برج های کبوتر ولاشان
در دوره صفوی در اصفهان در حدود ۳۰۰۰ برج کبوترخانه وجود داشتهاست. درتصاویر به جای مانده از کوه آتشگاه هرستان در دوران قاجار برجهای کبوترخانه به فاصله اندک ملاحظه میشود که اکنون اثری از آنها موجود نیست بنابراین در دوران صفوی شاید چیزی حدود ۱۸ میلیون لانه کبوتر با احتساب ظرفیت میانگین ۶۰۰۰ کبوتر برای هر کدام از برجها میتوان محاسبه کرد، . برجهای کبوترخانه خمینی شهر که فعلاً وجود دارند بیش از ۲۵ عدد نمیباشند که عمدتاً در منطقه ولاشان وجود داشته و ظرفیت آنها از هزار تا هزار و پانصد متفاوت است و از نظر مهندسی و معماری به عنوان شاهکار مهندسی ولاشان میتوان در نظر گرفت. در گذشته در ولاشان بوده که هر کس قصد داشت تشکیل زندگی بدهد موظف بود با اهالی روستا به صورت دسته جمعی سالی یکبرج کبوترخانه احداث نماید. فضولات حاوی قادیر قابل توجهی نیتروژن شیمیایی و آلی و دارای اکسیدهای فسفر و پتاسیم کبوتران در مزارع کشاورزی ماربین بین کشاورزان خرید و فروش میشد. این فضولات باعث میشد تا بهترین محصولات کشاورزی از سیفی جات و سبزی جات گرفته تا خربزه و گلابی و به و سیب و حبوبات و گندم تولید شود.
ویژگی برج کبوترخانه در ولاشان شکل سازهای آن است که محیطی خنک در تابستان و گرم در زمستان را برای کبوترها ایجاد میکرد. ضخامت دیوارها به صورت مخروطی طراحی شده که در هنگام زلزله تا حد امکان مرکزش ثقل برج در تزار پایینتری قرار داشته و از حساسیت آن تا اندازهای کاسته شود و طراحی سازهای ان به گونهای است که حداکثر تعداد لانه و ظرفیت را برای کبوتران به برج میدهد. وجود یک دیافراگم در میانه برج باعث میشود تا ایستایی برج نیز افزایش یابد. به علاوه همین امر و شکل مقاوم خارجی برج در مقابل نیروی باد باعث میشود تا در هنگام پرواز ناگهانی دستهای از کبوتران از فراز برج همزمان با مشاهده نزدیک شدن پرندگان شکاری به ان و ایجاد رزونانس (امواج تشدیدگر) ناشی از پرواز دسته جمعی تخریب نشده و مقاومت کافی در مقابل این امواج مخرب را داشته باشد. در گذشته کشاورزان ظرفی حاوی شیر در کنار برج قرار میدادند که در میان حاقههایی از آهک بود. هنگامی که مار به قصد خوردن شیر، پوست بدنش به آهک آغشته میشده که همین باعث مسمومیت و مرگ مار میگردید. برخی از برجهای کبوترخانه مثل برج دستگرد دارای نوار گچی به ساختمان برج یود نا مار نتواند از دیوار برج به داخل لانه کبوتران نفوذ کند. در ولاشان رسم بود که چون میدانستند مار عاشق خوردن ماست است، سفالهایی با دهانه باریک را از ماست پر میکردند و در کف برج دفن میکردند. پس از ورور مار به داخل برج، مار به داخل کوزه رفته و از ماست میخورد ولی در مراجعت دیگر قادر به خروج از کوزه نبود جون پس از حوردن ماست، بدن او افزایش حجم پیدا کرده و با این ترفند مار به تله افتاده و هلاک میشد.
نشانی: خمینی شهر، درچه، ولاشان