جمعه, 02 آذر 1403 Friday 22 November 2024 00:00

ریشه های نام خانوادگی در ماربین شبیه بقیه نقاط کشور به گروه های آورده شده، بر می گردد:


1-براساس نام پدر یا پدر بزرگ
2-براساس شخص نامی در خاندان
3-براساس شغل آباء و اجدادی
4-بر اساس نام محل هایی از منطقه
5-بر اساس شهر و قوم فرد مهاجر
6-بر اساس یک صفت بر جسته در خاندان
7- بر اساس خاندانهای سادات


1-شهرت ها براساس نام پدر یا پدر بزرگ:
از آنجا که بزرگترین فرد خاندان برای انتخاب نام خانوادگی فرا خوانده می شد وی در بسیاری از موارد نام پدر خود را به این منظور انتخاب می کرد.گاه پیشوندها و پسوندهای مانندحاج، امیر، پور، زاده، نسب، ان و... به آن نام اضافه می شد. تعداد ی از نام های خانوادگی منطقه بر این اساس عبارتند از: ابراهیمی، احمدی، اسحاقی، یوسفی، باقری، جعفری، حیدری، هاشمی، حسامی، حسنی، حسینی ، خلیلی، رحمتی، رحیمی، رفیعی، رنجبر، زمانی، صادقی، عباسی، عسگری، قاسمی، سبحانی، غفوری، قربانی، کریمی مالکی، نعمتی، محمدی، مهدی، هاشمی.


