لُوده: سبده بافته شده از ترکه های چوب جهت حمل میوه
لُوچی: لُودهچی، نوع کوچک لُوده
مِجری: صندوقچه کوچک
مُبصر: نماینده کلاس
مجمعه: سینی بزرگ دایره ای کنگره دار که بر روی کرسی میگذاشتند و یا به عنوان سفره ازآن استفاده می کردند.
مشربه: ظرفی بزرگ و غالباً مسین برای حمل آب و غیره
مچمچ: صدا کردن دهان در موقع خوردن غذا.
ملیچی: میان وعده که کارگران حدود ده صبح میخورند.
موسوره: سمور
ناراگی: ناسازگاری، گریه کردن
نوشکری، نان شکری: بیسکویت، شیرینی
نوشکری گلی: نان گلی
نخودآب: گوشت و نخود
واز یا باز: وسیله ای ابتدایی که با جاسازی تعدادی میخ در چوب مسطح درست میشود و برای شخم زدن زمین استفاده میگردد.
ورکردن: انتقال غذا از ظرف اصلی به ظروف مصرف کننده.
از آن استفاده میشد و اهل خانه گرد آن غذا میخوردند.
ونگ: وسیله ای چوبی با سر گرد و دسته بلند برای خارج کردن دانهها مثلا گندم از غلاف با کوبیدن بر آنها.
هُونج: لفظی که برای راه انداختن الاغ به کار می رود.
هشتی: ورودی خانه های قدیمی که به چند بخش از خانه باز میشد.
هولَر: نوعی گیاه که مصرف علوفه ای دارد و در دورانی که اغلب خانه ها گاو و گوسفند داشتند کشت میشد.
هندشتی: زیراندازی ضخیم و کوچک که زیر پای کودکان برای جوگیری از نفوذ ادرار آنها به فرش می انداختند.
هیار: افرادی که با بیل زمین های کشاورزی را میکنند به آنها بیلدار هم میگویند. شاید همیار باشد به دلیل اینکه آنها با همدیگر و هماهنگ کار کندن زمین را انجام می دادند و هیار گویش محاورهای باشد.
یاد: زن برادر شوهر، جاری.
یانه: مخزنی سنگی برای کوبیدن مواد غذایی، هاونگ
یه پسا: یک وقت