هر از چندگاهی مردم آبادیهای ماربین شاهد شرارت های دسته ای از یاغیان با عناوین مختلف مانند آدم دوسره و چهل دزد بوده اند. یکی از معروفترین این دار و دسته های شرور گروهی با سرکردگی رضا جوزدانی میباشند. وی با اشغال اصفهان توسط روسها برای مقابله با آنها دار و دستهای تشکیل و وارد عمل شد. هر چند سیاسیون و روحانیون و افراد با نفوذ در ابتدای امر برای مقابله با خارجیها با عمليات آنها و نا امن نمودن راهها موافق بودند، ولی كار آنان به جايی رسيد كه در آخر ياغی شدند. رضا جوزانی لقب رضاخان را برگزید و روز به روز بر قدرت خود افزود به گونه ای كه در نواحي اصفهان همه از نفوذ او در بيم و هراس بودند. حكام وقت از عمليات ظالمانه این گروه عاجز شده و حتی برای آنها پيشكشی و خلعت می فرستادند. بيشتر تجار و رجال با آنان مكاتبات دوستانه داشته و تقريبا خود را نوكر آنها ميدانستند. آنها حدود يك هزار نفر سوار و پياده با تجهیزات کامل ترتيب داده و خود سرانه از تجار و متمولين پول میگرفتند. این دار و دسته یاغی شبانه به خانه های مردم و تجار حمله ور شده و به اموال و ناموس آنان دست درازي میكردند. اقدامات جعفرقلی چرمهيني و رضاخان جوزداني به همراهي شجاع همايون دهكردي و علينقيچي، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی، موجب وحشت و هراس ساكنين اصفهان و بلوک آن از جمله ماربین و لنجان و چهار محال گرديد. عاقبت نصيرخان سردار جنگ در سال 1297 خورشیدی با اختيارات كامل به حكومت اصفهان منصوب و در مقام جمع آوری و دستگيری آنها برآمد. پس از تعقیب و گریزهای چندی در بهار 1297 خورشیدی یاغیان به دام افتادند و سردسته های آنها در میدان نقش جهان به دار آویخته شدند. پس از سرکوبی آنها مدتها مردم منطقه خوشحالی خود را با خواندن شعری نشان میدادند. یک بیت آن چنین است:
سردار نوشته رو دسته قوری / رضا را گرفتند با جعفرقلی.
این دار و دسته بارها خانههای اشخاصی را در محلات مختلف سده و آبادیهای ماربین شناسایی و به قصد غارت اموال آنها به خانه های آنها هجوم میآوردند. خاطراتی از شرارت های این افراد در منطقه ماربین در کتابهای راویان ماربین نقل نقل گردیده است. داستانی نیز براساس این خاطرات در کتاب چهل پسینه ص 20 چاپ شده است.