2-شهرت ها براساس شخص نامی در خاندان:
بعصی خاندان های در پیشینه خانواده خود فرد مشهوری داشتند که نام خانوادگی را با استفاده از نام یا شهرت وی انتخاب کرده اند البته تعدادی نیز بدون نسبت خانوادگی از آنها پیروی کرده اند. برحی از این موارد عبارتند از:
اشرفی: از محمد اشرف.میسی عاملی از شیعیان جبل عامل لبنان که در زمان شاه عباس صفویه به اصفهان مهاجرت کرد و در محله گاردر احتمالا بسته ورنوسفادران سکونت گزید. نام های خانوادگی اشرفی، نورایی، حقیقت و جبل عاملی... از نوادگان وی هستند.
آقا محمدی: از نام آقا محمد ماربینی حاکم اصفهان از 1138 تا 1144ش در دوره زندیه
ابطحی: آية الله سيد عبد الرحيم سدهی (1297-1237 ه.ش) از موسسین انجمن ولايتی اصفهان جد خاندان ابطحی ها. ابطحی منسوب به ابطح. از قریش ابطح و بطاح. مقابل قریش ظاهری و قریش ظواهر است. سید ابطحی، از القاب رسول (ص ) است
دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص357
افضلی:از فضلی خوزانی تاریخ نویس دوران شاه عباس، صاحب افضل التواریخ، درسه جلد در شرح وقایع و حوادث از جمله جنگ های دوره شاه عباس کبیراز 995 تا 1038 قمری.
پیمانی: از علی اکبرفروشانی متخلّص به پیمان شاعر عدالتخواه دوره فتحعلی شاه
ذاکری: از ملّا صادق ذاکری شاعر قرن سیزدهم.
ساعی: حاج حسین ساعی بانی و سازنده زایشگاه شیر و خورشید همایونشهر.وی در نوجوانی برای کار به کرمانشاه می رود و با تلاش زیاد، موفق به دایر کردن کارخانه آرد در تهران می شود، شاید به این دلیل نام خانوادگی ساعی را انتخاب می کند و یا به وی پیشنهاد داده می شود.
سرتیپی: از شهرت محمدحسین خان امینی (1305-1242 ) سرهنگ نظامی ناصرالدین شاه.
سیادت: مراجعه به میردامادی
شاهین: از نام خانوادگی پدر عروس کدخدای گاردر تقلید شده و دیگرانی هم با تشویق کدخدا پذیرفته اند.
شریفی:از عبدالعلی شریف خوزانی فرزند محمّدرضا خطاط، خط نسخ
شفیعی: از نام محمد شفیع خوزانی هنرمند، واقف و خیر، دوران شاه عباس صفوی، خیر و بانی مدرسه شفیعیه اصفهان
طاهری: از نام محمّد طاهر ورنوسفادرانی عالم، فاضل فقیه محدّث دوران صفوی، شاگرد علامه مجلسی
در محله اندان نیزنام خانوادگی طاهری وجود دارد. مشهور است یکی از اجداد آنها به پاکی و زهد و تقوا معروف بوده و مردم او را طاهر می خواندند.
عقیلی: از کنیه حضرت مسلم(ص) غقیلی ها از خاندان حضرت هستند که به منطقه مهاجرت کرده اند.
فیض: میرزا ابراهیم فیض، فرزند محمد خلیل مشهور به فیض از اهالی اندان، متوفی 1327، صاحب دفتر ازدواج و طلاق در قریه اندان ورنوسفادران ورهنان از سال 1312.
فیاض: آیت اله احمد فیاض(1367-1285)زاهد، عارف، شاعر
قریشی: سید حسن قریشی ورنوسفادرانی در اوایل قرن 14 دفتر ازدواج و طلاق درقریه ورنوسفادران دایر کرده بود.
کیانی: ازنام علی خان کیانی سردار نادر شاه
مجیری:از لقب خاندان مجیر از تجار دوران قاجار در اندوان
مختاری: ازنام مختار یکی ازکدخداهای سرشناس ورنوسفادران در اواخر دوران قاجار. نامی می نویسد: حسین مختار و مقنی باشی و معمار باشی محله زاغ آباد و گارسله بود.
مقدس: از لقب محمد حسین میردامادی مشهور به مقدّس(1222- 1193 خورشیدی) از مخالفین فرقه شیخیه در سده
لقمانی: مراجعه به میردامادی
ملک: از نام ملک التجار واقف جعفرآباد تاجر بزرگ مقیم اصفهان. نوادگانی از ایشان درقمشه و سده ساکن و در سده هنگام انتخاب نام خانوادگی ملک را برگزیدند.گفته می شود برخی از آنان نام خانوادگی شاهین را برگزیدند.
میردامادی: علامه میر محمد اشرف(متوفی1135ق) فرزند علامه میرسید عبدالحسیب و از نوادگان میرداماد
عالم برجسته عهد صفویه ادیب، شاعر و محدثوی در سده ساکن و نوادگان وی در محلات مختلف سده زندگانی می کنند. علامه میر محمد اشرف جد خاندان های میردامادی، لقمانی و سیادت است.
میرلوحی: سید محمد (ابوالمکارم) موسوی حسینی سبزواری مشهور به میرلوحی، ملقب به مطهر، عالم شیعه قرن یازدهم هجری است. او معاصر با مجلسی اول و مجلسی دوم و از شاگردان شیخ بهایی و میرداماد بوده است. وی به اصفهان مهاجرت و اولادی از ایشان در درچه و روستاهای آن دوران ساکن می شود وجه شهرت او به میر لوحی این است که وی دختر زاده میرلوحی شاعر اصفهانی بوده که در تذکره نصرآبادی آمده است و مادرش او را به نام پدر خود می خوانده است. نسب علامه درچه ای هم به ایشان می رسد. سید مصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج2، اصفهان،سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1387 ص132.
این نام خانوادگی علاوه بر درچه در جوی آباد هم وجود دارد. سید مرتضی میرلوحی معروف به سید مرتضی مجتهد از روحانیون جوی آباد. بوده است.
نجمی: یاراحمد خوزانی ملقب به نجم ثانی وزیر و سردار شاه اسماعیل صفوی متوفی 3 آذر891 خورشیدی در جنگ غجدوان.
نجفی:آیت اله محمد حسن ( صاحب جواهر) و آیت اله محمد حسین متوفی 1334 به دلیل تحصیلات و سکونت آنها در نجف به نجفی معروف شدند. این نام خانوادگی برای کسان دیگری هم که درنجف مدتی ساکن بوده اند برگزیده شده است.
نورایی: به اشرفی مراجعه شود


