رسول صرامی
ابن مقفع، زبان های فارسی را بر پنج طبقه زبان شامل 1- پهلوی 2 - دری 3- فارسی 4- خوزی 5- سریانی، بخش کرده است و در توضیح زبان پهلوی، آن را زبان رایج درمنطقه بزرگ "پهله" دانسته است. میرسید علی جناب، در کتاب اصفهان از سده به عنوان پهله و یا منطقه ای که در آن زبان و گویش پهله ای (ولایتی) رایج است نام برده است.
در حوزه فرهنگی اصفهان، برخی گویش های ایرانی با مشخصاتی نسبتا دور از زبان معیار فارسی و با سخن گویان محدود یافت می شوند که از نظر زبان شناس، در طبقه بندی گویش های مرکزی ایران از گروه زبان های ایرانی غربی به شمار می آیند.
"خانم دکتر ژاله آموزگار" استاد گروه زبان شناسی دانشگاه تهران، گویش ولاتی محله ورنوسفادران خمینی شهر را در کنار گویش های گزی و سویی در روستای گز و شمال اصفهان، قمشه ای، خزوغی، کفرونی را در شمارش گویش های مرکزی ایران و از گروه زبان های ایرانی غربی می داند.
اولین مطالعه زبان شناختی درباره گویش سدهی، را زبان شناس روس" ژوکفسکی "انجام داد او در جلد دوم مجموعه کتاب خود تحت عنوان"موادی برای مطالعه گویش های فارسی" گویش ولاتی محله ورنوسفادران را در کنار گویش های گزی و کفرونی معرفی نمود.
Zhukoskii,V.A.,Materialy dlyaizuucheniya persidskikh narechii,1976
درمرحله بعد، باید به هانداک اشاره نمود او نیز در باره گویش ولایتی و لهجه های مناطق مرکزی ایران اطلاعاتی را منتشر ساخت.
Handak,K.,Die Mundarten von khunsar...,Kurdish-persische Forschungen,Vol.III
سپس "بیلی" اطلاعات جدید و تکمیلی در باره گویش سدهی را طی دو مقاله ارائه نمود. اوگویش سدهی و کفرونی و قمشه ای وخزروعی را بر اساس طرح طبقه بندی جدید خود مجزا از گویش های منطقه کاشان، میمه، قهرود و کشه ای قرار داده است. پس از بیلی، دکتربهرام فره وشی در مقاله ای تحت عنوان "تحلیل سیستم فعلی در لهجه سدهی" این گویش را مورد بررسی خود قرار داد.
احمدغفورزاده در "نامه سخنوران سپاهان" ودکتر مهدی اسماعیلی در پایان نامه تحصیلی خود تحت عنوان گویش سدهی که ترجمه ای از فعالیت های ژوکفسکی و بیلی است، پژوهش در این زمینه را ادامه دادند.
نشریه چاچب نیز با (مدیریت آقای مسعود شیربچه )که متاسفانه بنا بر دلایلی چاپ آن زود هنگام متوقف شد! در چند شماره به بررسی علمی گویش ولایتی پرداخت.(ضمنا دوست گرامی استاد حاج هاشمی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس و مرحوم اصغرخواسته، شاعر مردمی تسلط کاملی بر گویش ولاتی داشته اند.)
آبراهامیان در رساله گویش های یهودیان همدان و اصفهان، مکنزی(1968) در مقاله "فارسی یهودی در اصفهان"و کلباسی در کتاب گویش کلیمیان اصفهان مواردی از شباهت گویش سدهی با کلیمی را یادآور شده اند.
نگارنده در کتاب سده در گذرزمان و نیز دیار کهن خمینی شهر ضمن ارائه ترکیبات و واژ ه های ولایتی وجمع آوری لغات عامیانه سدهی در راهی جداگانه برخی از شباهت های واژه های این گویش را با اشعار شعرای محلی سیستان و بلوچستان و کردستان مثل "مولانا عبدا...روابند سیستانی" مطرح نمود ه ام. به عقیده نگارنده مهاجرت قوم ورنوس (با توجه به دهکده قدیمی ورنوس در خراسان بزرگ) از شرق ایران اتفاق افتاده است واینان در حقیقت همان قوم بنی آسوران بوده که بنا به دلایلی به بلوک ماربین هجرت نمو ده اند. به عبارت دیگر همه پژوهشگران و زبان شناسان ایرانی و خارجی به نقش "مهاجرت" در تقسیم بندی ها ی زبان های ایرانی توجهی نکرد ه اند . بنا براین لزوم ارائه طرح جدید طبقه بندی گویش های ایرانی احساس می شود. در این راستا فعالیت هایی در این زمینه انجام داد ه ام که انشا ءا... به صورت مقاله ای جداگانه ارائه خواهم نمود.
در بررسی واژگانی، کاربرد برخی واژ ه ای کهن که در زبان ادبی فارسی متروک شده ویا کمتر مورد استفاده قرار میگیرد، در گویش سدهی شایان توجه است مثل واژه ی " اشته"( واژه ای پهلوی) که در سده و اصفهان کاربرد فراوان دارد و یا واژه ی " پنداری" که به نظر می رسد در محله فروشان بیشتر استفاده می شود.
گویش کهن اصفهان همزمان با مرکزیت یافتن اصفهان در سده 11 ه.ق تحت تاثیر فارسی ادبی قرار گرفته و به تدریج از میان رفته است و گویش کنونی ورنوسفادرانی دنباله گویش کهن این شهر اصفهان کهن است و یا دست کم ارتباطی نزدیک با آن دارد.
درباره گویش کهن اصفهان "احمد تفضلی، آذرتاش آذرنوش، علی اشرف صادقی" بر اساس منابع کهن مثل کتب: محاسن اصفهان مافروخی، اشعار عبید زاکانی، طبقات المحدثین و اخبار اصفهان ابونعیم و... بررسی هایی در خور توجه نموده اند در این میان آذرتاش آذر نوش مجموعه ای ارزنده از عبارات و واژگان اصفهان قدیم رابر اساس مقاله " ابو مطهر ازدی" معرفی نموده است.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا