شنبه, 03 آذر 1403 Saturday 23 November 2024 00:00

نویسنده : لیلا پیمانی
در لا به لای صدها عنوان متنوعی که در فهرست کتاب هزار سال خمینی شهر جای گرفته عنوانی به چشم می خورد که خواننده را به خواندن مطلب ترغیب می کند: "نامه دانش آموزان خمینی شهر به رئیس جمهور". کتاب را ورق می زنم تا به صفحه 84 می رسم. طبق آنچه در بالای این صفحه به چاپ رسیده، ماجرا از این قرار بوده است:
"دراوایل دهه 1370 علی اکبر اشعری معاون وقت وزیر ارشاد در پاسخ نامه نگاری صدها دانش آموز شهر به دفتر رئیس جمهور از کتابخانه عمومی (الغدیر فعلی) که سردرش خراب شده بود، سقفش ریخته بود و کتاب هایش کهنه و فرسوده بود، بازدید کرد. وی در جلسه ای با حضور دکتر فضل الله صلواتی، آیت الله احمدی نماینده و امام جمعه وقت، فرماندار و شهردار وقت در مسجد هاشمیه شرکت نمود. اشعری از طرف وزارت ارشاد 50 درصد از هزینه ساخت کتابخانه عمومی را تقبل کرد و نجفی شهردار وقت نیز 50 درصد بقیه را پذیرفت و به این ترتیب کتابخانه عمومی واقع در خیابان شهید صدوقی تخریب و ساختمان جدیدی جای آن احداث شد."
برای اطلاع از جزییات این اتفاق بزرگ فرهنگی که به دست دانش آموزان آن مقطع زمانی رقم خورد پرسان پرسان رفتیم تا به کسی که مدیریت این طرح را به عهده داشته و از نوشتن نامه ها تا تکمیل ساختمان کتابخانه الغدیر نقش آفرینی کرده، رسیدیم و در فرهنگسرای بعثت پای صحبت های وی یعنی دکتر محمدرضا عشقی نشستیم.

چرا دانش آموزان خمینی شهری به رئیس جمهور نامه نوشتند؟
25 سال از تاسیس کتابخانه عمومی همایونشهر می گذشت. سردر کتابخانه تخریب شده بود و سقف برای فروریختن آماده بود. کتاب های فرسوده و پاره پوره این تنها کتابخانه شهر هم که داستان خودش را داشت. انجمن عمومی کتابخانه ها متشکل از مسئولان دستگاه های دولتی و چهار عضو به نمایندگی از شهروندان به نام های محمدرضا عشقی، مجید زهتاب، علی آقامحمدی و اصغر فخاری بر آن شدند تا یا کتابخانه عمومی شهر را بازسازی کنند یا کتابخانه ای در نقطه ای دیگر از شهر بنا نمایند. گام اول برای اجرای این طرح تامین اعتبار بود. دکتر عشقی دراینباره می گوید: "دو میلیون تومان جمع کردیم. حالا وقت آن بود که مکانی را جانمایی کنیم. در نقطه ای از شهر مکانی را نشان کردیم و به سراغِ یکی از بزرگان محل رفتیم و گفتیم که بنا داریم کتابخانه ای راه بیندازیم و نیاز به حمایت داریم. متاسفانه هیچگونه حمایتی صورت نگرفت تا اینکه قرعه فال به نام مسجد هاشمیه خورد و از قضا آقای احمد بدیعی امام جماعت این مسجد از طرح بسیار استقبال کرد و قول همکاری داد."
طبقه فوقانی مسجد هاشمیه تبدیل به کتابخانه ای شکیل و زیبا شد و 1500 جلد کتاب، قفسه هایش را مزین کرد. زمانی گذشت و نمایندگان مردم در انجمن عمومی کتابخانه ها لازم دیدند فکری به حال کتابخانه عمومی شهر بکنند.