3-شهرت ها براساس شغل:
بسیاری از نام های خانوادگی شغل فرد است. مشاغلی که در منطقه به نام خانوادگی تبدیل شده اند عبارتنداز:
باقلوایی:منتسب به باقلوا شیرین یزدی. دلیل انتخاب چنین نام خانوادگی هایی می تواند تولید کننده، فروشنده و یا دوستدار عنوان انتخابی باشد.
چاووشی: فرماندهی سپاه،کسی که چاووش خوانی می کرده است.
چوله ای: در فرآیند تولید نخ از پنبه چوله یک محصول واسطه ای است.
حجاری: سنگتراشی، این شغل در ورنوسفادران رایج بوده و هست و در تذکره نصرآبادی از دوران صفویه به آن اشاره شده است.
حلوایی: روزگاری در بازار ورنوسفادران کارگاه روعن گیری ازکنجد و تولید انواع حلوا وجود داشت. صاحبان این شغل نام خانوادگی حلوایی برگزیدند.
حدادی: آهنگر ی
حسامی: شمشیرباز ی
خراطی: چوب تراشی
خطاط:قبل از رواج چاپ کتاب از روی کتابها، نگارش می شد و کسانی که این کار را انجام می دادند به خطاط و کاتب معروف بودند.
چوبداران: چوبداری یکی از مشاغل میدان های بار فروشی است. چوبداران کسانی هستند که خرید و فروش گوسفند انجام می دهند. در محله ورنوسفادران این نام خانوادگی وجود دارد.
دباغی: فرآوری پوست گوسفند برای تبدیل به چرم، این نام خانوادگی در گاردر ورنوسفادران رایج است و گفته می شود از نوادگان آقا علی اکبر واقف مسجد بسته هستند که کارآفرین این شغل در دوران قاجار بوده است.
دیباجی: دیبا بافی با ابریشم.، نام خانوادگی خاندان هایی در محله فروشان است که نسب آنها به سيد زين الدين علی معروف به آقاعلی سيد عالم، حکیم، ریاضیدان، اختر شناسی و ادیب دوره شاه سلطان حسین می رسد و در درب سید ساکن بوده است
رنگرز: کسانی که انواع نخ و پارچه را رنگ می کردند به آنها صباغ نیز می گفتند.
زهتاب: تولید کننده زه از روده ( عمدتا گوسفند)که حکم نخ داشته و به مصارف مختلف می رسید. این شغل در خوزان خمینی شهر رواج و تجارت می شد.
شبانی: گوسفند داری ،خانواده های کوچه بسته گاردر ورنوسفادران بیشتر گله دار بوده اند و این نام خانوادگی را انتخاب کرده اند.
شماعی: ساختن شمع با استفاده از پیه گوسفند. شمع ساز، شغلی بوده است.
شومالی: فرآیند محکم کردن نخ های پنبه با مالیدن ماده (شو) به آن که به شومالی معروف و شغلی بوده است.گرچه این شغل در محلات مختلف مانند فروشان رایج بوده ولی این نام خانوادگی در محله خوزان وجود دارد.
صابونی: تولید صابون به روش سنتی با استفاده از پیه گوسفند و سودا، صابونی کسانی که صابون تولید می کرده اند.این نام خانوادگی در محله ورنوسفادران وجود دارد.
صباغ: رنگرز، رنگ ساز
صرام: تولید کننده چرم از پوست، سازنده چرم، روزگاری چرم سازی در محله فروشان رواج بسیار داشته است. صرام و صرامی نام خانوادگی بسیاری در این محل است.
صفار: رویگر، مسگر، سفید گر. نام خانوادگی صفار و صفاری و صفاریان از آن گرفته شده و گفته می شود از مهاجران دوره صفوی از بلوچستان به منطقه بوده اند. نام خانوادگی صفار در محله خوزان وجود دارد.
فخاری: فخاری به معنی آجر پزی و آهک پزی است. در محله اسفریز روزگاری این شغل رواج داشته است.
قارایی: تولید کننده قارا، که یکی ازفرآورده های شیر است.
قپانی: قپان وسیله ای قدیمی برای توزین بوده که معمولا در کنار کاروانسراها بوده است. در حوالی عصارخانه ورنوسفادران هم وجود داشته، به کسانی که با این وسیله به توزین اجناس می پرداخته اند قپانی و قپاندار می گفته اند. در محله ورنوسفادران این نام خانوادگی وجود دارد.
قصابی:کشتن گوسفند و فروختن گوشت. این نام خانوادگی در ورنوسفادران وجود دارد.
گازر: شوینده لباس،گازر زمانی شغلی بوده است آنها معمولا شست و شو را درکنار نهرهای آب و رودخانه ها انجام می داده اند. تاورنیه جهانگرد غربی که در زمان صفویه از اصفهان دیدار کرده است از گازران در کنار پل سی و سه پل ذکر می کند.
گچکار: کسی که با گچ سر و کار دارد ویا از سنگ گچ در آسیاب گچ تولید می گرده است. روزگاری تعدادی از این آسیاب ها در سده فعال بودند.
کلانتر: در گذشته محله ها دارای کدخدا بوده و کلانتر کسی بوده که کدخدایان زیر نظر او بوده اند.
گلکار: کسی که به پرورش گل و کاشتن گل اشتغال داشته است این نام خانوادگی در خوزان وجود دارد.
مکاری: کرایه دهنده چهارپا
نجارپور: منتسب به شغل نجاری، فرزند نجار
ندافی :پنبه زنی
نعلبندی: نعل کردن اسب و یابو که در بازار ورنوسفادران و در محکمه و فروشان وجود داشته، نام خانوادگی نعلبندی و نعلبندیان از آن گرفته شده است.


