب تا مسدود ‌‌شدن مسیر زاینده رود از شرق تا خیابان شاهپور اصفهان و منطقه الیادران و جوزدان و از غرب تا کهریزسنگ آورده می شود.

شاهین، محمدعلی(1396)، هزارسال خمینی شهر، اصفهان، گفتمان اندیشه، ص 114.

چند سال بعد دهستان ماربین به بخش ماربین تبدیل می گردد.

مصوبه تبدیل دهستان ماربین به بخش سده

وزارت دارائی                 شماره ۲۰۴۰۰

                               تاریخ:/۱۱/۱۹/ ۱۳۲۶

هیئت وزیران در جلسه ماه بهمن۱۳۲۶ طبق پیشنهاد شماره ۸۹۹۷-۸۷۱۹۶ وزارت کشور و با استفاده از تبصره دو ماده دو قانون تقسیمات کشوری تصویب نمودند دهستان ماربین اصفهان تبدیل به بخش گردیده مرکز آن قصبه سده و بخش مزبور به نام بخش ماربین نامیده و تابع شهرستان اصفهان باشد.

نام سده تا پایان دهه 1330 بر منطقه باقی بوده است تا اینکه با تغییر نام سده به همایونشهر کاربری رسمی آن متوقف می شود.

توصیف های از سده

در منابع مختلف در زمانهای متفاوتی توصیف های از سده شده که مواردی ازآنها آورده می شود.

افضل الملک

غلامحسین افضل الملک ( 1308 – 1234ش )درکتاب افضل التواریخ، سده را مهمترین آبادی بلوک ماربین نامیده است ص85

توصیف نامی

نامی فردی بومی است که از نیمه دوم قرن 13 تا اواسط قرن 14 می زیسته است وی یادداشت های در موضوعات مختلف شهر دارد که برخی از آنها در نشریات محلی و فضای مجازی توسط اصغر عرب انتشار یافته است. وی توصیف هایی نیز از بافت (سده) دارد که مربوط به اواخر دوران قاجار می شود گوشه هایی از این توصیف ها چنین است:

«خانه به خانه رسیدم به اصفهان.کاروان در کاروان سرای چاله سیاه اتراق کرد صبح زود حوض بژن آهوان و کبک ها را به صرف آب خنک دعوت مینمود از جاده ای که در میان دشت افتاده بود به بالای سده رسیدیم که به آن سه لا میگفتند سیل بر دامن کوه چنگ انداخته بود و جاده را تا پشت دروازه میبرد.

نزدیک آبادی برج نگاهبانی بود و باج گیری در آن خفته. گرسنگان از پشت سنگ قبرهای ایستاده از کاروان تمنای نان نمودند و گفتند مالیات ورود به سده گزاف است ما را با خود به آبادی ببرید.

دروازه بان راه به سده ندادند تجار اصفهان و کاروان ویلان در گورستان ورنوسفادران و هر کس در پناه مقبره می جست سایبان و نبود صدایی بجز صدای آب، که بالا می آمد از ویراب، ساربان گفت برویم به کاروانسرای خوشاب تا شب نشده برویم در خواب. گفت خان می‌رویم به کاروانسرای گوژی خره تا رویم به سده از دروازه ی گارسله. به پیشواز آمد مختار و کشت گوسفند پیش پای تجار فرش بود از درسیبه تا گارسله و رفتیم به قلعه روح اله یکسره.

از مسجد روح اله تا مسجد گارسله چنارستان بود و خیابان و تالارستان خانان. خوردیم کباب زیر چنار و خفتیم در تالار.

چه شکوهی دارد این ورودی شهر هزاران چنار قامت کشیده و صف بسته و دست بر سینه به استقبال آمده اند. شاخه ها چتر بر سرم انداخته و برگ درختان رقصانند تا پرتو خورشید از پشت برگها آسمان را ستاره باران کند. اینجا بهشت ارم است.

ماربین که روضه ارم است / آفتاب اندرو درم درم است.

نام این دیار ماربین و مارنان است.و شهر پادشاهان و شهر یاران است.

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار

مهربانی کی سر آمد شهر یاران را چه شد.».