طرحی نو دراندازیم
دکتر عشقی که خود از دبیران ادبیات دبیرستان های شهر بود دبیران ادبیات را گرد آورد و دور هم طرحی ریختند که طی آن دانش آموزان شهر را به واکنش وادارند.
عشقی دراینباره می گوید: "از همه دانش آموزان سال سوم و چهارم دبیرستان خواستیم نامه ای به رئیس جمهور بنویسند و از وضعیت فرهنگی شهر به ویژه کتابخانه عمومی گلایه کنند. قرار بر این شد که هر دانش آموزی که نامه را نوشت و رسید پست سفارشی را به ما تحویل داد نمره انشای ثلث دومش 20 بشود."
هزار و 50 دانش آموز از این طرح استقبال کردند و رسیدهای پست سفارشی یکی بعد از دیگری سرازیر شد و آقای عشقی همه رسیدها را بار کرد و برد پیش فرماندار لطفی و گفت در جریان باشید که دانش آموزان ما چنین حرکتی را انجام داده اند.
مدیرعامل فرهنگسرای بعثت می گوید: "سه هفته از آن ماجرا گذشته بود و بنده در یکی از کلاس های هنرستان شهید رجایی مشغول تدریس بودم که آقای فضل الله کریمی مدیر هنرستان صدایم کرد و گفت که دو نفر سوار بر یک ماشین بلیزر آمده اند سراغت. جزایری نامی بود از نهاد ریاست جمهوری که همراه با معاون فرماندار آمده بودند برای بازدید از کتابخانه عمومی شهر."
نامه ها کار خودش را کرده بود و رئیس جمهور نماینده اش را برای بررسی صحت و سقم موضوع فرستاده بود خمینی شهر. جزایری با مشاهده وضعیت اسفبار ساختمان و کتاب های پاره پوره، بسیار شگفت زده شده بود که این کتابخانه عمومی شهری با این جمعیت است؟!
وی می گوید: " جزایری باور نمی کرد که اینجا کتابخانه عمومی خمینی شهر باشد تا اینکه آقای غفاری به عنوان کتابدار این کتابخانه مهر کتاب ها را نشانش داد. بعد هم به او گفت که صبح ها در کتابخانه هستم و عصرها بقالی می کنم. بعد از بازدید جلسه ای در فرمانداری برگزار کردیم و او رفت تا گزارش بازدیدش را برای نهاد ببرد."
زمان زیادی نمی گذرد که گزارش بازدید کار خودش را می کند و نماینده ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد با دست پر به خمینی شهر می آید و متعهد می شود هزینه ساخت نیمی از ساختمان کتابخانه عمومی را بپردازد.
دکتر عشقی می گوید: " هنوز یک ماه از بازدید جزایری نگذشته بود که اشعری از وزارت فرهنگ و ارشاد به خمینی شهر آمد. جلسه ای با حضور مسئولان شهر از جمله آیت الله احمدی امام جمعه و نماینده مجلس، فرماندار لطفی، شهردار نجفی، دکتر صلواتی، حاج آقا نورالله جبل عاملی و... در مسجد هاشمیه برگزار کردیم. اشعری در این نشست گفت که رئیس جمهور از این وضع اسفناک بسیار ناراحت شده و نامه تندی به وزارتخانه نوشته است. او گفت که 50 درصد ساختمان با ما و بقیه با خودتان، در این جمع کسی پیدا می شود نصف دیگر هزینه ساخت را تقبل کند؟
من به شهردار نجفی گفتم اگر هیچکس پا پیش نگذارد آبروی شهرمان می رود شما اینجا اعلام آمادگی کن برای ساخت نصف دیگر ساختمان تا ببینیم چه پیش می آید. شهردار هم اعلام کرد که نصف دیگرش با شهرداری.
آن زمان استفاده از کامپیوتر هنوز باب نشده بود و تازگی داشت اما اشعری ذیل همان تعهدنامه ای که برای پرداخت بهای ساختمان نوشته بود، قید کرد که 12 دستگاه کامپیوتر هم به این کتابخانه تعلق بگیرد. نامه اشعری را که بردیم اداره کل ارشاد، کلی عصبانی شدند که از کجا بیاوریم اینقدر برای خمینی شهر هزینه کنیم؟ اما دستور وزیر بود و باید اجرا می شد."
فلک را سقف بشکافیم
وی می افزاید: "مدتی گذشت یک روز رفتم سراغ شهردار و گفتم از قدیم گفته اند تا خراب نشود آباد نمی شود. باید این ساختمان را تخریب کنیم تا بنای ساختش گذاشته شود. مکانی در بلوار آیت الله طالقانی اجاره کردیم و کتاب ها را به آنجا منتقل نمودیم و ساختمان را تخریب کردیم و رفتیم سراغ اداره کل ارشاد که اینجا تخریب شده و بیایید نقشه بکشید آمدند نقشه را کشیدند و عملیات ساخت آغاز شد."

نوشتن دیدگاه