4-شهرت ها براساس محل های از منطقه:
انتخاب نام خانوادگی با استفاده از نام محلات و آبادیهای ماربین بسیار محدود بوده و نام محلات مانند فروشانی، خوزانی، ورنوسفادران، کوشک درچه و... به عنوان پسوند شهرت متداول و رایج بوده است. نام منطقه مانند سدهی و درچه ای در مواردی به عنوان نسبت در خارج منطقه و مثلا در حوزه ها ی علمیه به کار می رفته است. سدهی برای شخصیت های مانند آيت الله سيدعبدالرحيم و سیدابوالقاسم و سیّد محمّد حسن سدهی( 1289خورشیدی 1239 خورشیدی) و درچه ای برای آيت الله سید محمد و سید مهدی و کوشکی برای ملاعبدالرحیم و دهنوی برای ملّا محمّدحسین پیش از اجباری شدن انتخاب نام خانوادگی به کار رفته است بعدها از این موارد سدهی برای فرزندان علامه سیدابوالقاسم سدهی به عنوان نام خانوادگی مانده است.
موارد دیگری وجود دارد که ریشه نام خانوادگی از منطقه ای در آبادی های ماربین و سده اخذ شده است از جمله:
نصر: از محله نصرآباد
جزینی: از محله جزین درچه
علیرضایی: املاکی در دنبال جوی گاردر غربی نزدیک دروازه وجود داشته که به صحرای علیرضا معروف بوده وحتما نام مالک آن بوده است. نام خانوادگی علیرضایی در گاردر ورنوسفادران ازآن اخذ شده است.
سعیدی: املاکی در دنبال جوی گاردر غربی چسبیده به صحرای علیرضا وجود داشته که به صحرای سعید معروف بوده و حتما نام مالک آن بوده است. نام خانوادگی سعیدی که در گاردر ورنوسفادران زیاد است از آن اخذ شده است.
سرائیان:سه راه قنادیها منطقه ای از بازار ورنوسفادران بوده و هست چند خانواده که در این منطقه زندگی می کرده اند نام خانوادگی سرائیان دارند که باید منسوب به همین سه راه باشد.


