اصفهاني در کتاب نصف جهان في تعريف الاصفهان در دهه 1260 خورشیدی وصفی جامع ازکشاورزی منطقه ماربین دارد که میتوان از آن به عنوان پایه در بررسی تغییر و تحولات کشاورزی منطقه بهره برد. وی مینویسد«
این بلوک خاکش شیرین و آبش اکثر از رودخانه و انهارش تمام سال آبدار و مفیض و قناتهای معتبر هم دارد. قریب سه ربع این بلوک باغستان و مشجر و معنّب است و یک ربع آن کشتزار میباشد آنچه از آن به طرف جنوب است اکثر باغ است...و آنچه شمالی است کشتزار و باغستان با هم است....باغات این بلوک خاصه جنوبی آن همه پیوسته و سردرسر هم گذارده و همه قسم میوه در آن خوب و به کمال میشود و میوههای بهاره زردآلو و آلوچه و سیب گلاب و طرخ و دلیلی و شلیل و هلو و گلابی و انگور و توت خریفی و به و سیب ازایش و گلابی شامیوه و نطنزی و انگور همه به اعلی درجه آن است. حاصلات زمینی گندم و جو و سایر حبوبات و تریاک و تنباکو و خیار و انواع خربزه بهاره تمام به عمل میآید.....اما قطعه شمالی آن که مزارعش بیشتر است آب آن از رود و قنات و هر دو است. دهات معروف آن برزان و اپاران و کوجان و ولدان و رنان و جروکان و هرستان و اندوان و سه ده که عبارت است از خوزان و ورنوسفادران و فریشان.
تنباکوی خوب اصفهان تمام از این قری است ولی مال برزان و اپاران و الیاران از سایر جاها ممتاز است. تریاک این قری نیز خوب میشود و گلابی شاه میوه و شاه پسند و نطنزی مخصوص اندان و سه ده است بهتر از جایهای دیگر میشود. انواع سیب بهاره و ازایش و سیب سرخ و دلیلی و انگور و سایر میوه جات درختی همه در این قطعه خوب و به کمال میرسد. دو سه قسم خربزه بهاره هم دارد. حبوب آن گندم و جو و ماش و عدس و نخود و ذرت و غیره است و بالجمله غیر از برنج که معمول اهل آنها نیست همه در ماربین به عمل میآید و زمین آن مستعد همه قسم حاصلی میباشد».
تغییرات در کشاورزی منطقه، به خصوص در پنجاه سال اخیر از چند زاویه شامل سطح زیر کشت، منابع آبی، مالکیت و بهره داری و روشها و نوع محصولات قابل بررسی است.
تحولات سطح زیر کشت
مشاهدات میدانی و آمار منتشره توسط نهادهای مسوول بیانگر این واقعیت است که مساحت زمینهای کشاورزی و باغات طی 150 سال اخیر به خصوص 50 سال گذشته به شکل محسوسی کاهش یافته است. گسترش شهر و محلات، خشکسالی، تغییر کاربری و احداث زیرساخت های شهر از جمله جاده و خیابان از دلایل عمده این تعییرات است. روزگاری آبادیها از جمله سه آبادی بزرگ بهم پیوسته نبودند و در فاصله بین آنها باغات و زمین های زیر کشت وجود داشت ولی امروزه اکثر آنها به منازل مسکونی تبدیل شده است.
تحولات منابع آبی
کشاورزان منطقه از مادیها و قنوات طبق برنامه و نظم و سهمیه های مشخص شده برخوردار بوده و هستند. آب برای کشاورزان چنان مهم است که در مقابل هر گونه افزایش بار واکنش نشان میدهند، مثلا در سال ۱۳21 رعایا از آبپاشی خیابان ها توسط شهرداری سده بعلت کمبود آب جلوگیری کردند و یا با تقاضای شهرداری برای تامین آب باغ ملی در سال 1325 از مادی ورنوسفادران مخالفت گردید(آرشيو ملي ايران)
تحول عمده در تامین منابع آبی در دهه 1340 اتفاق افتاد و آن حفر چاههای نیمه عمیق و عمیق و استفاده از آبهای زیرزمینی بود. در این دوران چاه های متعددی در مناطق مختلف حفر شد. مثلا در دهه ۱۳۴۰ شرکت عمران روستایی در آدریان چند چاه دیزیلی در مزارع به عمق ۶۰ متر حفر کرد. حفر چاه ها عامل اصلی خشکی قنوات و نابودی آنها محسوب میشود. اسناد نشان میدهد که کشاورزان منطقه از حفر چاه ناراضی بودند و شکایات متعددی طرح کردند. چنانچه وزارت کشور به وزارت دادگستری درباره حفر غیرقانونی چاههای عمیق در همایونشهر اصفهان و نارضایتی اهالی در سال۱۳40 گزارشمیدهد( آرشيو ملي ايران). با وجود این مقاومت ها در دهه های بعد تعداد چاه ها افزایش یافت و برقی شدند و عمق آنها به ۱۸۰ متر و بیشتر هم رسید. بعضی نیز خشک شدند.
