شنبه, 15 ارديبهشت 1403 Saturday 4 May 2024 00:00

 امیر یاراحمد خوزانی

شهرت: نجم ثانی

وفات: 3 آذر891 در جنگ غجدوان

مدفن: نجف اشرف

عناوین:

وزیرو فرمانده سپاه شاه اسماعیل صفوی

امیر یاراحمد خوزانی اصفهانی ملقب به نجم ثانی وکیل نفس نفیس همایون شاه اسماعیل یکم صفوی و سردار سپاه وی بود. وکیل نفس نفیس همایون سمتی در زمان شاه اسماعیل یکم صفوی بوده است که پس از شاه، دومین مقام حکومت محسوب می‌شده است و دارای نفوذ فراوانی بوده است. شاه اسماعیل اول، مقام جدید وکیل نفس نفیس همایون را ایجاد کرد. صاحب این مقام به عنوان نایب شاه عمل می کرد و نماینده او هم در امور معنوی به عنوان مرشد کامل و طریقت صفویه و هم در امور دنیوی به عنوان پادشاه محسوب می‌شد. شاه اسماعیل برای پركردن خلاء میان اهل قلم و اهل شمشیر، مقام وكیل نفس نفیس همایون را پی افکند كه این مقام میكوشید، شكاف میان دینسالاران و دیوانسالاران را پر كند. در زمان شاه اسماعیل ۴ تن به این مقام رسیدند که به ترتیب عبارتند از: حسین بیگ لل‍ه شاملو، امیر نجم رشتی، امیر نجم ثانی، میرزا شاه حسین اصفهانی. در سال ۸۸۸ خورشیدی (۹۱۵ ق.) پس از درگذشت وزیر نجم مسعود گیلانی در خامنه، شاه اسماعیل یکم وزارت را به امیر یاراحمد خوزانی اصفهانی سپرد و او را نجم ثانی نامید. از نخستین کارهای نجم ثانی کشتن میرزا بیگ علایی قزوینی، از کارکنان دیوانی، است. امیر یار احمد از محله کوورز خوزان بود. حتی سروش سدهی ملقب به شمس الشعرا سلسله نسب خود را به امیر یاراحمد منتهی می کرد و نیاکان خود را پیشکار ملوک می خواند.

امیر یاراحمد بنا بر روایت ها نخست چوپان ساده ای بیش نبود اما پس از آموختن آیین پهلوانی به سبب پاکدلی و درستکاری به مقام وزارت و منصب وکالت شاه اسماعیل صفوی می رسد (عالم آرای شاه اسماعیل، ص 315) چنین موفقیت بزرگی بیش از هر چیز، نتیجه وارستگی، پرهیزگاری و پاکدامنی و ویژگی های اخلاقی و باور پاک امیر یاراحمد بود که برای باورهای خود که همان محبت اهل بیت (ع) بود زندگی می کرد و می جنگید. امیر یاراحمد و داستان او ادامه داستان عیاری است که از زمان یعقوب لیث صفار کم کم به عنوان قشر اجتماعی و پر قدرت در ایران پدید آمدند.

یکپارچه کردن ایران را باید برجسته ترین کار سیاسی حکومت صفوی دانست و در این میان نقش سردارانی همچون امیر یاراحمد در ایجاد وحدت ملی ایرانیان بر پایه مذهب شیعه غیر قابل انکار است.

در عالم‌آرای شاه اسماعیل دربارهٔ انتخاب نجم ثانی آمده است: «چون نجم [رشتی] فرزند رشید نداشت شاه، رئیس یاراحمد خوزانی را رشید می‌دانست جای او را که وکالت شاه بود و مهر شاه در گردن نجم بود، مرشد کامل رئیس را به وکالت نفس همایون سربلند نمود. گفت: من می‌خواهم نام نجم همیشه در زبان من باشد. تو را نجم ثانی بگویند. آن بود که رئیس یار احمد خوزانی نجم ثانی شد، اما در قهر صد برابر نجم بود».

در سال ۸۹۰، بابر تیموری (مؤسس پادشاهی گورکانی هند) که هنوز به هند دست نیافته بود و قصد داشت که بر تخت پدران تیموری خود در ماوراءالنهر بنشیند، با کمک سپاهیان ایرانی سمرقند را از ازبکان گرفت و بر تخت نشست ولی به دلیل دوستی با ایرانیان شیعه، مورد نفرت مردم ماوراءالنهر قرار گرفت و پس از شکست از ازبکان از آنجا رانده شد. شاه اسماعیل در اواخر سال ۸۹۰، نجم ثانی را به فرماندهی سپاه برای کمک به بابر برگزید و سرداران نامداری مانند زین العابدین صفوی، پیری بیگ قاجار و بادنجان سلطان روملو را همراه او کرد. در اواخر اسفند ۸۹۰ نجم ثانی از قم به سوی خراسان رهسپار شد.