5-شهرت ها براساس شهر و یا منطقه اولیه فرد:
افرادی از مناطق دیگر به سده مهاجرت کرده اند. آنها نام زادگاه و قومشان را برای نام خانوادگی انتخاب کرده اند. آذربایجانی، بختیاری، ترکان، جبل العاملی، حبشی خوانساری، شیرازی، عرب، عراقی، قمی، کربلایی، گزی، مشهدی، نجفی، تاتاری و یزدی از این دسته نام های خانوادگی هستند. راستهای در بازار ورنوسفادران وجود داشته کهبه راسته تاتاری و در محاوره تتری معروف بوده است. مهاجرین تاتارهای که احتمالا از زمان صفویه به این منطقه آمدند، در این راسته حلاجی می کرده اند.چنانچه نامی می نویسد:« بازار حلاجان باولگان راسته ایست از چار سوق زاغی ......سر کوی باغچه.... چارسوق تاتار است با مسجد و ایوان و سنگاب...»


6- شهرت ها براساس شهر یک صفت بارز در خاندان:
گاه خاندانها به صفت عمومی، فیزکی و اخلاقی خاصی مشهور بوده و یا فردی در خاندان آنها به آن صفت مشهور بوده که سبب انتخاب نام خانوادگی براساس آن شده است. بعضی از این صفت ها خود ماجرای خاصی داشته اند. مثلا در یک شرط بندی بر سر سرعت عمل و زرنگی بین چند نفر یکی از اهالی کهندژ با سرعت باور نکردنی مسیری را طی می کند که به او عنوان پرنده می دهند، همین عنوان بعدا نام خانوادگی آنها می شود. برخی از نام های خانوادگی رایج در منطقه برپایه صفت عبارتند از:
آل نور، اخوان، افتادگان، املایی، امینی، پرنده، تمنایی، رنجبر، توکلی، شاهنوشی، سرخی، شیربچه، صهری، سرمست، عابدی، عشقی، ماهوش، محب، مشکات و مومنی.


7-شهرت ها براساس خاندانهای سادات:
بعضی از نام های خانوادگی خاص سادات است که از نسب آنها سرچشمه می گیرد. نام های خانوادگی، حسنی، حسینی، سادات، سیادت، فاطمی، موسوی، نوربخش از جمله آنها می باشد.
تذکر: در دورانهای بعدی افرادی نام خانوادگی خود را تغییر داده و نام خانوادگی جدیدی برای خود انتخاب کردند که به این ترتیب ریشه یابی نمی شود و نوعی انتخاب است. افرادی هم تغییراتی در نام خانوادگی قبلی به وجود آوردند مثلا پسوندی را حذف و یا عناوینی مانند اصل و مطلق و غیره اصافه کردند. در مواردی هم افرادی از یک خاندان در مناطقی دیگر از کشور نام خانوادگی انتخاب و شناسنامه گرفته اند که با نام خانوادگی انتخابی بقیه در محل متفاوت است.


اشتباه های نگارشی مامورین احصاییه:
در مواردی به دلیل کم سوادی و یا نا آشنا بودن مامورین صدور شناسنامه نام های خانوادگی خاصی بر افراد مانده است. از آنجا که نام خانوادگی انتخابی معمولا شفاهی گفته می شده و یا مامور محلی نقل می کرده است، شهرت در نگارش جور دیگری نوشته می شده است، مثلا میرابی به مهرابی، حوا زاده به هوا زاده، سراییان به سروشیان، ابطحی به ابطهی و لبافی به لوایی در نگارش تبدیل شده است.
نقل از کتاب نامها ونشانه هخا نگارش محمدعلی شاهین فصل هفتم

نوشتن دیدگاه