رسول شهید اول خانواده عباسعلی در سال 1343 در شهر آبادان متولد شد. هنگام بازگشت خانواده به زادگاه خود، همران آنان بود تحصیلات متوسطه را در رشته مکانیک عمومی در هنرستان فنی همایونشهر با نمرات خوب به پایان رساند و در خرداد ماه 1360 دیپلم فنی گرفت. از همان ابتدای اوج گیری مکبارزات علیه رژیم شاهنشاهی همراه دیگر دانش آموزان هنرستان در برنامه های محتلف فعال بود. پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج محل درآمد و به دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی پرداخت. رسول تحت تاثیر برادر بزرگترش حبیب با شعر آشنا بود وبه همین دلیل معمولا نطرات خود را با شعر بیان می کرد
خوشا آنان که در کشتی نشستند / چون کشتی شان شکست، دل بر تو بستند
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت / کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
با شروع جنگ تحمیلی رسول پس از آموزش های اولیه به عنوان یکی بسیجی به کردستان اعزام شد و در عملیات بستان، فتحالمبین و محرم شرکت کرد. رسول انقلاب اسلامی ایران را همچون نوری به رهبری امام خمینی در جهان کفر گرفته آن روز می دانست و معتقد بود انقلاب اسلامی که برای اجرای قوانین الهی و حکومت قرآن به پا شده، از همان آغاز، علم مخالفت را با شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، با همه سردمداران استکبار شرق و غرب برافراشته و به همین جهت از همان نخستین روزهای تشکیل با عکس العمل شدید کفر جهانی مواجه گردیده است. بنابراین شیاطین جهانی، آخرین تیر خود یعنی جنگ تحمیلی و نابرابر در کمان نهادند و علیه انقلاب اسلامی دست به کار شدند. او در راه این اغتقاد خود با متجاوزان به آب وخاک میهن اسلامی جنگید تا سرانجام در تاریخ 22 فروردین 1362 در عملیات والفجر 1 به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر پاکش بردست مردم قدر شناس شهر تشییع و در گلزار شهدای امام زاده سید محمد خمینیشهر به حاک سپرده شد.