وی در جای دیگری می نویسد:

«...تا یاد داریم و یاد داشتند سده مالیات نداشت از شاه اسماعیل تا شاه عباس و شاه سلطان حسین و بعد آن نادر شاه وکریم خان و فتحعلیشاه همه چشم مهربانی بر سده داشتند تاجران میگفتند: خاک سده زر خیز است تخم هرچه بکاری طلا درو میکنی. شما را چه شده کارتان لاف شده و مالیاتتان گزاف. گفت خان ورنوسفادران به تاجران اصفهان».

در یادداشت هایش در سفر کربلا می نویسد:

«.....دلم برای سده تنگ است. شهر بسیار دیده ام. اما سده جور دیگر است. کوههایش لبخند صبح است. چنارهای سبزش نوید زندگی و صدای آب جویبارش آهنگ کار و تلاش. دلم هشت و دالان میخواهد که بر سکوی آن نشینم و عطر کاهگل ببویم. دلم گرفت ازسیاهی چادر عربی. دلم چاچب چارخونه ی سدهی میخواهد. دلم کودکی ام را میخواهد که در کوچه و دالان ویلان بود.

...... وارد شدیم بر سده از لادره و از دربالامرده که گنبدی بلند با کاشی آبی روی چارتاقی هشته. بی گمان آتشگاه پیروزشاه بوده و بعد ابن مرده اینجا مرده و پر بود بالامرده از مرده. چه شد پیروز شاه و چه شد گنبد کوه آتشگاه که گور دخمه تهمورث بود. کجاست درفش کاویانی که کاوه آهنگر بر کوه پلارت زد. اردشیر کجاست که بر دروازه خوزان نشیند. قلعه زنگی کجاست که نوشیروان عادل بر تخت آن نشیند و زنگ عدالت را تکان دهد. من از این سرزمینم این خاک کوی مهربانان و پایتخت شهریاران است. زین سبب نامش ماربین و مهربین و مهربانان است و دیار شهریاران است.». نامه نامی، علی اصغر عرب

روزنامه اخگر

روزنامه اخگر در شماره /940مورخ 17 اردیبهشت 1313 خود مطلبی با عنوان «سده شهر است نه ده » چاپ کرده که شرح گزارش مسافرت مقامات استان به سده می باشد. این گزارش ثبت مشاهدات از شرایط آن روز سده است، با این نگاه که سده امکانات و استعداد پیشرفت دارد.

جمعیت سده

پیش از اولین سر شماری در حاشیه تعدادی از گزارشات و نامه ها و توصیف ها به جمعیت سده اشاره شده است.

میرزامحمد طاهر، درتذکره خود در قرن یازده( عهد صفوی) تعداد خانوار را در خوزان که یکی از 58 آبادی ماربین است قریب به هزار خانه آورده است.

نصرآبادی، میرزا محمد طاهر(1317)، تذکره نصرآبادی،تهران، ارمغان، ص11.

جناب(1309-1250خورشیدی) درکتاب خود ماربین را مشتمل بر 67 قریه و مزرعه و جمعیت آنرا، 5637 خانوار( حدود 30 هزار نفر) ذکرکرده است.

جناب،میر سیدعلی،الاصفهان،شهرداری اصفهان،1371(184)

در سال 1316در جریان سفر فرماندار اصفهان به سده جمعیت آن 50 هزار نفر ذکر شده است.

اخگر 1317/ ص770

در اسفند 1325 در متن شکواییه ساکنین سده به دلیل آلودگی محیط توسط دباغان به استانداری دهم آمده است« جمعیت در حدود 50 هزار نفوس این سرزمین اغلب اوقات دچار امراض گوناگون می گردند»

بختیاری ، سمیه،(1397)، اسنادی از صنایع دستی استان اصفهان، ج2 ،ص57.

اولین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در ایران در سال 1335 صورت می گیرد بر پایه آمار منتشر شده دراین سال

جمعیت محدوده ماربین63537 نفر و جمعیت مرکز بخش سده 33544 نفر و تعداد خانوار10هزار بوده است، در همین سرشماری جمعیت شهر اصفهان 254876نفر بوده است.

از این آمار رسمی که جمعیت آن با جمعیت ذکر شده برای سده در سال 1316 و 1325 مطابقت ندارد اینجور استنباط می شود که منظور از سده در این اسناد ماربین بوده است. به این ترتیب سده با جمعیت حدود 35 هزار نفر به همایونشهر تغییر نام می دهد.

نوشتن دیدگاه