تحول بعدی در زمینه آبرسانی به اراضی کشاورزی منطقه در اوایل دهه 1350 پس از احداث سد زاینده رود شکل گرفت.
سد زاینده رود در سال 1349 به بهره برداری رسید برای انتقال آب این سد با شبكه های جدید آبياری به اراضی آبخور رودخانه، اولين سد انحرافی در ٤٥ كيلومتری بالا دست شهر اصفهان و در جوار روستای نكوآباد احداث شد که با دو رشته اصلی به ظرفيتهای حداكثر ١٥ و ٤٥ متر مكعب در ثانيه آبياری اراضی سواحل راست و چپ رودخانه از جمله اراضی کشاورزی بخش ماربین را ممکن کرد. بخشی از مسیر که در محدوده اصغرآباد قرار دارد را مردم کانال اصغرآباد مینامند. از سال 1370 شرکت میراب زاینده رود کار تقسیم و فروش آب زاینده رود از جمله کانال نکوآباد را به عهده دارد(پایگاه مجازی شرکت میراب زاینده رود).
تحولات در راستای بهینه سازی مصرف
در چند دهه اخیر به دلیل افزایش مصرف آب و خشکسالی تغییراتی شامل عمیقتر کردن چاه های آب، بهسازی مسیرهای انتقال آب، کشیدن لوله از خروجی چاهها به باغات و استفاده از روشهای آبیاری نوین و جایگزین کردن آنها به جای روشهای غرق آبی اتخاذ شده است. در هنگام نگارش کتاب استفاده از شبکه نکوآباد و چاه های حفر شده در صحاری مختلف راه های دسترسی به آب کشاورزی هستند. البته این منابع با توجه به تغییرات بارشی میزان آب متفاوتی دارند.
تحولات مالکیتی
پیشینه منطقه نشان از مالکیت مالکان بزرگ و نیز اهالی بر زمینهای کشاورزی منطقه به خصوص در بعضی از آبادیها مانند اسفریز، قلعه امیریه، کرتمان و کوشک دارد. در چنین شرایطی رعیت ها بر روی زمین های ارباب کار کرده و یا آنرا اجاره میکردند. مثلا در سال 1298 خورشیدی اجارهنامه دو ثلث از پنج طاق قریه اسفریز مابین میرزامحمدحسین اعتمادالتجار با علی، لطفعلی، ابوالقاسم و محمدباقر تنظیم شدهاست(آرشيو ملي ايران). در این دوران بارها بین مالکین و رعایا بر سر پرداخته نشدن بهرهمالکانه اختلافاتی حاصل و کار به شکایت کشیده شد. با گذشت ایام بعضی از مالکان زمینهای خود را به افراد محلی فروختند و به تدریج زمین های آبادیهای مختلف مالکان متعدد پیدا کرد. در تعدادی از آبادیها که مالک عمده وجود داشت، در جریان اجرای قانون اصلاحات ارضی بخشی از زمینها در اختیار رعیت ها قرار گرفت. از باب نمونه درسال 1348 وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی در خصوص آماربرداری و تعیین نسق زراعتی و اجرای مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی در روستاهای فروشان، ورناسفادران (ورنوسفادران)، خوزان، رهنان و نصرآباد اطلاعیه ای صادر کرده و در سال 1349 زمینها طبق قانون اصلاحات ارضی در قریه کوشک تقسیم شد ولی تعدادی از رعایا از عملی شدن آن سرباز زدند(سال ۱۳۴9 و ۱۳۴8 / مرکز اسناد اصفهان).
تحولات تغییر کاربری
عمده تغییرات در میزان زمین های زراعی و باغات به دلیل تغییر کاربریها طی نیمه دوم قرن 14 اتفاق افتاد. در این دوران به دلیل خشکسالی، اجرای قانون تقسیم ارضی و تکه تکه شدن املاک، نبود شهرک صنعتی، رشد جمعیت، مهاجرت پذیری، نبود سیاست مدون و کارشناسی شده برای ساخت مسکن، افزایش قیمت زمین، بیبرنامگی و نبود نظارت بخشی از زمینهای کشاورزی را تغییر کاربری دادند.
