سردارشهید محمدعلی عسگری فرد
نام پدر: يدالله
زادروز: 29 مهر 1335
شهادت: 7فروردین 1361
عملیات: فتح المبين
محل شهادت: محور دشت عباس
آرامگاه: درب سيد فروشان
مجاهدت ها:
عضو سپاه پاسداران خمینی شهر، 1358
عضو اولین گروه نیروهای خمینی شهری اعزامی به آبادان
عزام به جبهه جنوب، لشکر 25 کربلا، به عنوان فرمانده، 1360
دوران کودکی را در محیطی ساده و پر صفا گذراند. هم زمان با تحصیل در ایام فراغت در کار کشاورزی به پدرش کمک می کرد.
در زمان کودکی به خاطر جسارتی، پدرش قصد تنبیه او را دارد که به کوچه فرار می کند و با وساطت همسایه به منزل باز می گردد. پدرش از آن زمان تصمیم می گیرد او را تنبیه بدنی نکند.
دوران قبل از انقلاب
در دوران دبیرستان به مطالعه شعر و کتب دیگر علاقه داشت. ایام فراغت خویش در مسجد محله و مجالس مذهبی که به مناسبت های مختلف برگزار می شد شرکت می کرد. روحیه مذهبی و کنجکاوی او باعث شد که با اندیشه های مختلف آشنا شود. در زمینه سیاسی دیدگاه های امام خمینی (ره) و دیگران را مطالعه می کرد به خصوص مرحوم آقای حجازی.
در سال 1356 به خدمت سربازی اعزام گردید ولی با اوج گیری اعتراضات مردمی علیه رژیم ستم شاهی به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی از پادگان دزفول محل خدمت خویش فرار و به خمینی شهر آمد. در شهر به همراه دیگر دوستانش در پخش اعلامیه های امام و شرکت در راهپیماییهای مردم علیه رژیم طاغوت فعالانه شرکت می کرد. برادر شهید می گوید: محمدعلی تعداد زیادی اعلامیه و کتب مذهبی و سیاسی که اکثر آنها غیرقانونی بود در منزل نگهداری می کرد. با افزایش فشار رژیم و تهدیدات ساواک من و مادرم مقدار زیادی از آنها را به وسیله دوچرخه به باغ منتقل و در زیر خاک پنهان کردیم. با پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی (ره) شهید عسگری فر برای ادامه خدمت سربازی به پادگان دزفول مراجعت می کند.
فعالیت های پس از انقلاب
با پیروزی انقلاب و شروع توطئه های دشمنان علیه این نهال نوپا، شهید عسگری فر در اول تابستان 1358 با عضویت رسمی در سپاه پاسداران به دفاع از اسلام و انقلاب پرداخت و در مأموریت ها به مناطق مختلف کشور با دشمنان و مزدوران داخلی آنها مبارزه كرد. با شروع جنگ تحمیلی با تعدادی از نیروهای خمینی شهر به جبهه ذوالفقاریه آبادان اعزام گردید و به عنوان مسؤول محور، دوشادوش دیگر رزمندگان به دفاع از میهن اسلامی اقدام نمود.
ایشان در کنار شهید مؤذنی و دیگر رزمندگان طراحی و انجام چند تک به دشمن بعثی را اجرا کردند که منجر به کشته شدن و اسارت دهها نفر از آنها گردید. شهید عسگری فر زمانهایی که در سپاه خمینی شهر بود با مسؤولیت های مختلف به دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مقابل منحرفان و دشمنان با شهامت و شجاعت مشغول بود و همیشه در فکر تقویت جبهه های جنگ بود.
در تاریخ 6/12/1360 به عنوان فرمانده با تعدادی از نیروهای خمینی شهر به جبهه جنوب اعزام گردید. در لشکر 25 کربلا با توجه به سوابق و تجربیات از سوی فرمانده به عنوان مسؤول گردان انتخاب می گردد ولی به علت تواضع قبول نمی کند و با اصرار فرماندهی به عنوان معاون گردان انتخاب می شود.
خصوصیات اخلاقی شهید
یکی از همرزمانش می گوید: ایشان فردی متواضع، صبور، خوش برخورد و دارای روحیه های عالی بود. در اعزام آخر به جنوب اکثر مسیر راه را در رکاب ماشین ایستاده بود و به دیگران خدمت می کرد. ایشان به عنوان فرمانده فردی مهربان، شجاع و قاطع بود و برای انجام مأموریت و دفاع از اسلام هرگز دچار ضعف و ترس نمی شد.
نحوه شهادت
در عملیات فتح المبین گردان آنان در محور دشت عباس به دشمن حمله ور می شود و با شجاعت ضربه های مهلکی به دشمن وارد می کنند. در حین حمله ایشان از ناحیه ران پاها مورد اصابت گلوله دشمن قرار می گیرد. ولی از دوستانش می خواهد او را رها کرده و به عملیات ادامه دهند و بر اثر جراحات وارده به شهادت می رسد.
قسمتی از وصیت نامه شهید
مردم شهید پرور؛ باید نسبت به همه جریانهایی که در مملکت می گذرد حساس و مراقب بود. برادران پاسدار، باید از کوچکترین فرصت ها استفاده نموده و بار فکری خود را ببندند که خدای ناکرده عمل زده نشوند. تمامی کسانی که برای آزادی می جنگند باید بدانند که امام فرمود بزرگترین آزادی انسان، آزادی از خود است و اگر غیر از اسلام برای چیزی دیگر مبارزه کنند وقتی هم بدان برسند از جنگی به جنگ دیگر و از اسارتی به اسارتی دیگر گرفتار آمده اند. امیدواریم که همه توفیق خدمت به اسلام را داشته باشند. ما هدفمان از این مبارزه جلب رضای خدا بوده و هیچ چیز دیگری وجود نداشته است.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
کنگره سرداران و 2300 شهید شهرستان خمینی شهر