پنج شنبه, 01 آذر 1403 Thursday 21 November 2024 00:00


سياحان متعددي گزارش هاي جالب و نسبتاً دقيقي از صحنه هاي شبيه خواني اين عصر ارائه داده اند. جيمز موريه كه در اوايل قرن نوزدهم از ايران ديدن نمود، مجلس تعزيه شهادت حضرت امام حسين عليه السلام را در تهران ملاحظه كرد و در كتاب خود، سفر از ايران، ارمنستان و آسياي صغير تا قسطنطنيه، كه در سال 1812م. در لندن انتشار يافت، شرحي از آن را آورد. كنت دوسر سي - جهانگرد فرانسوي - كه در اواسط قرن نوزدهم ميلادي به عنوان سفير مخصوص به ايران آمد، به دعوت مقامات ايراني در مراسم تعزيه ايام محرم حضور يافت و آنچه را كه مشاهده نمود، در سفرنامه اش آورد كه گزارش ارائه شده توسط وي به لحاظ تاريخي آميخته به مطالب غلط و غير واقع است:
... ما وارد ميدان بزرگي شديم كه در ميان آن سكوي بلندي با چوپ برپا كرده بودند و در آنجا نمايشگران و پسربچگاني كه لباس دختران را پوشيده بودند، مرگ غم انگيز داماد حضرت علي[؟!] يعني حضرت امام حسين عليه السلام را نشان مي دادند. [4] .
اوژن فلاندن جهانگرد فرانسوي كه در عصر محمّدشاه قاجار از سوي انجمن صنايع مستظرفه فرانسه، مأموريت سفر به ايران را به دست آورد، با وجود آنكه خود تماشاگر تعزيه در محرم سال 1228 هجري در تهران بوده است و حتي بخشي از لباس هايش را از او گرفته اند تا نقش فرنگي را در تعزيه به خوبي ايفا كنند، در تهيه گزارش از تعزيه دچار اشتباه شده است: «در بين عادات عجيب ايراني ها بايد در درجه اول اعياد مذهبي را مورد توجه قرار داد كه در اول هر سال، كه روز اول محرم است، ايرانيان اين اعياد را قتل يا تعزيه مي نامند[؟!!]».
و مجلس تعزيه حضرت امام حسين عليه السلام را اين گونه معرفي مي كند:
در آخر اين نمايش حادثه عاقبت وخيم، ليكن خنده داري روي داد؛ يعني عده اي با مشت سخت به سينه كوبيده و در نتيجه سايرين را برانگيخته، شورش در جمعيت و بازيگران برپا نمودند. در اثر اين كار عده اي ضعف مي كردند و ديگران عجله نموده به خرابه ها مي رفتند تا ضعف كنندگان را شفا دهند. پس از اندكي مريضان بدون هيچ درد و عارضه اي شفا مي يافتند [5]

ساموئل گرين ويلر بنجامين نخستين امريكايي بود كه به عنوان سفير امريكا طي سال هاي 1882 - 1885م. در ايران به سر مي برد. وي فصل سيزدهم سفرنامه اش را به تعزيه اختصاص داده و شرح مبسوطي از تكيه دولت آورده است.[6] معاصر وي، چارلز جيمز ويلز در اثر معروف خود - ايران آن گونه كه هست - كه به سال 1886م. در لندن به طبع رسيده است، مطالبي درباره شبيه خواني عصر قاجاريه دارد. خانم ليدي شيل كه در نيمه دوم قرن نوزدهم به ايران آمده، در دنباله گزارشي كه درباره مراسم سوگواري نوشته، شرح نسبتاً جالبي از مجلس تعزيه حضرت امام حسين عليه السلام ارائه داده است. كارلا سرنا هم در سال 1883م. تماشاگر تعزيه در ايران بود. وي در سفرنامه اش نوشته است:

... خيل اسيران مركب از زنان و كودكان خانواده امام، وارد صحنه مي شوند. آنان را مدتي در كوچه هاي شام مي گردانند و مردم بي سر و پا به سويشان سنگ مي پرانند. بالاخره اسيران از مركب هاي خود پايين آمده و با غل و زنجيرهايي روي سكو ظاهر مي شوند. سردار يزيد هر چه به دهنش مي آيد، مي گويد. سربازان او سرهاي بريده امام و يارانش را كه آنها را در سيني هاي نقره اي گذاشته اند و بر رويشان تور نازكي كشيده اند، حمل مي كنند [7]

