چاپ

توصیه به تقوی 
کتاب آداب المتعلمین را بخوانید و عمل کنید و نیز کتاب شهید ثانی «منیه المرید» را که بهترین کتاب برای اخلاق است. مواظب باشید که عمده تقوی است. هر چه تقوی بیشتر و بهتر باشد قلب روشنتر و استفاده بیشتر می شود. تا تقوی نباشد درسی هم که می خوانید از بین می رود. تقوی پایه همه چیز است. راه کسب علم همین درس خواندن و تعلم است که اگر با اخلاق و تقوی همراه باشد قابلیت دریافت نور الهی پیدا می شود و الهام خدایی نصیب می گردد. این دو کتاب را از معلمی که خودش خوب و متعهد باشد درس بگیرید از استادانی مانند حاج آقا رحیم ارباب که واقعاً اخلاقی بود، مثل حاج سید جمال الدین گلپایگانی که اهل ریاضت بود که قم هم خالی نیست. خلاصه از کسانی که مواظب هستند و تقوی دارند. آنکه می خواهد تأدیب نفس دیگران بکند؛ باید شروع به تأدیب نفس خودش بکند، و بعد به سراغ دیگران برود تا نفسش مؤثر باشد.

صبر وتحمل
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شودد هستی بخش؟ کسی که خودش ناقص است، چطور می تواند کسی را هدایت کند؟ در راه تحصیل بر ناملایمات صبر کنید و تحمل داشته باشید تا به جایی برسید. در کوشش و تحصیل علم پایدار باشید. تا صبر نباشد نتیجه نمی دهد. در مسائل اجتماعی هم تا جایی که ممکن است شرکت کنید.

وقت شناسی

وقت را غنیمت بشمارید. جوان باید وقت را غنیمت بشمارد. تا پیر نشوید نمی فهمید که جوانی چقدر ارزش دارد. حرف بیهوده شوخی و حرف دنیا نزنید. مواظب باشید اگر نقصی دارید از خود دور سازید. واجبات را انجام داده و محرمات را ترک کنید و صبر در اطاعت داشته و خدمت کنید تا ذخیره ای برای پیری باشد. هر کاری را که در جوانی انجام دهید، فایده اش را در پیری می برید.
منظم و مرتب باشید. هر ساعتی را برای کاری معین کنید و مواظبت کنيد که آن کار را در آن ساعت انجام دهید. اگر ساعتی فوت شد ساعت بعدی را مواظب باشید. اوقات استراحت، غذا خوردن، عبادت و تحصیل خود را معین کنید، از خواب که بلند می شوید معلوم باشد که در هر ساعتی چه کاری دارید بی نظمی لطمه می زند. این جور نباشید که هر چه پیش آمد. یک وقت صبح بر می خیزید حرف بی فایده و بی نتیجه می زنید، سلب توفیق می شود بعد متوجه می شوید که می خواستید فلان وقت و فلان وقت را درس و مطالعه داشته باشید ولی از دست شما رفته است. اگر برنامه نداشته باشید از وقت نتیجه نمی گیرید و با صحبتهای متفرقه وقت گذرانی می کنید. پیر که شدید افسوس می خوردید که چرا استفاده نبردم. عمر بیهوده هدر رفت.

راه میانه روی

در معاشرت با مردم راه متوسط را انتخاب کنید. نه افراط نه تفریط. اخلاق اسلامی را عمل کنید. سلوک شما با اخلاق اسلامی باشد. همه می دانند صدق خوب است و کذب بد است اما گاهی کذب مصلحت آمیز بهتر از صد راست مفسده انگیز است. باید مطلع بود که کجا چه باید کرد. ملاک در انسان عقل است. عقل اگر عامل شد خودش نشان می دهد که چه باید کرد. بعضی قصدشان از انزوا، این است که برای خودشان شخصیت قائل می شوند ولی برخی ذاتاً اهل معاشرت نیستند و قصدی هم از انزوا ندارند. این اشکالی ندارد. افراد که همه یک جور نیستند اما بهتر است که رفتار آدم بینابین باشد نه آن جور که ترک معاشرت کند و نه آنکه خود را در هر جا و جمعیتی شریک کند. تا بتوانید یک کاری که نفعی به دیگران داشته باشد انجام دهید و مواظب باشید که ضرر به کسی نزنید. مواظب باشید که کسی را از خودتان نرنجانید. با شوخی باشد یا با جدی، همیشه خدا را حاضر و ناظر در کارهایتان بدانید. غافل نشوید مثل اینکه کسی بالای سر شما ایستاده و مواظب کارشماست. خدا را در هر آنی حاضر بدانید چه در خلأ و چه در ملأ. با مردم هم از روی مصالحه و صفا پیش بیایید.

پرهیز از غیبت

هیچ وقت هم غیبت از یکدیگر نکنید تا دشمنی پیش نیاید. قلب سلیم داشته باشید. همه را خوب بدانید مگر اینکه خلافش ثابت شود. سوء ظن به کسی نبرید. بر اثر سوء ظن آدم خودش را می خورد. همیشه حسن ظن داشته باشید و از دیگران قلبتان صاف باشد.
و حرف آخر اين كلام را از زبان خود آن رهرو راه معرفت مي زنيم:
خداوند ما را بر آنچه رضای اوست بدارد و از آنچه سخط او در آن است باز دارد. آن جور که می خواهد و راضی است آنگونه شویم ان شاء الله. اللهم اجعلنا کما تحب و ترضی.