کلمات ولاتی،حرف د

لغت

واحد سنجش

دژ - قلعه (کهندز- کهندژ)

دزار ترکیب دز + آر

دس به اُ

Das be o

دستشویی رفتن - رفع حاجت کردن

نوعی کتابچه که ورقهای آن بر عکس کتاب معمولی باز می شود (از سمت بالا و معمولا در آن شعر یا نوحه می نویسند)

dastak

حوض آب که معمولا در وسط حیاط خانه نباشد

دستگرد - دسگرد

Dastgerd / das gerd

اسم مکان- نام یکی از قراء اطراف سده

دِلنگون

آویزان

نزدیک - دم در - نزدیک در

روی - دم فرش - روی فرش

دم پختی - دم پختک

Dam poxti - dam poxtak

نوعی پلو که آب آن را چلو کش نکنند و معمولا با عدس و ماش پزند.

zherdendoni

تنقلاتی که خورده می شود - ازقبیل آجیل و هر نوع غذا

دو الچ

Do a laǰ

محل تقسیم آب - محل دو شاخه شدن جوی آب

dowri

بشقاب بزرگ دایره ای شکل

دون ده

donde

دومادون یا سوراخ دومادون

سوراخ پایین تنور که از آن آتش و خاکستر بیرون آورند و شعله تنور را بوسیله آن کنترل کنند.

دهشنده - دشنده

Desande / dehsande

نام یکی از صحاری ورنوسفادران

دیگ بر- دیگ کوچک

دی می تی یون - دیبیتیون

Dimitiyon / dibitiyon

نام یکی از قنات های قدیمی