كلنل چارلز ادوارد پيت - كه از سوي انگلستان در عصر ناصرالدين شاه قاجار به سمت كنسول بريتانيا در مشهد منصوب شده بود - درباره تعزيه اي كه در اين شهر ديده، نوشته است:
... بعد از ظهر مردم در مراسم شبيه شركت جستند. هر روز صحنه اي مربوط به همان روز از واقعه كربلا را اجرا مي كنند و امروز اوج اين نمايش، يعني شهادت حضرت امام حسين عليه السلام بود. مي گفتند كسي كه نقش امام حسين عليه السلام را بر عهده دارد، سرانجام از اسب بر زمين مي افتد و در حالي كه با پارچه اي روي او را پوشانند، صحنه هاي مربوط به جدا كردن سر آن حضرت اجرا مي گردد. در آخر يك سر مجسمه اي را به عنوان سمبل بر سر نيزه حمل مي كنند [8]
سرهنگ گاسپار درويل (كه طي سال هاي 1906 - 1907م. در ايران بوده)، اوژن اوبن (سفير فرانسه در همين سال ها) و فرد ريچاردز (1878 - 1932م) نيز در اين عصر، ناظر تعزيه در ايران بوده اند و در سفرنامه هاي خود، گزارش مشاهدات خود را از نمايش مذكور ذكر نموده اند. [9]
همين كه اشرافيت، فرهنگ رفاه طلبي و شاهي به تعزيه راه يافت، نسخه هاي آن دچار خدشه و تحريف گرديد و شاعران و نسخه نويسان تعزيه، براي خوش آمد عوامل حكومتي و تأمين مقاصد و اهداف سلاطين، مضاميني را به تعزيه وارد نمودند و صحنه هايي را بدان اضافه كردند كه ارتباطي به سوگواري هاي محرم و فرهنگ عاشورا نداشت. نمايش هاي مضحكي چون تعزيه درةالصدف، امير تيمور گوركاني، عروسي دختر قريش كه صحنه هاي خنده آور و افسانه اي داشت، تدارك ديده شد. حتي در مجالس تعزيه شهيدان كربلا، برخي مضامين را جاي دادند كه جنبه هاي كميك و شادي آور داشت و در آخر اين تكه هاي نمايشي تفريحي، يكي از رويدادهاي كربلا را ترسيم مي نمودند تا جنبه عزاداري آن حفظ شود! [10]
م: پایگاه مجازی موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)، کد مطلب:172366
پاورقي
[1] ر. ك: تكيه دولت، دكتر مهدي فروغ، مجله هنر و مردم، شماره 29، اسفند43.
[2] شرح زندگاني من، عبدالله مستوفي، ج 1، ص 288.
[3] تعزيه تراژدي كهن جهان اسلام، بخش1، محمّدمهدي شهيدي، روزنامه همشهري، شماره 458.
[4] سفرنامه كنت دوسرسي، ترجمه احسان شرقي.
[5] سفرنامه اوژن فلاندن، ترجمه حسين نورصادقي.
[6] اين سفرنامه با ترجمه مهندس حسين كردبچه در ايران انتشار يافته است.
[7] آدم ها و آيين ها در ايران (سفرنامه مادام كارلاسرنا)، ص 161 و 179.
[8] سفرنامه خراسان و سيستان، كلنل چارلز ادوارد، ترجمه قدرت اللَّه روشني - مهرداد رهبري، ص 135.
[9] ر. ك: سفر در ايران، گاسپار درويل، ترجمه منوچهر اعتمادي مقدم، ص 140 - 139؛ ايران امروز )1907 - 1906م) اوژن اوبن، ترجمه علي اصغر سعيدي، ص 194 - 187؛ سفرنامه فرد ريچاردز، 1883م، ترجمه مهيندخت صبا، ص 177 - 171.
[10] شرح زندگاني من، همان، ص 389

نوشتن دیدگاه