در مهر ۸۹۱، نجم ثانی و بابر در ناحیه بند آهنین به هم رسیدند. پس از آن سپاهیان ایران شهر قرشی را تصرف کردند و همه ۱۵ هزار تن مردم آنجا را کشتند و به دستور نجم ثانی از خون سادات نیز نگذشتند. پس از آن سپاهیان قزلباش به همراه بابر به سوی بخارا رهسپار شدند. ازبکان در قلعه غجدوان پناه گرفتند. بابر و برخی از سرداران که با وضع آنجا آشنا بودند از نجم ثانی خواستند که از محاصره آنجا دست بکشند و بازگردند ولی نجم بر جنگ تأکید داشت. به دلیل غرور نجم ثانی و دشمنی سرداران قزلباش با او، برخی از سرداران سپاه و بابر ار وی رو برتافتند و به خراسان بازگشتند و در سپاه ایران اختلاف پیش آمد. از سوی دیگر سپاهیان ایرانی به دلیل نرسیدن آذوقه به شدت گرسنه و بی‌رمق بودند.

سرانجام در روز یکشنبه ۳ آذر ۸۹۱ (۳ رمضان ۹۱۸ قمری) جنگ غجدوان با یورش ازبکها به سپاه قزلباش آغاز شد و ایرانیان شکست سختی خوردند و نجم ثانی و دیگر سرداران کشته شدند. در پی این شکست شمار زیادی از سربازان ایرانی کشته شدند و ترکستان و ماوراءالنهر و خراسان به دست ازبکها افتاد اما شاه اسماعیل یکم خراسان را از چنگ ازبکها بیرون آورد و به شرط اینکه به خراسان هجوم نیاورند از تصرف ترکستان چشم پوشید.


منابع:
- کتاب «عالم آرای شاه اسماعیل»/ با مقدمه و تصحیح و تعلیق اصغر منتظرصاحب / صفحات425 تا442
- مقاله تحقیقی «نجم ثانی، تمرد نظامیان قزلباش و فاجعه نبرد غجدوان»
نوشته محمد افقری دکترای تاریخ

نقل قول های شفاهی در خصوص یار احمد

یاراحمد کدخدای خوزان بوده و موقعی که شاه اسماعیل همسرش را به رهنان برای زایمان می فرستد به کمک شاه می رود و در محاصره شاه اسماعیل انبار غله خوزان را به روی شاه اسماعیل می گشاید. وبه این ترتیب به شاه نزدیک می شود،وی پس از حضور در دربار صفوی در اندک زمانی مدارج ترقی را در آنجا طی می کند و صاحب جاه ومقام می شود.درباره حشمت و مکنت و توان مالی نجم ثانی در منابع بسیار سخن رفته است. خواندمیر داستانی درباره وضع اقتصادی او دارد و می‌نویسد: «خزاین و اموالش از سر حد حساب استیفاء محاسبان دانا متجاوز» بود. درباره مایحتاج عمومی آشپزخانه او توضیح می‌دهد که: «هر روز قرب صد سر گوسفند شیلان او بود و مرغ و غاز و حوایج آش را بر این قیاس باید نمود»، «سیزده دیگ نقره خام جهت پختن طعام»، «اطعمه گوناگون در اطباق زرین و سیمین و چینی و فغفوری» و... از دیگر تدارکاتی وکیل بود و او تنها در شرایط جنگی با کمبود ادویه مواجه شد.

واله اصفهانی نیز درباره موقعیت سیاسی و اجتماعی او می‌نویسد: « عجب و غرور دولت را به جایی رسانید که جز خود هیچکس را شایسته هیچ اعتباری ندید. ...پایه قدر و منزلتش از جمیع امرای عظیم‌الشان بلکه از اکثر سلاطین نافذ فرمان درگذشت، شمار ملازمانش به پنج هزار سوار نامدار رسیده، وفور خزاین و اموالش از اندیشه حساب و کتاب متجاوز گشت».

 

سنگ یابود مزار امیر یاراحمد خوزانی در قبرستان ورنوسفادران قرار دارد و گفته می شود تنها راه پهن سده به اصفهان را نجم ثانی بنا نهاده است و مرمت و توسعه مسجد جامع خوزان هم از دیگر اقدامات وی بوده است.

نوشتن دیدگاه