تحولات فرهنگی در باغداری
تا دهه های اخیر باغدارای و کشاورزی یک شغل مستقل بود و عده ای از این طریق امرار معاش میکردند، اما پیوست تغییرات اجتماعی و اقتصادی دو دهه اخیر باغداری از حالت یک شغل تخصصی و حرفه ای مطلق خارج و اقبال عمومی برای داشتن باغ افزایش یافت. این چرخش به ویژه با جا بازکردن «خانه باغ» در سبد مالکیت طبقه مرفه و نیمه مرفه نمود محسوسی پیدا کرد. در نتیجه نهادینه شدن این فرهنگ به تدریج ساخت و ساز در باغات رواج یافت تا باغ قابل استفاده برای خانواده ها باشد. اکثر این ساختها غیر قانونی اتفاق افتاد و میافتد به گونه ای که اظهار نظرهای غیر رسمی حاکی از وجود حدود 3000 پرونده تخلف با موضوع ساخت و ساز و تغییر کاربری میباشد. بعضی از ساختهای خارج از عرف و به شکل اشرافی و با نابودی عمده درختان باغ و تبدیل باغ به یک فضای تفریحی شکل گرفته است. تا زمان نگارش کتاب تعدادی از اینگونه بناها با حکم دادگاه تخریب شدند، با این حال به تدریج باغها جنبه تفریحی پیدا کردند.
تحولات روشهای کشت و نوع محصولات
رعایای منطقه ماربین گندم، جو، پنبه، تنباکو، حبوبات، تریاک و بعضی از انواع علوفه را در زمین های خود و یا مالکان با روشهای سنتی کشت میکردند. آنها به تدریج صاحب مهارت شده به شکلی که به شهرهای دیگر برای کشاورزی می رفتند مثلا سندی از سال 1315 در مرکز اسناد اصفهان آمار زارعین اعزامی سده جهت کار در شهر گرگان را نشان میدهد. رعایا حتی در سال 1322 اتحادیه کشاورزان در ماربین را تشکیل دادند که ممکن است تحت تاثیر شرایط حضور حزب توده در سده صورت گرفته باشد.
به طور سنتی کندن زمین و شخم، کشت و برداشت محصولات با استفاده از نیروی انسان و ابزار دستی انجام میشد. کارگران کشاورزی که به آنها «هیار» می گفتند با استفاده از بیل و چند نفر در یک ردیف زمین را میکندند و با ابزاری به نام واز آنرا هموار میکردند. در دهه 1340 استفاده از تراکتور برای این اقدامکات شروع شد. البته در باغات هنوز هیارها کندن زمین را برعهده دارند و گاه نیز از تیلر استفاده میشود. برداشت محصولاتی مانند گندم و جو و حبوبات و علوفه نیز با چیدن دستی انجام و بافه ها روی هم جمع و خرمن را درست میکردند. چونکش با کمک دستگاهی به نام چون و نیروی اسب دانه ها را از غلاف جدا و بوجار با کمک الک و باد، کاه آنها را جدا میکرد.
گذشته از این رویه معمول مامورین دولتی با کمک کدخدایان محلی گاه دستوراتی با موضوع نوع کشت برای زارعین منطقه صادر میکردند. مثلا در سال ۱۳۰۸ کشت تریاک در روستاهای ماربین و لنجان منوط به تهیه جواز کشت گردید و یا در سال ۱۳13 اهالی سده به غرس اشجار توت و تربیت کرم ابریشم تشویق شدند. همچنین در سال 1314 به کدخدایان قراء سده دستور داده شد تا کشاورزان را به کاشت پنبه تشویق کنند.
در زمان نگارش کتاب، گندم و تنباکو، همچنان در سطح محدود کشت میشود و بخش از اراضی به دلیل وجود دامداری در منطقه زیر کشت علوفه مانند شبدر و یونجه است که البته کفاف نیاز دامداران را نمیدهد. سبزیجات نیز در صحرای اندان به دلیل معروفیت و پیشینه کشت در حد نیاز محلی به عمل می آید، اما اثری از کشت پنبه نیست.
محصولات باغی در این ایام شامل گلابی، آلوچه، انواع آلو، زردآلو، سیب، هلو، آلبالو، انگور است که البته عمده آنها در شهرستان مصرف میشود ولی همچنان شاه میوه به نقاط دیگر به دلیل معروفیت قدیمی صادر میشود. گرچه بسیاری از انواع گلابی مانند سیبری سالهاست کمیاب شده اند.