درمحکمه یا درب محکمه منطقه ای قدیمی از محله خوزان در موازات خیابان بوعلی است که از خیابان امام جنوبی، روبروی دوشنبه بازار تا خیابان شریعتی جنوبی امتداد دارد. این محل قبل از شروع به احداث چهار خیابان اصلی شهر در سال 1314 خیابان اصلی و پر رونق شهر بوده است. قدمت مرکزیت مراکز حکومتی در این نقطه به زمان نادر هم میرسد. اوایل قرن 14 اولین دفاتر ادارات شهر در این محل دایر گردید.
درب محکمه قطب پزشکی آبادیهای ماربین بود. حکیم سدهی و فرزندان و نوادگان وی ازجمله سید احمد حکیم، سید محمود میردامادی و حاج سید میرزا حسین در همین محل طبابت میکردهاند. دو داروخانه و در سالهای بعد تزریقاتی در این محل وجود داشته است. این مکان به عنوان مرکز حکیمان تا اواخر دهه 1340 شهرت داشته است.
(نامی) در اواخر دوره قاجار و اوایل حکومت پهلوی در محکمه را چنین وصف کرده است: «این خیابان حدش به شارع است و شارع ( قاضی القضات، قاضی شرع) در آن دیوان و ایوان داشت و حکم بر محکمه میراند. شاه او را از فلک بالا کشید و بعد فلک کرد و بالا کشید. قاضی ابراهیم میر بود و میرزاده ( منظور قاضی ابراهیم است که در زمان نادرشاه در این منطقه بر کرسی قضاوت مینشست) و محتشم (عالم) بود و هزار خدم و حشم داشت. مرده این مرد در آب پخشان آب گور میخورد. و در محکمه نیز دارالحکمه(مرکز آموزش) است و جماعتی از طبیبان هم دواخانه دارند و هم شفاخانه. این جا مدرسهای است علمیه و عملیه از برای اطبا و دهها طبیب زبر دست زیر دست حکیم بزرگ جراحند و حکیم سدهی حکیم باشی شاهان است و تاق(ساختمان) و رواق(تالار) و باغ دارد. در این ولایت بیشتر اطبا شاگرد اویند. نشنیدم قاضی به بزرگی ابراهیم و ندیدم حکیمیبه بزرگی حکیم سدهی. اول مدرسه فرنگ سده این جا علم شد و اسلامیه نام گرفت در محکمه از آن خوزان است،...این گذر، دارالحکومه و دارالمحکمه و دارالحکمه است. اینجا هم محکم است و هم مطب است و هم مکتب. اینجا کوی عمارات است و امارات و باغات و آخرین امارت این بلد، بلدیه است. در میان گذر مادی اسفریز لبریز است که چون مردمانش آرام میرود و هزار چنار لب مادی در قرینه هم و در پس آن ستونهای سنگی بر لب ایوان صف بستهاند. این گذر بازار است بر سیاحان و سیاسان. جماعتی خر میپروند و جماعتی خر نعل میکنند و جماعتی خر سوارند، چاروادارش رمضان است. هر کورس تاکس تا گاراژ سده در شهر که پشت دروازه دولت است یک پول است.
باقی، باغ است و پیشه شان دباغ و صباغ، حوض دارند و پاتیل. هر چه به باعه میرویم صناعت بیشتر و تجارت کمتر است. هر چه به پروشان میرویم بیشه کمتر و پیشه بیشتر است».
در دهه 1330 و 1340 نیز مادی اسفریز همچنان آب داشت و اطراف آنرا درختان سرسبز فرا گرفته بود. حکیمان فعال و مشتری زیادی داشتند. در این مسیر تاریخی، کاروانسرا،، اولین دبستان پسرانه شهر، ایستگاه درشکه های مسافربری برای اصفهان، مغازه های مسگری و توپ دوزی، دفتر چندین اداره واقع بود.در این محور همچنین چندین خانه متعلق به حکیمان موجود است که خوشبختانه دو باب آنها بازسازی شده است.
منابع:
منبع نامه نامی، علی اصغر عرب
شاهین محمدعلی، پیمانی لیلا، راویان ماربین، جلد اول، اصفهان، گفتمان اندیشه 1398.