تا دهه های اولیه قرن 14 توجه ای به آثار تاریخی و میراثی و حفظ و حراست از آنها در سراسر کشور نمیشد. معمولا پس از سقوط یک سلسله، حاکمان جدید ابایی برای تخریب آثار باقی مانده از حکومت قبلی نداشتند چنانچه ضل السلطان بسیاری از بناهای تاریخی اصفهان باقی مانده از دوره های قبلی را تخریب کرد. در دهه 1310 و 1320 همانطور که اسناد بیان میکند برخی افراد آگاه جامعه به بی توجهی به آثار تاریخی اعتراض و بر حفظ و حراست از آنها تاکید داشتند. ولی تا به خود آمدن مدیران، بسیاری از آثار در اصفهان و اطراف تخریب و به غارت رفتند. چند سند و خبر منتشر شده در روزنامههای آن دوران در فاصله سالهای 1308 تا 1310 نشان میدهد که همزمان با شرایط نامناسب بناهای تاریخی، عده ای پیگیر حفظ آثار بودند. در همین راستا پروفسور پوپ مستشرق امریکایی در اردیبهشت 1308 به اصفهان سفر کرد و کارهای مطالعاتی روی بناهای تاریخی را شروع نمود(روزنامه اخگر شماره 117). یک سال بعد وی در گزارشی بر تعمیر مساجد تاریخی تاکید نمود(همان شماره 396) و امیدها را برای حفظ آثار تاریخی افزایش داد. جالب اینکه یک خبرنگار به نام( م.ح.سدهی.فروشانی) چندین مقاله از جمله در روزنامه اخگر شماره 147 مورخ تیر 1308 در خصوص تعرض به بناهای تاریخی و با عنوان ابنیه و آثار تاریخی اصفهان در شرف نابودی منتشر نمود. نمونه این تاراجها و تعرضها در روزنامه مذکور از جمله فروش یک درب نفیس به خارج از کشور، خرید و فروش اشیای عتیقه، دزدی کاشی های مسجد شاه اصفهان، مزایده گذاشتن فروش دروازههای شهر اصفهان منتشر شده است.
در سده هم شرایط آثار تاریخی همانند دیگر نقاط کشور بود. اشیای عتیقه توسط دوره گردان خریداری و از شهر خارج میشد و برخی خانه ها و بناهای تاریخی تخریب گردید. در این میان، تعمیر و توسعه مسجد جامع خوزان در سال 1078 خورشیدی یک استثنا به حساب میآید. در خصوص همین بنای با ارزش سندی از سال ۱۳۱۳ حاکی از حضور یک اروپایی در محل و تحقیق و مطالعه بر روی مسجد است( آرشيو ملي ايران، سال ۱۳۱۳).
طبق اسناد سالهای 1317 تا 1322 تعمیر منارجنبان، بهبود وضعیت بناهای تاریخی در سده و سنگهای مقابر قدیمی، کشف دو خمره، توسط اهالی اسفریز و تحقیقات پیرامون آنها مطرح بود. در سال 1322 پروفسوری آمریکایی، جهت تحقیق در باره فرهنگ و کشاورزی منطقه وارد سده شد. این اسناد و گزارشها نشان از تغییر دیدگاه به میراث فرهنگی دارد. تحول بعدی مربوط به ثبت تعدادی از بناهای منطقه ماربین در فهرست آثار ملی ایران است. منارجنبان در خرداد 1321، آتشگاه در تاریخ 11 آذر 1330 و ایوان گزیها در سال 1349 ثبت شد. در چند دهه بعد از انقلاب تعدادی از مساجد، حمامهای و خانه های تاریخی نیز به ثبت رسیدند اما در سایه نداشتن متولی میراث در شهر، برخی بناها و خانه های تاریخی تخریب شدند. در دهه 1370 توجه تعدادی از پیشرانان فرهنگی به حفظ آثار تاریخی شهر جلب شد و به تدریج چند خانه و بنا از جمله خانه سرتیپ و مجیر و برج کبوتر در اختیار شهرداری برای مرمت قرار گرفت(ماهنامه شهر و شهروند، اسفند 1384) این مقطع در واقع نقطه عطفی در حفظ و حراست از میراث شهر به حساب میآید چرا که از پایان دهه 1380 این بناها و نیز عصارخانه همراه موزه های تاسیس شده در آنها در معرض دید مردم و گردشگران قرار گرفت. در همین دوران دفتر نمایندگی میراث فعالیت خود را در شهرستان شروع نمود.